گروه تعاملی_ سجاد رحیمی مدیسه
آیا واقعاً کنکور عادلانه است؟ وقتی نمودارها و اعداد را میبینیم، شاید در نگاه اول پاسخ مثبت به نظر برسد؛ اما آیا عدالت تنها در محاسبات ریاضی خلاصه میشود؟ آیا میتوان انسانها را به دادههای خشک تقلیل داد و از واقعیتهای تلخ زندگی غافل ماند؟
۱. گونه میتوان از عدالت کنکور سخن گفت، در حالی که بسیاری از دانشآموزان دهکهای پایین حتی از تغذیه مناسب محرومند؟ چگونه میتوان انتظار تمرکز و یادگیری داشت، وقتی شکم گرسنه باشد؟ این حقیقتی است که در پشت اعداد زیبای آماری پنهان میماند.
۲. انسانها، ماشینهای محاسباتی نیستند. عدالت واقعی تنها زمانی محقق میشود که همه از امکانات اولیه برخوردار باشند. چگونه میتوان مقایسه کرد دانشآموزی را که با معلم خصوصی و بهترین منابع درس میخواند با دانشآموزی که حتی به کتابهای درسی درستی دسترسی ندارد؟ آیا این عدالت است؟
۳. توزیع ناعادلانه ثروت و فرصتها کنکور ممکن است به ظاهر عادلانه باشد، اما آیا زمینۀ رقابت برای همه یکسان است؟ وقتی امکانات آموزشی در اختیار عدهای خاص قرار میگیرد، چگونه میتوان از برابری فرصتها سخن گفت؟ عدالت آموزشی باید از عدالت اقتصادی آغاز شود. حرف آخر:عدالت واقعی به معنای برابری در نقطه شروع است، نه تنها در خط پایان. تا زمانی که شکاف عمیق طبقاتی و محرومیتهای گسترده وجود دارد، نمیتوان از عادلانه بودن کنکور با شاخصهای عددی سخن گفت. بیایید به جای پنهان کردن پشت اعداد، به فکر ایجاد زمینههای واقعی عدالت باشیم.



