سعید رسولی*ـ گروه تعاملی
تجاوز غافلگیرانه رژیم صهیونیستی به میهن عزیزمان ایران، هزینه های غیر قابل انکاری به کشور تحمیل کرد. بیش از ۳۰ تن از فرماندهان کارآمد نظامی، تعدادی از بهترین دانشمندان کشور، جمعی از هم میهنان عزیز از همه اقشار و گروههای جامعه و دارایی های زیرساختی نظامی و غیر نظامی کشور را در این تجاوز از دست دادیم. هر چند این آسیبها دردناک و غیرقابل جبران است، با این وجود کشور توانست با بهره گیری از ظرفیت های ممتاز خود و انسجام مردمی و تدبیر سریع مقامات مسئول، بخش بزرگی از شکاف ایجاد شده را ترمیم نماید و با تسلط بر اوضاع ضربه های نابودگری بر رژیم صهیونیستی وارد آورده و آتش بس را به آن رژیم تحمیل نماید.
بدیهی است که باید با تشکیل کارگروههایی مستقل و کارآمد دلایل غافلگیری و آسیب پذیری در حمله غافلگیرانه بررسی شده و ایرادات و حفره های احتمالی کشف و رفع گردد. اما در این مقال نمی خواهیم به این موضوع بپردازیم. سوالی که بعد از این جنگ ذهن مرا به خود مشغول کرد این بود که آیا فساد و ناکارآمدی توان بیشتری برای آسیب زدن به کشور و نظام جمهوری اسلامی دارد یا تجاوز اسرائیل؟!
رژیم صهیونیستی هر چند با بهره گیری از حمایت ابرقدرتهای غربی و استفاده از فناوریهای روز دنیا تهاجم سنگینی را به کشور انجام داد، اما در نهایت نتوانست ضربه مؤثری به انسجام سخت افزاری و نرم افزاری کشور بزند، ای بسا که موجب ایجاد انسجام و اتحاد بیشتر در کشور شد. از خود پرسیدم آیا اخباری مثل شهادت شهیدان باقری، رشید، حاجی زاده، سلامی و دیگر فرماندهان بیشتر به صلابت و جایگاه نظام اسلامی آسیب میزند و یا اخباری از قبیل فساد چای دبش و باغ ازگل و فساد فولاد سپاهان و امثالهم؟
این سوال را از مجموعه ای از افراد متنوع به صورت شفاهی و کتبی پرسیدم. تعدادی از افراد پاسخ ندادند، اما تمامی کسانی که پاسخ دادند جواب یکسانی داشتند، اخبار مربوط به فساد و ناکارآمدی سیستم و اختلاس ها و ویژه خواری ها تاثیر بسیار مخرب تری نسبت به جایگاه نظام اسلامی بر ذهن آنها به جای گذاشته است، حتی برخی معتقد بودند که اخبار مربوط به شهادت فرماندهان، آنان را نسبت به نظام اسلامی دلگرمتر کرده است.
از همین نظرسنجی ساده نیز می توان نتیجه گرفت که خطرناکترین دشمن ایران و نظام اسلامی رژیم صهیونیستی نیست، بلکه فساد و ناکارآمدی است. فساد و ناکارآمدی و رانت و ویژه خواری در همه حوزه ها مثل موریانه می تواند پایه های هر نظام مستحکمی را سست نماید. حوزه تخریب آن نیز بسیار گسترده است، از هدررفت منابع مالی و انسانی و منابع طبیعی، تا تصمیمهای نادرست و انتخابهای غلط و کاهش اعتماد عمومی به نظام و کاهش سرمایه اجتماعی.
ای بسا موساد از بستر همین فساد توانسته باشد روزنه هایی برای نفوذ به نهادهای تصمیم گیر کشور و کسب اطلاعات حساس پیدا کند. بعید نیست همین کاهش اعتماد عمومی ناشی از فساد موجب شده باشد که اسراییل به این برآورد برسد که در صورت تجاوز به کشور، مردم حمایتی از نظام حاکم نخواهند کرد. اگر نیک بنگریم بسیاری از بحران های اقتصادی که کشور در حال حاضر درگیر آن است، از ناترازی بانکها و ناترازی انرژی و آب تا کسری بودجه و تورم و بحران صندوقهای بازنشستگی و ...، همه حداقل یک از علت هایشان فساد و ناکارآمدی است. به نظرم فساد دشمنی خطرناک تر از اسراییل است و در جنگی بدون آتش بس با کیان کشور و نظام اسلامی قرار دارد، آیا نباید راهکاری ریشه ای برای نابودی همیشگی این دشمن خطرناک تدبیر کرد؟
*دانشجوی دکترای حکمرانی اقتصادی



