رضا پهلوی، بازنده مطلق این جنگ بود
خبرگزاری فارس نوشت:
نگاهی به رویدادهای مختلف ذیل تنشهای نظامی میان ایران و آمریکا و رژیم صهیونسیتی به وضوح حاکی از آن است که ضدانقلاب به ویژه سلطنتطلبان که دستورالعملهای سیاسی رژیم صهیونسیتی را اجرا میکردند و به عنوان بازوی براندازی این رژیم عمل میکردند به شدت شکست خوردند. سلطنتطلبان از روز اول بدون توجه به حمله نظامی به خاک ایران از نیروهای متخاصم حمایت تام و تمامی کردند و سپس به عنوان عناصر دشمن در طراحی آنان برای به آشوب کشاندن کشور عمل کردند.
رسانههای ضدانقلاب از جمله ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی نیز سعی کردند با توجیه وطن فروشی سلطنتطلبان نظام جمهوری اسلامی را از خاک ایران جداسازی کنند اما مردم چنین تفکیک عجیب و غریبی و غیر عقلانی را به هیچ وجه قبول نکردند. سلطنتطلبان نتوانستند با وجود تبلیغاتهای فراوان حتی یک فرد از ایرانیان را به خیابانها بکشاندند. در واقع وزن این گروه از عناصر ضدانقلاب نه تنها مشخص شد بلکه به عنوان دومین گروه بعد از سازمان تروریستی منافقین که در جنگ صدام علیه ایران با دشمن همراهی کردند نام خود را به عنوان خائنین به کشور و وطن در تاریخ ثبت کردند.
همراهی پهلوی با جنایات صهیونیستها و پیامهای مختلفی که جنایات کودکان و غیرنظامیان در ایران را توجیه میکرد باعث خشم مردم ایران شده است. آنچه درباره سلطنتطلبان مورد توجه است خیانت دوگانه درباره ایران است که با حمله آمریکا به تاسیسات هستهای کشورمان نیز از آن حمایت کردند.
سلطنتطلبان به هیچ یک از اهداف خود نرسیدند و در این نبرد نیز بیش از پیش به عنوان یک مهره سوخته بدل شدند. نوع عملکرد ایرانیان به خوبی نشان داد که بینش سیاسی مردم خصوصا در بزنگاههای سیاسی و نظامی بسیار هوشمندانه است و با دشمنشناسی ویژهای که مردم ایران دارند کشور را در برابر بسیاری از دسیسهها ایمن کرده است.
******
این جنگ هنوز تمام نشده است
محمد مهاجری عضو شورای اطلاع رسانی دولت در مطلبی نوشت: تجربه دهها ساله می گوید اسرائیل نه به قراردادهای بین المللی و منطقه ای که حتی به قول و قرارهای خودش وفادار نیست . عقل می گوید نباید ذره ای به او اعتماد داشت و پذیرش آتش بس از جانب او را جدی گرفت. ما در جنگ ۱۱ روزه اخیر شاهد شهادت صدها هموطن شجاع و مظلوم خود بوده ایم که بسیاری از آنها کودکان و زنان هستند.اکنون ماتم دار آنهاییم. همچنین به سوک دانشمندان و سرداران بزرگی نشسته ایم که هریک از آنها سرمایه های ملی بودند. روح شان شاد و نام شان بر تارک تاریخ ایران زمین پاینده باد.
جنگ و ویرانی و قربانی دادن تلخ است اما تلخ تر از آن ، رفتار و گفتار و پندار وطن فروشانی است که در این ۱۱ روز در نهایت خاک بر سری، طرف جنایتکار ایستادند و برایش هورا کشیدند. و دریغ از یک ابراز همدردی با هزاران خانواده ای که داغدار شدند. اما یک شیرینی بزرگ بخشی از تلخی ها را پوشاند. این بار دست خدا از آستین ملتی درآمد که حس وطن دوستی اش و شعار "جانم فدای ایران" ش، اشک شوق را بر دیدگان جاری می کرد.
طرفدار و منتقد نظام، بازداشتی ۸۸ و آسیب دیده ۱۴۰۱ همان احساسی را به "ایران" نشان می داد که جانباز دوران دفاع مقدس و خانواده شهید. بی حجاب همانطور توییت می زد که بانوی محجبه. افراد متفاوتی در خیابانها به کمک می آمدند که نه ظاهرشان و نه باطن شان به یکدیگر شباهت نداشت...
هنور اما باید هشیار بود. نخاله های اسرائیل هنوز کف خیابان و کوچه اند. همانها که ترور می کنند، همانها که جاسوسی می کنند و خبر به آن طرف می فرستند، همانها که عامل جنگ روانی اند، همانها که پهپاد جابجا می کنند، همانها که شایعه می سازند و خبر جعل می کنند. الان وقتش رسیده که جمعشان کنیم تا دیگر روزی دوباره گزیده نشویم. الان جای گله گذاری نیست ، فقط اشاره کنیم که آنها که باید حواسشان جمع می بود غفلت گرفتند و حتی سوراخ دعا را گم کردند و جاسوسان دشمن از همین اشتباهات نهایت بهره را بردند. بگذریم همین اشاره کافی است.
وقتش است که آقای رئیس جمهور از مردم قدردانی کند. چه آنها که به او رای دادند و چه به رقیبش رای دادند و چه اصلا در انتخابات شرکت نکردند.او رئیس جمهور کشوری است که مردم بزرگی دارد و باید قدرشان دانسته شود. انصافا دولت در این چند روز پای کار ملت بود. دستمریزاد. نان و ارزاق و سوخت هرچند سخت، اما رسید. مردم هم صبوری کردند. دست کارمندان و دست اندرکاران وزارتخانه های نفت و جهاد درد نکند. ممنون آقای وزیر جهاد. سپاسگزار آقای وزیر نفت.
سربازان و درجه داران و افسران و فرماندهان پدافند نیروهای مسلح در ارتش و سپاه و جان برکفان هوافضا ( که موشک هاشان امان صهیونیستها را برید)با جانفشانی و اهدای شهید، در برابر دشمن ایستادند. آنها حق بزرگی بر همه ما دارند. به شهیدانشان که تاج سر مایند درود می فرستیم و دست همه رزمندگان مدافع وطن را می بوسیم.
******
پایبندی دشمن به آتشبس، وابسته به قدرت ماست
حسین پاک، خبرنگار حوزه دفاع و مقاومت نوشت:
قریب به یک دهه از عمرم را صرف مطالعه و مبارزه با این غده سرطانیِ کودککش کردهام؛ نه در دل کتابخانه، بلکه در میدان. یادم میآید روزی که در مقطع کارشناسی ارشد، امتحانی داشتیم با عنوان «تاریخ جنگهای اعراب و اسرائیل». من در حال حرکت از فرودگاه دمشق بهسمت زینبیه بودم و از طریق اسکایپ امتحان میدادم که ناگهان دشمن، ساختمان شیشهای را بمباران کرد. استاد پرسید: این صدا چه بود؟ پاسخ دادم: جواب یکی از سؤالات امتحان!
در پیشگاه خدا و همهی شهیدان، گواهی میدهم آنچه امروز میگویم، نه از روی احساسات یا تعصب، بلکه نتیجهی سالها مطالعهی دقیق، و شناخت رفتار دشمن و زیستن در متن میدان است. هیچگاه کلامی بر زبان نیاوردم مگر آنکه به درستی و حقیقتش ایمان داشتم. با تمام وجود تأکید میکنم: دشمن در این جنگ، به اهداف خود نرسید.
هدف اصلی آنان، سرنگونی دولت – ملت ایران بود، نه صرفاً وارد آوردن خسارت یا جنگ روانی. حذف توان بازدارندهی جمهوری اسلامی نیز در دستور کار بود. اما در نهایت، این ایران بود که دشمن را وادار به پذیرش آتشبس کرد. نمیگویم آسیبی ندیدیم یا خطر کاملاً رفع شده؛اما ما به شکلی متوازن، به دشمن ضربه زدیم – جز در مسئلهی ترور فرماندهان که هنوز جای جبران دارد.
ما به اهدافی دست یافتیم و نقاط ضعف مهمی را شناسایی کردیم و این آتشبس، نه در «صورت» همانند لبنان است (چرا که قطعنامهای از سوی شورای امنیت صادر شده)،و نه در «سیرت»؛ چرا که ما با چنددستگی داخلی مواجه نیستیم.
بگذارید صریح بگویم: اگر دشمن در «جنگ روایتها» پیروز شود، بیدرنگ آتشبس را نقض خواهد کرد. من روز نخست آتشبس در لبنان، خود را تا بنت جبیل رساندم و مجروحین را عقب کشیدم؛ دشمن حتی جرأت یک حمله نداشت. اما بعد از سقوط نظام در سوریه و پیروزی دشمن در جنگ روایتها، صهیونیستها تا «وادی الحُجَیر» پیشروی کردند.
پایبندی دشمن به آتشبس، وابسته به قدرت ماست؛ اگر باور داشته باشیم که دشمن شکست خورد، همانگونه که پس از جنگ ۳۳ روزه ورق منطقه برگشت، اینبار نیز فصلی تازه در منطقه و جهان گشوده خواهد شد. اما اگر خودمان شروع به تبلیغ شکست خود کنیم، دشمن هیچ التزامی به آتشبس نخواهد داشت.
******
آمریکا و اسرائیل درک عمیقی از ایران و توده های منسجم مردم نداشتند/ مردم هوشمندانه به حاکمیت اعتماد کردند
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفت و گوی با سایت خبرآنلاین، درباره جنگ و آتش بس میان ایران و اسرائیل بیان کرد: ریشه عدم توفیق آمریکا و رژیم اشغالگر به این بر میگردد که شناخت و درک عمیق از ایران و توده های منسجم شهروندی آن ندارند. ملتی که با همه دلخوریها و دلگیریها که از برخی سیاستهای ناکارامدحاکمیت از دهه ها پیش تا کنون داشته و دارد، اما هوشمندانه متکی برقدرت تشخیص ملی و توان اصل و فرع کردن مسایلِ پیش رو با تمام توان به حاکمیت اعتماد کرد و توانست بین مسائل کلان ملی (دفاع یکپارچه از استقلال وتمامیت ارضی واصول ثابته آن) و نقد منصفانه و توقعات و مطالبات شهروندی خود تفاوت قائل شود.
عطریانفر خاطرنشان کرد: اولین ماموریت و مسئولیتی که از منظر داخلی منطقا بر دوش حکومت قرار می گیرد، این است که همزیستی شرافتمندانه، انسانی و اعتبار بخشی به خواست و اراده ملت را باید به سرعت بازسازی و نوسازی نماید. پاسخ مثبت به اعتمادی که مردم به حاکمیت در این ماجراجویی کردند، گوهر عطوفت و مهربانی و زبان آرام و نرم و صمیمانه تری است که از ناحیه حکومت با جامعه باید برقرار شود و از ادبیات تند و رفتارخشن پرهیز شود.
وی تاکید کرد: علاوه براین، در مقام آسیب شناسی و کاهش عوارض جانبی، نگاه حاکمیت به سیستم پدافندی در عرصه های نظامی، سیاسی و اجتماعی باید اصلاح، ترمیم و احیانا تغییر داده شود. به گونه ای باشد که جریان نفوذ دشمن خارجی به درستی و به موقع شناسایی شود. این که در گذشته با آدرس غلط، برخی رویکردها از منظر نفوذ، به سوی نیروهای منتقد قانونی وسیاسی جهت پیدا کرده است؛ روند صحیح و به جایی نبوده و باید اصلاح شود. اگر چنانچه این رویکرد اصلاح شود، سالیان متمادی می توان از این دستاورد عظیم که محصول اعتماد مردم به حکومت و نیروهای مسلح بود، بهره ها را برد و آینده را بهتر از گذشته تضمین کرد.
******
ربیعی: بوی توطئه احساس میشود
دستیار اجتماعی رئیس جمهور با بیان اینکه ما آغازگر جنگ نبودیم، گفت: ما صادقانه آتشبس را پذیرفتیم و نیروهای مسلح هم نقض آتشبس را تکذیب کردند اما باز بوی توطئه را احساس میکنیم.
علی ربیعی در گفتوگوی تلویزیونی اظهار داشت: تاریخ صرفا ورق زدن تقویم نیست؛ همیشه در تاریخ ملتها لحظاتی خاص و حساس هستند که در آن ملتها یا فرو میافتند یا دوباره برمیخیزند. ایران، بارها نشان داده که در لحظات حساس، برخاسته است.
وی گفت: باید بدانیم آنچه امروز رخ داد و در پی این همه تلخیها، حداقل شیرینی سرافرازی ایران را به همراه داشت، محصول چه اتفاقی بود. در این راستا باید چند موضوع مهم را تببین کنیم اول اینکه واقعا چه کسی جنگ را شروع کرد؟ مطلعم ما با تردید اما صادقانه پای مذاکره رفتیم. دولتمردان ما برای مذاکره روز یکشنبه ۲۵ خرداد عازم بودند، اما بامداد جمعه ۲۳ خرداد حمله شد. در این باره دو تحلیل وجود دارد.
وی توضیح داد: یک تحلیل این است که ترامپ از ابتدا با نیت فریبکارانه وارد مذاکره شده و در جریان ماجرا و بخشی از برنامه بوده است. تحلیل دوم این است که نتانیاهو مثل همیشه ترامپ و سیاستمداران آمریکایی را به دنبال خودش کشانده و پای صحنه آورده است؛ در هر دو حالت تفاوتی نمیکند، ما صادقانه ایستادیم و آغازگر جنگ نبودیم و هیچگاه آغازگر جنگ نبودهایم.
دستیار رئیس جمهور افزود: آنها در سناریوهای خود به دنبال تسلیم ایران و رسیدن به ایران بی هویت با سرزمین کمتر بودند. چند روز گذشته رسانه فارسیزبان اسرائیلی نقشهای از ایران را منتشر میکند که در آن جزایر ایرانی حذف شده است. این بهروشنی نشان میدهد که هدف، کوچک کردن ایران بوده است.
وی با اشاره به آتش بس گفت: اخبار امروز را مرور کنیم؛ ما صادقانه آتشبس را پذیرفتیم و نیروهای مسلح هم نقض آتشبس را تکذیب کردند اما باز بوی توطئه را احساس میکنیم. نسل جدید بداند ما این جنگ را آغاز نکردیم و آنها برای توجیه کشتار به گذشته مبهم استناد میکنند که اگر قرار بر این باشد، گذشته تاریک آمریکا در سیاست داخلی ایران و منطقه و گذشته اسرائیل پیش روی ماست. براساس خاطرات علم، رژیم شاه هم نگران موساد بود آن هم در شرایطی که رژیم شاه وابسته بود و استراتژی آمریکا در منطقه بر ایران و عربستان اتکا داشت لذا آنها به طور تاریخی، ایران بزرگ را برنمیتابیدند.
******
چشم انداز فردای جنگ
عبدالله گنجی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی در تحلیلی درباره آغاز آتش بس نوشت: با پایان جنگ تحمیلی، دشمن به دنبال روایت سازی از پایان آن است ما نباید در جنگ روایت ها در روایت او بازی کنیم.
ما در جنگ تحمیلی از خود دفاع کرده ایم و همزمان با دو مهاجم جنگیده ایم و آنها دنبال آتش بس افتاده اند و رئیس جمهور امریکا شخصا امور روایت و رسانه را به عهده دارد.از این جنگ ایران هسته ای سر بر خواهد آورد.
هرگز فراموش نکنیم که هدف شروع جنگ پایان دادن به ایران هسته ای و فروپاشی اجتماعی بوده است. سلامت فردو پس از بمباران حداکثری صهیونیست ها و آمریکا و حفظ ۴٠٠ کیلو اورانیوم غنی شده،ایران هسته ای را پس از جنگ تثبیت خواهد کرد. آنچه با جنگ نابود نشود با مذاکره نابود نمی شود.چون با جنگ مجدد نیز نابود نخواهد شد.
اما مفهوم سازی عبارت"صلح" از سوی ترامپ و تیم او موضوعی انحرافی است. صلح با جعل و کشوری که جود خارجی ندارد بی معناست.
آتش بسی که مانند لبنان باشد را هرگز نباید پذیرفت. این آتش بس همان جنگ یک طرفه خواهد شد.به خاطر رهایی از باران نباید زیر ناودان رفت.
زدن پایگاه آمریکا رمز پایان احتمالی جنگ شد!
******
نقشهراه ایران برای بازسازی قدرت بازدارنده
علی عبدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه نوشت:
اولین تله پیشرویِ ما، بحث درباره شکست و پیروزی است. شبکه پدافندی ما علیالخصوص در غرب کشور و حفرهها و کریدورهای ایجاد شده برای جنگندههای دشمن نیازمند بازسازی است، باید فکری به حال شبکههای درونی دشمن علیالخصوص در حوزه پهپادی و ریزپرندهها کرد، حجم جاسوسان مختلف در نقاط مختلف باید به معنای واقعی و موثر کاهش یابد، پایگاههای موشکی غرب کشور که اغلب غیرعملیاتی هستند باید عملیاتی شوند.
لازم است تا تدابیر حفاظتی جدیدی برای دانشمندان و فرماندهان ما ایجاد شود نه اینکه با تصور آتشبس آن پروتکلها نیز آزاد گردد، باید فکری به حال حملات سایبری متعدد به دستگاههای خدماتی و پدافند ما کرد، همه این موارد در کنار مسائل دیگر نشان میدهد مسیری سخت پیشروی ماست چه، حل این مشکلات الزام آور است، چه آتشبسی در کار باشد و چه آتشبس فروبپاشد.
حتي اگر آتشبس نیز پایدار باشد، متاسفانه به دلایل حمایت گسترده آمریکا و غرب، آنها با یک پل هوایی، سریعاً به سمت بازسازی پدافندی خود حرکت خواهند کرد لذا به این دلیل سرعت ترمیم آنها احتمالاً بیش از ما باشد. ما هم باید به فکر افزایش سرعت ترمیم خود و کاهش سرعت آنها باشیم.
همچنین جنگ امنیتی نیز تداوم خواهد یافت. پس دستگاههای امنیتی ما به جز بازسازی و حل مشکلات بالا، با تداوم جنگ علیالخصوص در دو حوزه، یعنی حذف اشخاص و اقدامات تروریستی و خرابکارانه درونی مواجه خواهند بود. لازم به ذکر است که یک حوزه مرتبط با ما نیز، لزوم بازسازی پارادایم و چارچوب های ذهنی راهبردی جمهوری اسلامی ایران ( کلان تر از خود راهبردها ) و زدودن انگاره های راهبردی منسوخ شده است که سعی خواهیم کرد در تحلیل های آتی به آنها بپردازیم.
******
موضع قابل توجه روحانی درباره آتشبس
حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم و دوازدهم در واکنش به آتش بس میان ایران و اسرائیل اظهارات قابل توجهی را بیان کرد که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* در روزهایی که امنیت و آرامش این سرزمین آماج آتش دشمنان دیرین شد و زمین و آسمان کشورمان لرزید، این شما بودید که با صبوری، هوشیاری و همبستگی، دیوار دفاع ملی را استوار نگاه داشتید. پیش از سخنی، باید در برابر شما سر تعظیم فرود آورد؛ چرا که اگر ایستادگی نشکست، اگر امید خاموش نشد و اگر کشور فرو نپاشید، از برکت دلهای آگاه و جانهای مقاوم شما مردم بود.
* ما در برابر این حقیقت چشم نمیبندیم و آن را فرصتی برای بازاندیشی و ترمیم میدانیم؛ چرا که اعتماد مردم به ساختارهای دفاعی و مدیریتی، نعمتی حیاتی و در عین حال، شکننده است. دشمن با تمام توان کوشید تا این اعتماد را از درون متزلزل کند. اکنون برای ما رسالتی دوچندان است: هم در بازسازی توان بازدارندگی و هم در بازسازی رابطهای متقابل، صادقانه و پُرامید با مردم.
* در این میدان، اگرچه هزینهها سنگین بود، اما رهبری کشور با آرامش، صلابت و اشرافی همهجانبه، مسیر کشور را از عقبنشینی به سوی ایستادگی سوق دادند. نقش مقام معظم رهبری در مدیریت صحنههای امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک این بحران، تعیینکننده بود. فرماندهی کل قوا با اتخاذ تصمیماتی سنجیده، مسیر تجاوز را سد کرده و متجاوزان را ناگزیر به توقف درگیری کرد.
* تجربه مقاومت در لبنان و تحولات همین روزهای اخیر به روشنی نشان میدهد که آتشبس، الزاماً نشانه پایان تهدید نیست. آتشبس میتواند فرصتی برای خدعه و فریبکاری، برطرف کردن ضعفها و زمینهسازی برای حملهای دیگر باشد. ما نباید فریب واژگان را بخوریم. آمادگی کامل اطلاعاتی، دفاعی و امنیتی باید حفظ شود، زیرا دشمنان این ملت، در عمل نشان دادهاند که قابل اعتماد نیستند. قضاوت نهایی را باید به رفتار آنان سپرد، نه وعدههایشان.
* از این نقطه به بعد، روشن است که هیچ راهی جز بازسازی قدرت دفاعی بومی و همزمان، بازآفرینی اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی پیش روی ما نیست. توان نظامی باید تقویت شود، اما به تنهایی کفایت نمیکند. اقتصاد تابآور، دیپلماسی خردمندانه و اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت، اضلاع مکمل امنیت ملیاند. این بحران باید دستورکاری بسازد برای تصحیح مسیر و بازسازی بنیادهای حکمرانی.
******
کرباسچی: قدر وحدت ملی را بدانیم
فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه در مقابله با تجاوز و تهاجم دشمنان پدافند اصلی ما ایجاد وحدت ملی و حفظ یکپارچگی داخلی است که هم در رسانه و هم در سطح جامعه باید دنبال شود، گفت: وحدت و انسجام ملت گزینه اصلی و موثر مقابله با این هجمه دشمن است.
«غلامحسین کرباسچی» در بیان تحلیلی که آمریکا و اسرائیل را برای حمله به ایران متقاعد کرد، اظهار داشت: بر اساس جوّی که طی سالهای اخیر به دلایل برخی مسائل پیش آمده بود، آنها تصور میکردند بین بخشی از مردم و حاکمیت بر سر فلان مساله فرهنگی یا سیاسی یا اقتصادی شکافی به وجود آمده، بنابراین گمان میکردند در صورت حمله خواهند توانست فشار را به حاکمیت تشدید کرده و نظام را به چالش بکشند.
وی یکپارچگی ملت را گزینه اصلی مقابله با این هجمه برشمرد و گفت: در این صورت میتوانیم کشور را برای همیشه در برابر این قبیل تهدیدات بیمه کنیم. ما اگر میخواهیم نظر مردم را جلب کنیم، باید در مسائل جزئی و کلی به نظر آنها احترام بگذاریم و نظر اکثر مردم را در حکمرانی اعمال کنیم. ممکن است مردم در برخی مسائل نظرات خاصی داشته باشند، در مواردی که این موضوعات خیلی حیاتی و حساس نیست حاکمیت میتواند انعطاف بیشتری داشته باشد و مثلا در مورد شخصیت سیاسیای که مورد توجه بخش زیادی از جوانهاست و خودمان به صداقت آن ایمان داریم مدارای بیشتری داشته باشد.
کرباسچی ادامه داد: با همه این احوال در این شرایط همان افرادی که دلخوریهایی داشتند ایستادهاند و در مقابل تجاوز به سرزمین یکپارچه شدند. آمریکا و اسرائیل حساب کرده بودند اگر به ایران حمله کنند، آشوب به پا میشود و نارضایتیهای مردم با آنها همراه میشود، اما این نارضایتیها یک مساله داخلی است، و مردم در مقابل تجاوز خارجی دلخوریها را کنار میگذارند. این پدیده را ما در زمان جنگ و بعد از آن در مقاطع مختلف دیدهایم. اگر این یکپارچگی که الان در داخل کشور در دفاع مقابل متجاوز شکل گرفته است حفظ شود، کشور بیمه خواهد شد.
وی افزود: بسیاری از افرادی که به دلایلی در خارج زندگی میکنند و چه بسا نتوانند به کشور بیایند از چهرههای علمی گرفته تا سیاسی، با وجود نظرات متفاوتی که دارند اما بیانیه دادند و با محکومیت تجاوز صورت گرفته از دفاع در برابر دشمن حمایت کردند، با اینکه میدانیم اشراری در خارج هستند که در مقابل اینگونه حرکتها برای این افراد مزاحمت ایجاد میکنند، اما آنها همچنان ایستادهاند و از کشور دفاع میکنند.
کرباسچی تاکید کرد: باید سعی کنیم قدر این را بدانیم و شکافی که بین بخشی از جامعه و حاکمیت به وجود آمده را ترمیم کرده و با صداقت و نظر مدارا نسبت به رنگین کمانی از دیدگاههای متکثر که در کشور وجود دارد برخورد کنیم و یکپارچگی ایجاد شده را حفظ کنیم تا دشمنان نتوانند بهرهبرداری داشته باشند.
******
بلینکن: حمله به ایران اشتباه بود/ هنوز فرصت برای دیپلماسی وجود داشت
وزیر خارجه پیشین آمریکا با انتقاد از حمله اخیر به تأسیسات هستهای ایران، این اقدام را نتیجه خروج اشتباه دولت ترامپ از برجام دانست و گفت: «ترامپ اکنون در حال خاموش کردن آتشی است که خود برافروخته است.»
«آنتونی بلینکن» در مقالهای اذعان کرد که حمله آمریکا به سه مرکز هستهای ایران اقدامی نادرست و غیرضروری بوده است.
در این مقاله که در روزنامه «نیویورکتایمز» منتشر شده، بلینکن گفت این حمله نباید انجام میشد. او میگوید در سال ۲۰۱۵، دولت «باراک اوباما» با همراهی بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و اتحادیه اروپا به توافقی با تهران تحت عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام دست یافت. این توافق، فعالیتهای تولید مواد شکافتپذیر در ایران را که برای ساخت سلاح هستهای ضروری است، تحت کنترل شدید قرار داد و بازرسیهای سختگیرانهای برای آن تعیین کرد.
اما در سال ۲۰۱۸، ترامپ این توافق را پاره کرد و چیزی جایگزین آن نکرد. در پاسخ، ایران غنیسازی را افزایش داد و احتمالاً زمان دستیابی خود به سلاح هستهای را کاهش داد. بهعبارت دیگر، ترامپ حالا در حال تلاش برای خاموش کردن آتشی است که خود او در آن دمیده است.
از سوی دیگر، به گفته بلینکن، مواد شکافتپذیر تنها یکی از اجزای ساخت سلاح هستهای هستند. برای ساخت بمب، به سازوکار انفجاری نیز نیاز است. بهگفته بلینکن، با وجود پیامهای متناقض در دولت ترامپ، نهادهای اطلاعاتی آمریکا بر این باورند که ایران هنوز تصمیمی برای تسلیحاتیکردن برنامهاش نگرفته است. حتی اگر چنین تصمیمی بگیرد، دستیابی به یک سلاح انفجاری حدود ۱۸ تا ۲۴ ماه طول خواهد کشید. بنابراین هنوز فرصت برای دیپلماسی وجود داشت و شرایط به آن وخامتی که ترامپ ادعا میکرد نرسیده بود.
علاوه بر این، بهگفته کارشناسانی که بلینکن با آنها صحبت کرده، تردیدهای فراوانی درباره توانایی بمبهای سنگرشکن آمریکایی برای نابود کردن کامل سایتهایی مانند فردو و دیگر تأسیسات مستحکم ایران وجود دارد. گزارشهای اولیه حاکی از آن است که زیرساخت هستهای ایران آسیب زیادی دیده، اما کارشناسان اذعان دارند که نابود نشده است.
بلینکن در ادامه میگوید در شبیهسازیهای جنگی که در دولت بایدن انجام شد، نگرانیهایی وجود داشت که ایران ممکن است ذخایر اورانیوم غنیشده نزدیک به سطح تسلیحاتی خود را به چندین مکان امن منتقل کرده باشد و سانتریفیوژهای لازم برای غنیسازی بیشتر را حفظ کرده باشد. در چنین سناریویی، ایران ممکن است به ایجاد قدرت بازدارندگی هستهای سوق داده شود.



