یکی از نکاتی که پس از اقدام تجاوزکارانه دولت آمریکا در حمله به سه سایت هسته ای کشورمان مدام از سوی جریان های سیاسی و رسانه ای غربی و به طور خاص آژانس بین المللی انرژی اتمی و مدیر کل آن به عنوان گماشته غربی ها مطرح شده این بوده که ذخایر اورانیوم غنی شده 60 درصدی ایران کجاست؟ در واقع، این طیفها در یک سردرگمی بزرگ سیر می کنند و هیچ اطلاعی در مورد این مساله ندارند.
موضع گیری های متناقض آن ها نیز خود این مساله را ثابت می کنند که در یک بنبست راهبردی قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، ترامپ زمانی گفت که کل تاسیسات و ذخایر اورانیوم غنیشده ایران نابود شده با این حال، مدتی بعد گفته خود را نقض کرد و به صورت ضمنی اقرار کرد که نادانسته ها در مورد معادله هسته ای ایران زیاد هستند. حتی نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست ها نیز با مواضع متناقض اش در مورد توان و ذخیره اورانیوم غنیشده ایران، گزاره مذکور را به نوعی تایید کرده است.
سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در یک گفتگوی تلویزیونی پاسخی قابلتامل را به این سوال که سرنوشت ذخایر اورانیوم غنی شده ایران چیست، داده است. وی گفته که این ذخایر در نتیجه بمباران سایت هسته ای فردو در زیر زمین دفن شده اند. بسیاری از ناظران و تحلیلگران این پاسخ وزیر امور خارجه ایران را به نوعی نشانه ای بر سیاست ابهام هسته ای تهران دانسته اند. پاسخی که از دو منظر، یک بنبست بزرگ برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شرکای غربی و صهیونیست آن است.
اول اینکه اصل تجاوز به خاک ایران و سایت های هسته ای کشورمان کاملا غلط و محکوم است. وقتی یک حمله نامشروع و تجاوزکارانه به سایت های هسته ای کشورمان صورت گرفته که البته مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با گزارش مغرضانهاش بسترساز آن بوده، هیچ دلیل ندارد که ایران نیز با شفافیت سابق با آژانس همکاری داشته باشد.
از این رو، اگر غرب و آژانس به دنبل ذخایر اورانیوم غنی شده ایران هستند، بهترین پاسخ این است که این ذخایر در همان جایی بودند که آن ها دست به بمباران آن ها زده اند. مکانی که ده ها متر زیرِ زمین است و به این زودیها امکان دسترسی به آن وجود ندارد. حتی بیراه نیست اگر ایران اعلام کند قصد دارد تا برخی از تاسیسات هسته ای زیرزمینی خود را برای مدت زمانی طولانی مورد بهرهبرداری قرار ندهد! دلیل آن هم این است که امکان دسترسی به آن ها وجود ندارد!
نکته دوم اینکه اتخاذ رویکرد ابهام هسته ای از سوی ایران و مشخص نبودن سرنوشت ذخایر اورانیوم غنیشده کشورمان، یک درس خوب هم برای آژانس و هم متحدان غربی آن است که بدانند اقدامات تجاوزکارانه آن ها علیه ایران، عاری از تبعات برای آن ها نخواهد بود. به بیان ساده تر، اقدام نظامی علیه سایت های هسته ای ایران، آژانس و متحدانش را چندین قدم در پرونده هسته ای ایران به عقب راند که پیشرفتی را برای آن ها ایجاد نکرد. اتخاذ مواضع مبهم از سوی ایران در این رابطه از آن جهت مهم است که در نوع خود هزینه های هرگونه اقدام تجاوزکارانه آتی علیه برنامه هسته ای کشورمان را به دشمنان گوشزد می کند و گزینه تجاوز را به گزاره ای کاملا شکستخورده برای آنها تبدیل می کند.



