اسرائیل در آینه قلعه حیوانات اورول

محسن سلگی، گروه سیاسی الف،   4040603062 ۱۸ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲۳ تکراری یا غیرقابل انتشار
اسرائیل در آینه قلعه حیوانات اورول

چند سال پیش یک تصویرگر اسرائیلی در روزنامه جروزالم پست، کاریکاتوری از نخست‌وزیر و برخی نمایندگان کنست در شمایل خوک‌های کتاب «قلعه حیوانات» کشید که باعث اخراج وی از این روزنامه شد. (تصویر نمایه این مطلب) «آوی کاتص» گرافیست مجله «جروزالم ریپورت» از نشریات زیرمجموعه جروزالم پست، عکس یادگاری «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به همراه تعدادی از نمایندگان کنست هنگام شادی پس از تصویب لایحه «کشور یهود» را سوژه کاریکاتور خود قرار داده بود.

اگر بخواهیم حکومت کنونی اسرائیل را در چارچوب نمادین قلعه حیوانات، اثر مشهور جرج اورول ترسیم کنیم، تطبیق‌های آشکاری به چشم می‌خورد:

۱. خوک‌ها؛ رهبران اسرائیل

در رمان اورول، خوک‌ها در ابتدا با شعار برابری و آزادی بر سر کار می‌آیند، اما به‌تدریج به قدرت‌طلبانی ریاکار بدل می‌شوند.
اسرائیل نیز در آغاز با شعار «خانه‌ای برای بازماندگان و ستمدیدگان» شکل گرفت، ولی امروز حاکمانش همان خوک‌های اورولی‌اند: مدعیان آزادی که خود به ماشین سرکوب و تجاوز بدل شده‌اند.

۲. شعار «همه حیوانات برابرند، اما بعضی برابرترند»؛ آپارتاید اسرائیلی

این جمله معروف اورول نماد تناقض درونی قدرت است.
در اسرائیل هم ادعای «دموکراسی و برابری» مطرح می‌شود، اما در عمل فلسطینی‌ها، چه در غزه و چه در کرانه باختری، «کمتر از برابر» به حساب می‌آیند.

۳. سگ‌های نگهبان؛ ارتش و سرویس‌های امنیتی

در قلعه حیوانات، سگ‌ها ابزار وفادار خوک‌ها برای سرکوب بودند.
در اسرائیل نیز ارتش و موساد همان نقش را دارند: بازوی سرکوب‌گر و خشن که هر صدای مخالفی را خاموش می‌کند.

۴. باکسر (اسب کارگر)؛ یهودیان عادی و سربازان ساده

باکسر نماد طبقه‌ای است که صادقانه و بی‌وقفه کار می‌کند و باور دارد: «من باید بیشتر کار کنم.»
در اسرائیل هم بخشی از جامعه – یهودیان عادی یا سربازان وظیفه – به جای پرسشگری، کورکورانه خدمت می‌کنند و سرانجام، همچون باکسر، وقتی توانشان تمام شد، کنار گذاشته می‌شوند.

۵. کلاغ موزس و داستان «کوه قند»؛ اسطوره‌های دینی و وعده‌های صهیونیستی

در رمان، کلاغ با افسانه «بهشت حیوانات» حیوانات را سرگرم و آرام می‌کند.
در اسرائیل نیز روایت‌های آخرالزمانی و اسطوره‌های سرزمین موعود به ابزاری برای توجیه خشونت و استعمار بدل شده است.

۶. بازنویسی تاریخ توسط خوک‌ها؛ رسانه‌ها و روایت‌سازی اسرائیل

اورول نشان می‌دهد که قدرت همواره تاریخ را بازنویسی می‌کند.
اسرائیل نیز با حذف روایت فلسطینی، تاریخ را جعل می‌کند و از «سرزمین بی‌صاحب» سخن می‌گوید. همان‌گونه که خوک‌ها قوانین را یکی‌یکی تغییر می‌دادند، اسرائیل نیز قوانین بین‌المللی را به نفع خود تفسیر می‌کند.

در نتیجه، همان‌طور که قلعه حیوانات از یک انقلاب آزادی‌بخش به دیکتاتوری خوک‌محور فروغلتید، اسرائیل نیز از «پناهگاهی برای ستمدیدگان» به ماشین سرکوب و برتری‌طلبی قومی بدل شده است.

در ادامه شرایط کنونی اسرائیل را به نحوی نمادپردازی کرده‌ایم که اگر اورول زنده بود چیزی درباره آن می‌نوشت.
 
قلعه حیوانات نوین

بخش اول: وعده و آغاز

خوک‌ها، پس از آوارگی‌های طولانی، بر تپه‌ای خشک جمع شدند و گفتند:
«اینجا خانه‌ای برای همه حیوانات رانده‌شده خواهد بود. برابری، امنیت و آزادی در این قلعه برقرار خواهد شد.»
گوسفندان، ساده‌لوح و هیجان‌زده، فریاد زدند: «برابری! برابری!»
مرغ‌ها نوک بر زمین زدند و باور آوردند که بالاخره آرامش یافته‌اند.

اما همان شب، خوک‌ها نخستین دیوارها را برافراشتند و قانونی نوشتند:
«همه حیوانات برابرند، اما حیوانات انتخاب‌شده برابرترند.»

بخش دوم: سگ‌های نگهبان

خوک‌ها توله‌سگ‌هایی را پنهانی بزرگ کردند. سگ‌ها وقتی قد کشیدند، بی‌رحم و مطیع بودند. آن‌ها به فرمان خوک‌ها، گاوهای مزرعه را از چراگاه بیرون کردند و بر مرغ‌ها تاختند.
هر اعتراضی با دندان و پنجه خاموش شد. از آن پس، قلعه بر ترس استوار ماند.

(نماد: ارتش و دستگاه امنیتی اسرائیل.)

بخش سوم: اسب کارگر

اسب کارگر، نیرومند و خوش‌قلب، هرگز در وعده‌های خوک‌ها تردید نکرد. او تکرار می‌کرد:
«اگر بیشتر کار کنم، قلعه آبادتر می‌شود.»
او بارهای سنگین را کشید، زمین را شخم زد. اما خوک‌ها تنها فربه‌تر شدند و او روزبه‌روز فرسوده‌تر.

(نماد: مردم عادی یهودی یا سربازان ساده که فریب وعده‌ها را خورده‌اند.)

بخش چهارم: گوسفندان

گوسفندان، همیشه فریاد می‌زدند: «خوک‌ها درست می‌گویند! خوک‌ها درست می‌گویند!»
آنان بدون اندیشه، همان شعارها را تکرار می‌کردند؛ هر چه خوک‌ها می‌نوشتند یا پاک می‌کردند، گوسفندان کورکورانه تأیید می‌کردند.

(نماد: رسانه‌ها، پروپاگاندا و توده‌های پیرو بی‌تفکر.)

بخش پنجم: کلاغ و افسانه‌ها

کلاغ موزس، هر روز بر بام می‌نشست و از «تپه موعود» سخن می‌گفت:
«آنجا سرزمینی از شیر و عسل است. خون امروز بهای فردای روشن است. خوک‌ها شما را آن‌جا خواهند برد.»
حیوانات خسته، دل به وعده‌های او بستند، و دردهایشان را با رؤیا تسکین دادند.

(نماد: مذهب ابزاری و اسطوره‌های صهیونیستی.)

بخش ششم: بازنویسی حقیقت

روی دیوار قلعه نوشته بودند: «هیچ حیوانی نباید به حیوانی دیگر آسیب بزند.»
اما نیمه‌شب، خوک‌ها آن را تغییر دادند:
«هیچ حیوانی نباید به حیوانی دیگر آسیب بزند… مگر برای دفاع از قلعه.»
فردا، کشتار مرغ‌ها و بزها دفاع مقدس خوانده شد.

و هر بار که حقیقتی آشکار می‌شد، خوک‌ها تاریخ را پاک می‌کردند و دوباره می‌نوشتند.

(نماد: جعل تاریخ و روایت‌سازی رسمی اسرائیل.)

بخش هفتم: بزهای رانده‌شده

بزها که در دامنه قلعه می‌زیستند، هر روز از زمین‌هایشان رانده شدند. علوفه‌شان مصادره شد، پناهگاه‌هایشان ویران گشت و سگ‌ها شبانه بر آن‌ها یورش بردند.

(نماد: برخی فلسطینیان در کرانه باختری.)

بخش هشتم: سقوط رویا

اسب کارگر سرانجام بر زمین افتاد. خوک‌ها وعده دادند که او را به درمانگاه بفرستند، اما ارابه‌ای تاریک او را برد و هرگز بازنگشت. گوسفندان سکوت کردند، سگ‌ها واق واق کردند، و کلاغ دوباره از «تپه موعود» آواز خواند.

حیوانات دیگر دریافتند: قلعه‌ای که قرار بود خانه همه باشد، به زندانی بدل شده است. خون در شیارهای زمین جاری بود، عمیق‌تر از هر افسانه و دروغ.

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۰۰۹۵۳۶۰۹:۴۲:۱۸ ۱۴۰۴/۶/۵
ادعای دموکراسی اسرائیل اکنون در غزه در معرض دید جهانیان است .
ناشناس۴۰۰۹۷۲۰۱۳:۰۳:۰۵ ۱۴۰۴/۶/۵
دموکراسی یک کشور در کشور دیگر ظهور نمی کند. باید بفرمایید ادعای بشر دوستی (اگر چنین ادعایی داشته باشد).
ناشناس۴۰۰۹۵۴۷۰۹:۵۰:۱۲ ۱۴۰۴/۶/۵
با جنایاتی که رهبران اسرائیل در غزه مرتکب شدند چقدر تشبیه جالبی هست.
ناشناس۴۰۰۹۷۳۲۱۳:۱۷:۱۳ ۱۴۰۴/۶/۵
کتاب قلعه حیوانات که سال ها در ایران ممنوع بود (از موقعیت الان مطلع نیستم) یک اثر بسیار ارزشمند است، که اساسا ربطی به جنگ ندارد و اعضا یک مزرعه است، بلکه تعدادی خوک را توصیف می کند که اعضا مزرعه را قانع می کنند که برای زندگی بهتر و عدالت و آزادی علیه مزرعه دار قیام کنند، و وقتی این قیام به نتیجه می رسد و مزرعه دار فرار می کند، اعضا مزرعه یک لوح قانون تهیه می کنند که در آن عدالت و آزادی موج می زند، ولی از آنجا که خوک خوک صفت است، همینکه قدرت زیر دندانشان مزه می کند، هزار بار از مزرعه دار دیکتاتور تر و جنایتکار تر و بی صفت تر می شوند و خوک‌ها به رهبری ناپلئون، به تدریج قوانین انقلاب را تغییر داده و آن‌ها را در جهت منافع خود تحریف می‌کنند طوری که دست آخر تنها جمله‌ای که در لوح قوانین «قلعه حیوانات» باقی می‌ماند، «تمام حیوانات برابرند، اما بعضی برابرترند»
ناشناس۴۰۰۹۹۸۶۱۷:۰۶:۳۲ ۱۴۰۴/۶/۵
البته دربسیاری از انقلاب‌ها در دنیا چنین سرنوشتی بوجود آمده است
ناشناس۴۰۰۹۵۵۵۰۹:۵۷:۵۳ ۱۴۰۴/۶/۵
قلعه حیوانات بهترین کتابی هست که در تمامی عمرم خوندم. همه باید حتما بخونن.
ناشناس۴۰۰۹۵۸۲۱۰:۱۶:۰۵ ۱۴۰۴/۶/۵
قلعه حیوانات مصداقهای خوبی در دنیای امروز داره!
ناشناس۴۰۰۹۶۲۴۱۱:۱۵:۲۲ ۱۴۰۴/۶/۵
رژیم صهیونیستی در درندگی و وحشیگری روی حیوانات را سفید کرده است!
ناشناس۴۰۰۹۶۳۶۱۱:۲۷:۴۸ ۱۴۰۴/۶/۵
جنایات اسرائیل ذبح انسانیت است.
ناشناس۴۰۰۹۸۴۶۱۵:۲۱:۴۳ ۱۴۰۴/۶/۵
وقتی بازیگران هالیوود و فوتبالیست های اروپائی و حتی بعضی سیاستمداران اروپا جنایات اسرائیل را محکوم کرده اند در مورد این افرادی که اینجا منفی داده اند چه باید گفت؟؟؟
ناشناس۴۰۰۹۶۳۹۱۱:۳۳:۴۵ ۱۴۰۴/۶/۵
کرامت انسانی در غزه زیر پای جنایتکاران صهیونیست لگد مال شد
ناشناس۴۰۰۹۶۵۶۱۱:۵۳:۱۲ ۱۴۰۴/۶/۵
همه برابرند اما بعضی ها برابر ترند(قلعه حیوانات)
ناشناس۴۰۰۹۶۶۷۱۲:۰۲:۰۹ ۱۴۰۴/۶/۵
قصه پر از غصه ی قلعه حیوانات ....؟
ناشناس۴۰۰۹۷۴۴۱۳:۳۰:۰۵ ۱۴۰۴/۶/۵
قلعه حیوانات را از زوایای گوناگونی میشود تفسیر کرد
ناشناس۴۰۰۹۷۹۸۱۴:۳۱:۴۰ ۱۴۰۴/۶/۵
چه داستان جالبی
ناشناس۴۰۱۰۵۴۲۰۰:۵۶:۳۹ ۱۴۰۴/۶/۶
در بین همان یهودیان هم طبقه بندی دارن یهودیان غربی بر یهودیان شرقی وعرب زبان برتری دارند مردم فلسطین رو که اصلا جزو انسان حساب نمیکنند
فرشته۴۰۱۰۶۲۹۰۱:۵۹:۵۸ ۱۴۰۴/۶/۶
قلعه حیوانات داستان جمعی معترض به حاکمیت بالای سرشان است. این چه ربطی به روابط فلسطین و اسرائیل دارد که دو جمعیت متفرق و دو جمع جدا از هم هستند.
ناشناس۴۰۱۱۵۸۲۲۰:۵۰:۱۳ ۱۴۰۴/۶/۶
قیاس اسرائیل با قلعه حیوانات اورول خلاقانه است، اما پر از تناقض و ساده‌سازی. فلسطینی‌ها را به حاشیه می‌برد، در حالی که قربانی اصلی‌اند. جامعه اسرائیل را فقط “قربانی فریب” می‌بیند، در حالی که رأی آگاهانه به راست افراطی هم بخشی از ماجراست. همچنین تاریخ تأسیس اسرائیل را مثل یک آرمان پاک تصویر می‌کند که بعدها فاسد شد، در حالی که از همان ابتدا پروژه‌ای دوگانه و استعماری بود. اگر نقد واقعی بخواهیم، باید پیچیدگی‌های جامعه اسرائیل و مسئولیت جمعی آن را هم دید.
yektanetتریبون

آخرین عناوین