«سواری روی دریاچهی کنستانس»
نوشته: پتر هندکه
ترجمه: قاسم هاشمینژاد
ناشر: هرمس، چاپ اول 1401
114 صفحه، 35000 تومان
***
پتر هندکه با رمان، نمایشنامه، فیلمنامه و شعر حضوری فعال در عرصهی ادبیات داشته است. این نویسندهی اتریشی معاصر که جوایز ادبی بسیار و در صدر آنها نوبل 2019 را در کارنامهی خود دارد، همواره با رویکردی آوانگارد و تجربهگرایانه به روایت قصههای خود در مدیومهای مختلف اعم از داستانهای بلند، رمان و نمایش پرداخته است. نویسندهای که به سبب موضعگیریهای سیاسی و مانیفستهای بحثبرانگیزش همواره نویسندهای پرحاشیه به شمار میآمده و روشهای خلاقانهی او در برخورد با زبان و حضور مؤلف در متن غالباً توجه منتقدان را برانگیخته است؛ به طوری که همواره اظهار نظرهای متناقضی دربارهی آثار او وجود دارد. هندکه از همان اولین آثارش، «دشنام به تماشاگران» و «ترس دروازهبان از ضربه پنالتی» سبک متمایز خود را تثبیت کرد و نزد طیف گستردهای از مخاطبان ادبیات جایگاه خود را یافت.
نمایشنامهی «سواری روی دریاچهی کنستانس» از جمله آثار پرجنجال هندکه در حوزهی درامنویسی است. اهمیت این نمایشنامه چنان است که زمانی بهعنوان مادهی درسی برای دانشجویان هنرهای نمایشی از جانب بهرام بیضایی توصیه شده و همین مسأله قاسم هاشمینژاد را واداشته تا با ملاحظات زبانی خاصی که در متن نهفته است، آن را به فارسی برگرداند. مترجم در برگرداندن این نمایشنامه، کوشیده راهی میانه را در محاوره و رسمیت زبانی پیش بگیرد و برای رعایت صحت و دقت در این موضوع، به مقابله میان ترجمههای آلمانی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی پرداخته است. از اینرو مخاطب با نوعی متفاوت از شکستهنویسی در متن روبرو میشود که برای درک آن نیاز به مطالعهی توضیحات مترجم در ابتدای کتاب است.
هندکه نمایشنامهی «سواری روی دریاچه کنستانس» را در ادامهی نمایشنامهی پستمدرنیستی «کاسپار» که بر نقش زبان در تمدن تأکید دارد، نوشته است. او در این متن کوشیده بر جزئیترین رفتارهای غالب در انسان امروزی متمرکز شود و از منظری بسیار نزدیک و با مصداقهایی بهشدت عینی به تحلیل آنها بپردازد؛ درواقع رفتارهای زندگی روزمره از قبیل دلبستگی، داد و ستد و امرار معاش را بدون در نظر گرفتن چارچوبی خاص و به شکلی آزاد به تصویر کشیده است. هندکه اصطلاح «بازی آزاد نیروها» را برای این مبحث به کار میبرد. در این بازی که از قضا بسیار مورد نقد دنیای تئاتر قرار گرفته، قرار است آدمها خودِ حقیقیشان را بروز دهند و از ملاحظات و آداب بازدارندهی مرسوم بپرهیزند.
گروهی از منتقدان بازی آزاد نیروها را شگردی از هندکه دانستند که خود در صدد ایجاد قید و بند و استثمار آدمها در عرصهی اعمال روزمرهشان است؛ موضوعی که اکیداً از جانب هندکه رد شد. او همواره خواسته دست شخصیتها را چه در داستان و چه در درام، برای هرگونه ابتکار عملی باز بگذارد. این ویژگیِ سبکی هندکه بهویژه در تئاتر که به تصمیمگیریِ لحظهای کاراکترها در صحنه بستگی دارد، نمود خاص و مهمی پیدا میکند. آنچه در نمایشنامه نیز آمده در خدمت همین آزادی عمل و انتخاب پیش میرود و محدودیتها را تا حد ممکن از روی بازیگران برمیدارد. کنشهای آنها گرچه در متن پیشبینی شده، اما هر بازیگر در صحنه، فارغ از ویژگیهای تیپیکالی که هندکه برایش در نظر گرفته، به شکلی قدرقدرت ظاهر میشود.
در میان قالبهایی که هندکه برای توصیف این نمایشنامه نام میبرد، به «فارس» نیز اشاره شده است. این شکل از درام که شاید به نوعی به کارناوال هم بتوان تشبیهاش کرد، آمیختهای ابزورد از نمادهای تراژیک و کمیک را در خود دارد. هندکه خود معتقد است که فارس نیز به تنهایی قادر به اثبات نوعی خاص از ژانر در کار او نیست و به همینخاطر دقیقترین تعبیری که میتواند برای شرح اثرش استفاده شود ترکیبی از تراژدی، کمدی و فارس است و شاید نتوان این اثر را به طور مستقل در هیچ کدام اینها جای داد. از منظر هندکه این متن همه نوع ژانری را در خود میگنجاند و انواع طبقهبندیها را پس میزند تا جایگاه و تعریف منحصربهفرد خود را در این میان به مخاطب عرضه کند.
همانطور که از پیشینهی کار هندکه پیداست و در تشریح این کارش نیز همین گونه است، بازیگران اسم و نقش خاصی ندارند. هر بازیگری بر مبنای اسم و کاراکتر واقعی خود به نقش شکل میدهد. به همین خاطر است که مترجم از اسامی اولین بازیگرانی که در نقشهای این نمایشنامه ظاهر شدهاند؛ از جمله امیل یانینگز، بازیگر مشهور سوییسی، استفاده کرده است. درواقع اسم بازیگران با خود تصویری را که مخاطب از آنها و تاریخچهی کاریشان دارد متبادر میکند. هندکه به هیچ وجه با این نوع از سوگیری مخالف نیست، زیرا او در متناش به قدر کافی بر آشناییزدایی از چهرهی معروف بازیگران تکیه کرده است. هندکه کوشیده تجربهای متفاوت از کلیشههای مرسوم برای مخاطباناش بسازد و در این میان بر پویایی ذهن آدمها چه در مقام بازیگر و چه در جایگاه مخاطب تأکیدِ بسیار کرده و به همین دلیل خواندن متن «سواری روی دریاچهی کنستانس» با تجارب معمولی که در نمایشنامهها دیده میشود، تفاوتهای بنیادین دارد و خواننده در این درام باید خود را بیش از هر چیز برای مواجهه با بازیهای تصویری و کلامی غافلگیرانهی هندکه آماده سازد.