«هرس»؛ نسیم مرعشی؛ چشمه نخل‌های بی سر

حمیدرضا امیدی سرور،   3960720168

«هرس» حکایت تاثیری است که جنگ بر زندگی ساکنان خطه جنوب گذاشته است. جنگ پایان یافته اما تاثیر مخربش بر آن اقلیم و طبیعتش پابرجاست، چنان که رد آن بر ذهن و روح مردم آن دیار هنوز باقی است

«هرس»

نویسنده: نسیم مرعشی

ناشر: چشمه، چاپ اول 1396

185 صفحه، 17000 تومان

 

 

****

 

آنچه در نگاه نخست رمان «هرس» را به اثری متفاوت با اولین رمان ستایش شده‌ی نسیم مرعشی (پاییز فصل آخر سال است) بدل می‌سازد و حتی آن را از بسیاری از آثاری که توسط نویسندگان جوان این سال‌ها نوشته شده ممتاز می‌کند، بلند پروازی و اعتماد به نفسی است که در آن موج می‌زند. اعتماد به نفسی که بار روانی بازدارنده‌ای را که معمولا به آثار نویسندگان جوان، قبل از تثبیت موقعیت‌شان لطمه می‌زند، از بین برده و باعث شکوفایی توانایی‌های بالقوه این نویسنده شده است تا راه خود را پیدا کند، بی‌آنکه از داشتن مخاطب در هراس باشد و یا اینکه برای بی‌نیاز نشان دادن خود به مخاطب در دام ادا و اطوارها و دشوار‌نمایی های توخالی بیفتد.

صرف نظر از اینکه نویسنده با چه نیتی نام هرس را برای رمان خود برگزیده، ساختار روایی این رمان شباهت زیادی با خودِ «هَرس» دارد. با این فرض که نویسنده در طول روایت، با پیش رفتن رمان و هرس کردن و کنار زدن شاخ و برگ‌هایی که جلوی دید خواننده را گرفته، نهایتا ایده اصلی داستان را پیش چشمش آشکار می‌کند.

رمان «هرس» در جنوب می‌گذرد، جنوب جنگ زده‌ای که حتی سال‌ها بعد از پایان جنگ نیز آن جنوب قدیمی نشد. نسیم مرعشی اگرچه زاده تهران است اما در ارائه تصاویری زنده و تاثیرگذار از اقلیمی که طبیعت بکر آن را در اثر جنگ ویران شده است، بسیار موفق عمل می‌کند. چه در تصویر کردن نخل‌های سوخته و بی‌سری که طبیعت تخریب شده آن خطه را پیش چشم شخصیت‌های رمان نمایندگی می‌کنند، و چه با خیل از دست رفتگانی که باعث می‌شوند یکی از شخصیت‌های اصلی رمان، هنگام بی‌خوابی به جای شمردن گوسفند‌ها، خیل نزدیکانش را که در طول جنگ کشته شده اند، در ذهن خود شمارش کند! بکار بردن تمهیداتی از این دست به خوبی فضای ذهنی شخصیت‌ها و دردی را که در ذهن و قلب خود به واسطه آسیب‌های جبران ناپذیر جنگ، احساس می‌کنند، نشان می‌دهد.

مرعشی در این رمان به کهن الگوی سفر نیز نظر داشته است، سفری که هم در درون شخصیت‌ها شاهد هستیم و هم در بیرون آن‌ها. رسول به همراه پسرش سفری را آغاز کرده در جستجوی همسرش، تا او را یافته و باخود به خانه برگرداند. سالها از پایان جنگ می‌گذرد، حتی در رمان اشاراتی هم غیر مستقیم به جنگ عراق و کویت شده است. جنگی که دودش به چشم مردم جنوب هم رفته بود! جالب اینکه در این رمان این جنگ نیست که میان رسول و همسرش جدایی میاندازد، بلکه تاثیرات آن است که جسم و روح آنها را چنان رنجور کرده که در ایام پس از جنگ میان آنها جدایی افتاده است. حالا رسول در جستجوی همسرش پا به روستایی دور افتاده در جنوب می‌گذارد که همه ساکنان آن زن هستند. روستایی محصور در میان آب که برای رسیدن به آنجا باید با بلم از هور گذشت که با نی‌هایی بلند در تاریک روشنای غروب فضایی پر از وهم و هراس را می‌سازند.در طول این مسیر خاطرات گذشته در ذهن رسول مدام تداعی می‌شوند.

این تداعی خاطرات در ذهن رسول و دیگر شخصیت‌ها به شکل متداومی در جریان است، نویسنده با برگزیدن زاویه دید دانای کل، شرایطی را تدارک دیده که تا حد امکان از این ظرفیت برای روشن شدن ابعاد مختلف داستان از نگاه شخصیت‌ها استفاده کند. یک اتفاق، رد و بدل شدن یک دیالوگ و جزئیاتی از این دست، در طول داستان جرقه‌ای در ذهن شخصیت‌های اصلی رمان ( بخصوص رسول) زده و او را به گذشته می‌برد. اگرچه این رفت و برگشت‌های ذهنی، از تداوم و منطق  زمانی مشخصی پیروی نمی‌کنند، اما در نهایت پازل‌وار در ذهن مخاطب کامل شده و روایتی یک پارچه را در کلیت رمان می‌سازند.

«هرس» رمانی جنگی نیست، اما سایه نحس جنگ بر گذشته و حال زندگی آدم‌ها را در آن می‌توان احساس کرد. بیشتر رمان در فضای بعد از جنگ می‌گذرد و تنها چند صحنه کوتاه از دوران جنگ را در این رمان می‌توان یافت. اما همین صحنه‌های کوتاه چنان تاثیر‌گذار از کار در آمده‌اند که می‌توانند عمق تأثیری را که بر ذهن و روح این شخصیت‌ها گذاشته‌اند به مخاطب منتقل کنند. یکی از تاثیر‌گذارترین لحظه‌های رمان که نویسنده با پرداختی دقیق و تصاویری زنده روایت کرده، زمانی است که شرهان اولین فرزند رسول و نوال (همسر رسول) در حمله‌ای هوایی کشته می‌شود. در روزهای جنگ زمانی که نوال دومین فرزندش را باردار است، شرهان پسر کوچکش را در آغوش می‌گیرد، بعد از انفجار، نوال که جاری شدن خون را روی لباس و بدن خود احساس می‌کند، ابتدا گمان می‌برد فرزندی که در شکم دارد سقط شده، اما وقتی بخود می‌آید می‌بیند این شرهان است که در آغوش او آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. برای یک لحظه آرزو می‌کند ای کاش فرزندی که در شکم دارد مرده باشد! جنگ چنان لحظه تلخی را می‌سازد که مادر آرزوی مردن فرزند ندیده اش را می‌کند...

«نگاه کرد به شرهان. لباس او هم سرخ بود، از وسط سینه تا روی پاها. نوال دست برد لای پاهایش. فکر کرد بچه باید افتاده باشد. کاش بچه‌اش افتاده باشد. سیاهی چشمهای شرهان سیاهی رفت. نوال گرفتش توی بغل،سرش را فشار داد توی گردن و بلند شد. سنگین و سخت از پله ها بالا فت. رفت پشت رخت خواب ها قایم شد. بوی خرمای سوخته می آمد. نوال شرهان را محکم گرفته بود توی بغلش و گوش می داد به صدای نفس هایش که تو می رفت، اما بیرون نمی آمد. با هر نفسی که تو می‌رفت، یک مشت خون سرخ می سُرید توی بغل نوال.»

سایه مرگ این شخصیت در جای جای رمان بر ذهن و روح رسول و نوال سنگینی می‌کند. حتی سال‌ها بعد هنگامی که آنها صاحب دو دختر و یک پسر دیگر نیز شده‌اند و رسول مهزیار را با خود همراه کرده تا به دیدار نوال بروند، هنگامی که با ام عقیل یکی از همسایگان قدیمی روبه‌رو می‌شوند، او ناخودآگاه رسول را ابو شرهان صدا می‌کند!

این اتفاق نقش بسزایی در فروپاشی جسمی و ذهنی نوال و همچنین رابطه او و رسول که در آن هنگام در اهواز بودند دارد. فکر اینکه ای کاش رسول آن هنگام کنارش بود، اگر رسول بود زنده می‌ماند یا می‌مرد؟ بهتر بود کودک در شکم را از دست می‌داد یا شرهان را؟ اصلا چرا باید آن‌ها را از دست می‌داد؟ پسرش، اهل خانواده، فامیل یا آشنایانشان که تعداد زیادی از آن‌ها در خرمشهر مرده بودند و او هنگام بی‌خوابی با شمارش آنها خود را سرگرم می‌کرد تا بخواب برود.

«هرس» حکایت تاثیری است که جنگ بر زندگی ساکنان خطه جنوب گذاشته است. جنگ پایان یافته اما تاثیر مخربش بر آن اقلیم و طبیعتش پابرجاست، چنان که رد آن بر ذهن و روح مردم آن دیار هنوز باقی است. هریک از این آدمها چیزی را در گذشته در اثر جنگ از دست داده‌اند که بدست آوردن آن ناممکن به نظر می‌رسد. پس از جنگ باوجود تلاش آدم‌ها برای بازگرداندن زندگی به روال سابق، بازگشت به گذشته با وجود آنهمه رنج و زخم که بر جان و روان این آدمها وارد شده، اگر ناممکن نباشد با دشواری بسیار همراه است. «هرس» شرح این رنج‌هاست، از نگاه نویسنده ای که اگرچه در آن روزها در سنین کودکی بوده اما با تحقیق و پژوهش و شنیدن روایت های آدمهایی که درکی بی واسطه از آن دوران داشتند رمانی جذاب، با روایتی محکم و تاثیر گذار را به خواننده عرضه کرده است.

 

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های دیروز

  1. گمانه‌زنی‌ها درباره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری/ انتقاد رسانه اصولگرا از سوءاستفاده انتخاباتی از شهادت رئیسی

  2. بازخوانی یک جنجال قابل‌تامل در ماجرای یافتن بالگرد رئیس جمهور

  3. صدای پرقدرت صداقت 

  4. سانحه بالگرد شهید رئیسی و احتمالات/ «موج کوهستان» یعنی چه؟

  5. بن سلمان به ایران می‌آید

  6. مهمترین ویژگی شخصیتی و کاری "شهیدِ جمهور" چه بود؟

  7. چرخش راهبردی یک کشور عربی در مقابل ایران

  8. ادعای محافل خبری: آمریکا با تروئیکای اروپا بر سر ایران دچار اختلاف شده است

  9. وزارت بهداشت: قیمت دخانیات در ایران بسیار پایین است

  10. عارف و همتی نامزداحتمالی اصلاحات/شرط لاریجانی برای اعتدالیون

  11. امپراتور خودخوانده‌ بی‌ادبی/ انتظار برخورد با توهین‌کنندگان به شهدای خدمت

  12. تشییع باشکوه شهدا نشان داد که ملت ایران زنده است

  13. آخرین وضعیت حمید نوری در زندان امنیتی سوئد

  14. پایین‌ترین تورم ۳۸ ماه اخیر ثبت شد

  15. سخنی با رئیس جمهور آینده؛ چرا راه واگذاری مدیریت خودروسازی به بخش خصوصی سهل و واجب است؟

  16. دولت به تمام تعهدات «رئیس‌جمهور شهید» از جمله ساخت مسکن متعهد است

  17. بازار گوشت رقابتی می‌شود/ کاهشی شدن قیمت دام به زودی

پربحث‌های هفته

  1. بی‌بی‌سی: پهپاد ترکیه در شناسایی محل سقوط بالگرد رئیس‌جمهور ایران اشتباه کرد

  2. حالا زمان مذاکره است

  3. لحظۀ پیداشدن لاشه بالگرد توسط تیم پهپادی

  4. محل بالگرد رئیس جمهور پیدا شد/ شهادت رئیس جمهور به همراه همراهانشان

  5. پاسخی که شهید رئیسی به امانوئل مکرون داد

  6. ۶ نکته کلیدی درباره سقوط بالگرد رئیس جمهور/ یک کارشناس خبره صنعت هوایی توضیح می‌دهد

  7. شهادت رئیسی و خودفرهیخته پنداری برخی از ما !

  8. شهادت رییس جمهور در حادثه بالگرد/ پیام‌های تسلیت شخصیت‌ها در پی شهادت رئیسی

  9. گمانه‌زنی‌ها درباره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری/ انتقاد رسانه اصولگرا از سوءاستفاده انتخاباتی از شهادت رئیسی

  10. انتخاباتی حساس، حیاتی و سرنوشت‌ساز

  11. تعطیل کردن شنبه از یک مجلس انقلابی بعید بود/ اکثر مردم ارتباط اقتصادی با خارج ندارند

  12. بازخوانی یک جنجال قابل‌تامل در ماجرای یافتن بالگرد رئیس جمهور

  13. خوشحالی مجری شبکه ۱۴ اسرائیل از خبر شهادت رئیس جمهور ایران

  14. نظرات برگزیده مخاطبان الف: شورای نگهبان درباره ردصلاحیت‌ها باید پاسخگو باشد/ قدرت نظامی بالا باعث نتیجه‌دادن مذاکرات می‌شود

  15. اطلاعیه ستاد کل درباره حضور ناموفق پهپاد ترکیه در ایران 

  16. لنگرگاه جمهوری اسلامی در بحران‌ها کجا است؟!

  17. او این چنین جاودانه شد

  18. شناسایی هویت شهدای سانحه بالگرد رئیس‌جمهور/ تایید سوختگی پیکرها/ آیت‌الله آل‌هاشم یک‌ساعت پس از حادثه زنده بوده است

  19. عملکرد سیاه آمریکا در تحریم ها از نگاه ظریف/ توضیحاتی درباره انتخابات ریاست جمهوری/ آرامش در بازار ارز

  20. سخت، اما گذرا...

  21. خاری در چشم دشمنان

  22. جنایتکاری که حتی ظاهرسازی هم نمی کند!

  23. تشکیل جلسه شورای عالی امنیت ملی با حضور تمام اعضا

  24. از کوه خواری تا سیل غافلگیرانه در مشهد

  25. صدای پرقدرت صداقت 

آخرین عناوین