ماجرای تلخ قتل دختر توسط پدرش

گروه حوادث الف،   3990417145 ۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

همه می‌گویند پای یک زن درمیان است. پدر، همسر، فامیل و همسایه‌ها، کسی نیست که از رابطه حسین و پریسا بی‌خبر نباشد. چندسال از ماجرای فرارشان می‌گذرد. دستگیر شدند و به زندان افتادند اما ارتباطشان قطع نشد.

روزنامه «شهروند» در ادامه نوشت: حسین همان ‌پدری است که با قساوت تمام دختر یازده‌ساله‌اش را با کمربند مانتو خفه کرد. هرچند این حادثه هولناک چند ماه قبل و در واپسین ‌روزهای‌ سال ٩٨ رخ داد، اما خبر این جنایت هولناک تازه این روزها برملا شده. خبر یک دخترکشی دیگر؛ حادثه‌ای که حتی ‌قبل از قتل فجیع رومینا اتفاق افتاده، اما با همه حوادث مشابه تفاوت دارد. این بار نه برای حفظ آبرو و ترس از بدنامی بلکه به دلیل هوا و هوس یک پدر، دخترکی بی‌دفاع جانش را از دست داد. در واقع حدیث، قربانی یک رسوایی شد.

مادرش می‌‌گوید: «از وقتی حسین با آن زن آشنا شد، رفتارش تغییر کرد و دیگر تمایلی به ادامه زندگی مشترک با نداشت.»

پدر حسین  هم ‌معتقد است علاقه پسرش به زنی که از چند سال پیش با او آشنا شده دلیل اصلی این جنایت بوده است. حتی آشنایان این ‌خانواده هم می‌گویند: «حسین برای رسیدن به آن زن حاضر بود هرکسی را که مانع می‌شود از پیش رو بردارد.»

حالا حسین در ‌زندان است و دخترش هم زیر خروارها خاک و از سرنوشت پریسا هم خبری نیست‎.

اصل ماجرا به چندسال قبل بازمی‌گردد. اواسط ‌سال ٩٤ بود که حسین با زن جوانی به نام پریسا آشنا شد. آن طور که «مردعلی» ‌پدر حسین می‌گوید، راننده سرویس محل کار پسرش واسطه این رابطه شد. چند ‌ماهی رابطه حسین و پریسا مخفیانه بود. اما ظاهرا علاقه آنها به قدری زیاد شد که کار به رسوایی کشید. پدر و مادر حسین از ‌ترس آبرویشان سعی کردند هر طور شده به این رابطه پایان دهند: «ما به خانه اقوام آن دختر رفتیم و به آنها گفتیم پسر ما ‌زن و بچه دارد و این ماجرا را تمامش کنید. حتی از آنها خواستیم که آن دختر برای مدتی در خوی نباشد و آنها هم که ‌عصبانیت ما را دیده بودند، قبول کردند.» اما با رفتن پریسا، همه چیز بدتر شد و حتی اخلاق حسین تغییر کرد. آن طور که پدرش می‌‌گوید حسین پسری آرام و خوشرو بود اما بعد از آن ماجراها سر هرچیز کوچکی عصبی می‌شد و پرخاش می‌کرد. مردعلی می‌‌گوید: «فکرش را هم نمی‌کردیم که او دست به چنین کاری بزند. روز حادثه همراه عروسم بودم. او با من آمده بود که دارو ‌بخرد. یعنی پسرم از او خواسته بود. من رحیمه را پیاده کردم و بعد هم رفتم به کارم برسم که تلفنی به من خبر دادند. من هم سریع ‌به بیمارستان رفتم و آنجا پیکر بی‌جان حدیث را دیدم.»

این پدربزرگ با اینکه چندماه از مرگ دلخراش نوه‌اش گذشته اما هنوز ‌وقتی اسم حدیث می‌آید، صحبت‌کردن برایش سخت می‌شود. با حسرت خاصی می‌گوید بعد از آن اتفاق دیگر نمی‌توانم سرم را ‌بالا بگیرم. حسین پسر بزرگ این خانواده است و همین هم تحمل این درد را برای آنها سخت می‌کند: «من سه پسر دارم، در همه ‌این سال‌ها آزارمان به یک مورچه هم نرسیده. برادر حسین یکی تهران است و در بیمارستان کار می‌کند و دیگری هم در ‌کارخانه نساجی خوی مشغول است. هیچ‌کدام روی دیدن عروسمان و خانواده‌اش را نداریم‎. حسین هم به خاطر کرونا ممنوع‌الملاقات است.»

در یکی از روزهای پاییزی‌ سال ٩٥ حسین همراه پریسا فرار کرد. خبر فرار این دو مثل بمب همه جا پیچید. «رحیمه» زن ‌حسین با اینکه از شنیدن رابطه شوهرش با زن جوان شوکه شده بود، با این حال برای حفظ زندگی‌اش راضی شد از خطای ‌همسرش چشم‌پوشی کند. او می‌گوید: «حسین و آن زن، یک شبانه‌روز غیبشان زد. بعد هم خودم پیدایش کردم و ‌با پلیس سراغش رفتیم. حسین خانه یکی از دوستانش در روستاهای اطراف مخفی شده بود. آن دختر یک روز بازداشت بود و ‌همسرم هم ٢٣ روز زندانی شد.»

رحیمه همان روزها تصمیم گرفت که به زندگی مشترکش پایان دهد اما اصرارهای پدرشوهر و ‌مادرشوهرش او را کمی نرم کرد. خودش می‌گوید به خاطر حدیث قبول کرده که فرصتی دیگر به حسین بدهد. چندماهی رابطه ‌آنها خوب بود، اما کم‌کم رفتار حسین تغییر کرد: «مدام بهانه‌گیری می‌کرد. خیلی عصبی بود. بعد از مدتی فهمیدم که دیگر ‌دلش با من نیست.»

او درباره اینکه چرا با این شرایط درخواست طلاق نداده است هم به توضیح می‌دهد: «پدر و مادر حسین به ‌من گفتند حاضرند هزینه‌های من و حدیث را بدهند. حتی قرار بود برای من خانه بگیرند. اما من به خاطر دخترم مردد ‌بودم. چون حسین چندبار در صحبت‌هایش به من گفته بود طلاقم می‌دهد به شرطی که قید حدیث را بزنم.»

این مادر داغدار با ‌صدای بغض‌آلود صحبت‌هایش را این گونه ادامه می‌دهد: «او دیگر من و زندگی‌مان را نمی‌خواست، دلش با آن زن بود و حتی قصد ‌داشت من را هم بکشد‎.»

چند ماه از آن روز وحشتناک گذشته است؛ از آن ساعتی که مادر جوان بی‌خبر از همه جا چندمتر قبل از سوپرمارکت زیر خانه‌شان  پیاده شد و یادش افتاد که باید برای حدیث خودکار و دفتر بگیرد. از سوپرمارکت پدرشوهرش، مغازه‌ای برای امرار معاش تمام خانواده. رحیمه از میان درختان کنار مغازه گذشت و از در کوچک سفید آهنی و راهرویی باریک که در امتداد آن  با یک ردیف پله تند و تیز به طبقه دوم می‌رسید، عبور کرد و وارد خانه شد. حسین و رحیمه از همان فردای ازدواجشان در همین خانه ساکن بودند. خانه آجری دو طبقه. طبقه پایین پدرشوهر و مادرشوهرش زندگی می‌کردند و طبقه بالا رحیمه و شوهرش. خانه نماآجری قدیمی نبش کوچه گلستان دهم شهرستان خوی، همانجایی است که  قتلگاه حدیث یازده ساله شد؛ خانه‌ای که حالا چند ماه است کسی در آن زندگی نمی‌کند.

رحیمه بعد از قتل دخترش وسایلش را جمع کرد و به خانه برادرش رفت. پس از مرگ حدیث، حسین خیلی زود دستگیر شد. او تحت بازجویی قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد: «دخترم صدای تلویزیون را خیلی بلند کرده بود. یک لحظه عصبانی شدم و دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را با کمربند مانتو خفه کردم.» پزشکی قانونی هم تایید کرد که این دختر خفه شده است.

اما چند ماه قبل از قتل حدیث، رحیمه طعمه نقشه شوم حسین شده بود. این را اسماعیل برادر رحیمه می‌گوید. به ‌گفته او، حسین با چند قرص آرام‌بخش قوی زنش را مسموم کرد: «پدر حسین با من تماس گرفت و گفت رحیمه دارد از دست می‌‌رود. وقتی ما به بیمارستان رسیدیم، او را شست‌وشوی معده داده بودند. البته همان موقع به ما نگفتند، بعد از چند ماه به‌طور اتفاقی از ‌بیمارستان به ما زنگ زدند و تازه فهمیدیم که حسین، قصد کشتن خواهر ما را داشته است‎.»

بعد از آن اتفاق هم رابطه رحیمه و حسین سردتر شد. خانواده رحیمه بارها از او خواستند که به زندگی با حسین پایان دهد. اما ‌قسمت این بود که این میان خون یک دختر بی‌گناه ریخته شود. آن طور که اسماعیل، دایی حدیث می‌گوید، خواهرشان درخواست ‌قصاص و اشد مجازات دارد اما وکیل پرونده به آنها گفته که حسین به دلیل اینکه پدر است، قصاص نمی‌شود و چندسال حبس، ‌نهایت مجازاتی است که انتظارش را می‌کشد.‌

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۵۱۲۹۹۶۱۷:۲۳:۱۷ ۱۳۹۹/۴/۱۷
آدم به عدالتی که چنین جانی خبیثی را اگر مجازات شدید نکند شک میکند.
ناشناس۱۵۱۳۰۰۹۱۷:۴۰:۱۹ ۱۳۹۹/۴/۱۷
اسم پدر رو نمیتوان روی چنین..ی گذاشت! باید سریع اعدام شوند
صمصام۱۵۱۳۰۵۸۱۸:۱۴:۴۶ ۱۳۹۹/۴/۱۷
چند دختر تا حالا به دست پدر و برادر پرپر شده اند ؟؟؟ از نفر اول تا این یکی فقط شاهد دعوای جماعت فمینیسم و ضد فمینیسم بودیم بدون اینکه یک از این جماعت مشکل را حل کند !
ناشناس۱۵۱۳۱۲۶۱۹:۴۴:۱۵ ۱۳۹۹/۴/۱۷
این چه قانونی است چرا پدر قاتل قصاص نمی شود ؟؟
ناشناس۱۵۱۳۲۰۴۲۱:۱۱:۳۳ ۱۳۹۹/۴/۱۷
یعنی چه ازسرنوشت پریساخبری نیست؟!!!! این خانه خراب کن، راباید دار زد
عمران۱۵۱۳۴۲۶۰۴:۵۹:۲۲ ۱۳۹۹/۴/۱۸
تا زمانی که قانون اصلاح نشود جنایت ها بدون مکافات باشد شاهد همین اتفاقات خواهیم بود.
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های دیروز

پربحث‌های هفته

  1. این نامه دلسوزانه است؟!

  2. واکنش قوه قضائیه به شایعه ای درباره زیباکلام

  3. دفاع از جمهوریت یا دفاع از الیگارشی؟

  4. مقاومت بی‌مبنای طلافروشان در مقابل شفافیت/ دولت عدول نکند، مردم هم حمایت می‌کنند

  5. حالا زمان مذاکره است

  6. نامه روحانی به مردم ایران درباره دلایل رد صلاحیتش/ این دفاعیه‌ شخصی نیست، دفاع از جمهوریت نظام است

  7. امضای مردم گیلان پای طومار حمایت از طرح نور

  8. جریمه کشف حجاب ۴ و نیم میلیون تومان است

  9. نظرات برگزیده مخاطبان الف: نقش شورای نگهبان در کاهش مشارکت مردم چیست؟/ زندانی‌شدن زیباکلام به ضرر نظام تمام شد

  10. نوش‌دارو بعد از مرگ سهراب!

  11. حمله رسانه اصولگرا به رائفی‌پور/ انتقاد شریعتمداری از نمایندگان موافق تعطیلی شنبه‌ها

  12. فرش‌های سعدآباد کجاست؟

  13. محکومیت ساداتی‌نژاد به حبس/ روایت خاندوزی از کاهش تورم/ شانس قالیباف برای ریاست مجلس دوازدهم چقدر است؟

  14. ماجرای سفر عبدالحمید به ترکیه چیست؟

  15. حاج‌علی‌اکبری: گلایه‌ای از مجلس برای تصویب تعطیلی «شنبه‌ها» داریم

  16. واکنش وزیر کشور به برخورد خشن برخی ماموران / نظر واعظی درباره نقاط ضعف و قوت دولت رئیسی

  17. واکنش روزنامه اصولگرا به زندانی‌شدن زیباکلام/ دستور اژه‌ای درباره پرونده چای دبش

  18. در آستانۀ سکولارشدنِ زیارت؟

  19. مأمور خاطی بازداشت شد

  20. تعطیل کردن شنبه از یک مجلس انقلابی بعید بود/ اکثر مردم ارتباط اقتصادی با خارج ندارند

  21. آیا واقعاً آزادسازی قیمت‌ها تنها راه است؟

  22. چراغ سبز دولت به ارز آزاد؟!

  23. صادق زیباکلام روانه زندان شد

  24. بزرگ‌نمایی مشکلات به ضرر کشور است

  25. راه سخت قالیباف/ پیشنهاد جالب شریعتمداری درباره واکنش به اسرائیل

پربحث‌های اخیر

    پربحث‌های دیروز

      آخرین عناوین