دولت عبدربه منصور هادی رئیسجمهور فراری یمن و شورای انتقالی جنوب یمن سهشنبه هفته گذشته توافقی را در ریاض امضا کردند که به موجب آن دولت جدید در مناطق تحت نفوذ آنها طی ۳۰ روز با ۲۴ وزیر به طور برابر از میان طرفداران دولت منصور هادی و نیروهای جداییطلب تشکیل میشود.
دولت سعودی از یک ماه پیش تلاش داشت دولت منصور هادی و شورای انتقالی جنوب را برای امضای توافقی تحمیلی مقابل یکدیگر بنشاند اما اختلافات دو طرف این توافق را به تعویق انداخته بود.
با توجه به وزن و اعتباری که جریان انصارالله یمن در تحولات سیاسی این کشور دارد، به نظر میرسد هر نوع توافق بدون حضور این جنبش موفقیتی نخواهد داشت و نمیتواند امیدی به استمرار روند خود داشته باشد، مگر اینکه بخواهیم آن را در چارچوب تجزیه کشور قلمداد کنیم.
ماهیت امضای این توافق در جمع کسانی که بیشترین جنایتها را طی 5 سال گذشته ضد ملت یمن انجام داده اند، نشان میدهد این توافق صوری بوده و هیچ ارتباطی با واقعیتهای مردم شناختی و سیاسی در یمن ندارد.
اهداف توافق ریاض
تحولات سالهای اخیر نشان می دهد که عربستان و امارات با انگیزه تجزیه و اختلاف افکنی میان ساختارهای سیاسی و ملی یمن وارد این کشور شده اند و اتحاد و یکپارچگی یمن مطلوب آنها نیست. آنها اگر به دنبال توافق حقیقی در یمن برای حل و فصل مشکلات بودند، باید تلاش میکردند این توافق را با حضور تمامی ساختارهای سیاسی یمن دنبال کنند.
به نظر میرسد یکی از اهداف مهم توافق ریاض مشروعیت بخشیدن عربستان به دولت عبد ربه منصور هادی است که در حال حاضر بدون توجه به انتخابات آزاد در این کشور بخشی از حاکمیت یمن را در اختیار گرفته است. سعودیها همچنین تلاش کردند به درگیریهای به وجود آمده میان دولت عبد ربه مورد حمایت عربستان و شورای انتقالی جنوب یمن مورد حمایت امارات پایان دهند و از سوی دیگر از پتانسیل این نیروها در راستای انتقال آنها به مرزهای جنوبی خود و مقابله با نیروهای انصارالله استفاده کند.
در طرف مقابل، امارات نیز این توافق را بخشی از بلوکبندی مورد نظر خود در عدم تقابل مستقیم با انصار الله یمن می داند تا این نیروها را مجاب به عدم حملات موشکی به جبهه داخلی امارات نماید. این سیاستی است که ابوظبی از زمان اعلام عقب نشینی صوری خود از یمن آن را دنبال میکند.
توافق ریاض بر اساس اهدافی که آل سعود دنبال می کند را میتوان بخشی از پروژه رژیم صهیونیستی در یمن ارزیابی کرد، چرا که به دنبال تجزیه یمن و ایجاد جنگ فرسایشی و تخریب ساختارهای داخلی این کشور بوده و تلاش دارد به مداخله و جنایتهای جنگی عربستان در یمن مشروعیت ببخشد.
در همین رابطه محمد علی الحوثی رهبر انصارالله یمن در اظهارات اخیر خود با اشاره به این توافق تاکید کرد که این توافق ارتباطی با ملت یمن ندارد. انصارالله نیز در بیانیه خود تاکید کرد که این توافق میان مزدوران کشورهای متجاوز به یمن به امضاء رسیده و ارتباطی با ملت یمن ندارد.
وی به سطح اختلافات عربستان و امارات در دستور کار یمن اشاره و تاکید کرد که این درگیریها تا حد جنگ بین نیروهای دو طرف گسترش پیدا کرد.
شکست طرح ریاض در یمن
توافق ریاض گرچه در برخی اهداف کوتاه مدت تاکتیکی خود موفق بوده و توانست خشونت های موجود در مناطق جنوبی یمن بین نیروهای تحت امر امارات و عربستان را به صورت موقت کنترل کند، اما نخواهد توانست به اهداف راهبردی خود دست پیدا کند. از آنجا که اختلافات میان دولت مستعفی یمن و شورای انتقالی جنوب گستردهتر از آن است که بتوان با این توافق صوری آن را حل و فصل کرد، این توافق نمیتواند مدت زمان طولانی ادامه داشته باشد و آرامش و ثبات در این مناطق استمرار داشته باشد.
شکست طرح ریاض تنها در مورد مشکلات مربوط به اجرای برخی بندهای این پروژه یا عدم توافق دو جریان متخاصم به صورت بلند مدت نیست، بلکه هیچ بستری برای ایجاد تفاهم بین گروههای یمنی وجود ندارد. در حال حاضر دولت منصور هادی کاملا دست بسته و تحت نفوذ عربستان قرار دارد و شورای انتقالی نیز قدرت و اعتبار زیادی در تحولات یمن حتی در جنوب این کشور ندارد، لذا تحلیلگران معتقدند که این توافق نمیتواند هیچ تأثیر میدانی در عرصه تحولات یمن داشته باشد و موازنههای قدرت سیاسی و نظامی را به سمت یکی از جریانها تغییر دهد.