مخ‌زنی سعدی و کراش حافظ !

  4040604083 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

«شوخی با اشعار بزرگان و نقیضه‌سازی و مضمون‌پردازی پیشینۀ دیرین دارد. اما آسمان و ریسمان بافتن و آن را تفسیر شعر نامیدن، و از همه بدتر، برای مخدوش کردن چهرۀ فردوسی، به فحاشی و بی‌ادبی روی آوردن، حاصل کج‌فهمی و کج‌اندیشی است.»

مخ‌زنی سعدی و کراش حافظ !

به گزارش ایسنا، به تازگی برنامه ویدئویی یک کمدین با موضوع «اسطوره»، «شاهنامه» و «فردوسی» در فضای مجازی واکنش‌برانگیز شده است. اسماعیل امینی، طنزپرداز، شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در یادداشت خود با عنوان «دربارۀ ابتذال فراگیر و مواهب و خطرات آن» که برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «صفحات فضای مجازی را که باز می‌کنی می‌بینی؛ این یکی با هیجان دارد از روش‌های "مخ‌زنی" در شعر سعدی می‌گوید و آن یکی با لبخند ویژگی‌های "کراش" حافظ را بیان می‌کند و آن دیگری از "کَل کَل شاعران" بر سر بخشیدن و نبخشیدن سمرقند و بخارا به خال هندوی یار داد سخن می‌دهد.

پس از فروکش کردن گرد و خاک آن خواننده‌ای که نعره می‌زد و جیغ می‌زد و صدایش را کلفت و خراشیده می‌کرد تا یک بیت مثنوی را ده‌ها بار بخواند و خیال می‌کرد که چه خلاقیتی دارد در ارائۀ اشعار کهن، حالا روش‌های عجیب‌تری برای جلب نظر مخاطبان پرشمار و کسب شهرت و درآمد ناگهانی به بازار مجازی آمده و آن شخم زدن متون ادبی و مسخره‌بازی بر اساس شعر و زبان فارسی است.

مانند همیشه، سرچشمۀ ابتذال از تلویزیون است؛ از آن روزگار که مجری تلویزیون با لودگی «هیشیمبالا شیمبابالا» می‌خواند و با کلمات تصادفی بینندگان شعر بداهه می‌ساخت تا این روزگار که برنامه‌های رسانۀ ملی کارشناسانی دارد که از همه طرف افتاده‌اند به جان شعر و زبان فارسی؛ شعر را غلط می‌خوانند و از خودشان تفسیرهای من‌درآوردی می‌کنند، شعرهای جعلی را به شاعران بزرگ منتسب می‌کنند و از همه عجیب‌تر این که دربارۀ ریشۀ کلمات و ضرب‌المثل‌های فارسی، حرف‌های بی‌بنیان سر هم می‌کنند و از مجریان تلویزیون " به‌به و احسنت" می‌شنوند.

ترویج ابتذال و سطحی‌نگری، نه تصادفی است و نه فقط حاصل گرایش به دیده شدن؛ بلکه راهی است برای منزوی کردن اهل اندیشه و جنجالی کردن فضاهای عمومی به گونه‌ای که مجالی برای حرف منطقی و هنر قابل تأمل نماند.

«ابتذال» به رغم آن چه در تلقی عام مشهور است به محتوای غیراخلاقی و مغایر عرف و ادب اطلاق نمی‌شود بلکه بیانگر هر چیزی است که سطحی، تکراری، نازل و ساده‌انگارانه است و از تمهیدات فنی و هنری بهرۀ چندانی ندارد.

بهره‌گیری تفننی از شعر و متون ادبی، از دیرباز مرسوم بوده و روشی است برای انس به منابع فرهنگ و اندیشۀ این سرزمین. شوخی با اشعار بزرگان و نقیضه‌سازی و مضمون‌پردازی نیز پیشینۀ دیرین دارد. اما آسمان و ریسمان بافتن و آن را تفسیر شعر نامیدن، خیالات و موهوماتی بی‌ریشه را به عنوان اصول مکتب مولوی و شمس منتشر کردن، حرف‌های سرگرم‌کننده را در قالب ریشه‌شناسی کلمات و تمثیل‌های زبان فارسی طرح کردن و از همه بدتر، برای مخدوش کردن چهرۀ فردوسی، به فحاشی و بی‌ادبی روی آوردن، حاصل کج‌فهمی و کج‌اندیشی است.

فراگیری ابتذال و گسترش جنجال و عربده و فحاشی، که روشی غیرانسانی برای ساکت کردن و انفعال و انزوای اهل فرهنگ و اندیشه است، با آن که ممکن است دستاوردهای آنی و شهرت ناگهانی داشته باشد ولی در نهایت هیچ برنده‌ای ندارد. در فضای سیطرۀ ابتذال و فحش و بی‌حیایی، فرهنگ آسیب می‌بیند و محیط زیست فکری و فرهنگی آلوده‌تر و ناخوشایندتر از این که هست خواهد شد.»

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۰۰۹۰۹۶۲۰:۵۹:۲۹ ۱۴۰۴/۶/۴
کاملا موافقم
ناشناس۴۰۰۹۴۹۵۰۹:۰۶:۳۹ ۱۴۰۴/۶/۵
حمله به هویت ملی برای در هم کوبیدن وحدت ملی در دستور کار است. آزادی بیان حق است اما هیچ کس نمیتواند اعمال حق خود را وسیله اضرار به غیر کند.
yektanetتریبون

آخرین عناوین