بیشک زمانیکه جولانی برای کسب مشروعیت بینالمللی، در ریاض با ترامپ دیدار کرد و مقامات ارشد دولت های اروپایی را به سوریه دعوت میکرد و حتی از در دوستی با رژیم صهیونسیتی بر علیه ایران درآمد، گمان میکرد دیگر خطری متوجه حکومتش نیست؛ بالاخص زمانیکه تصویر خود را بر بیلبورد پیمان ابراهیم در تلآویو مرکز رژیم صهیونسیتی در کنار سایر رهبران کشورهای عربی دید، او دیگر خود و دولتش را بخشی از پازل خاورمیانه میدید که نمیشود آن را نادیده گرفت. اما این خواب و خیالات خام جولانی چندان دوامی نیاورد.
هنگامیکه نیروهای جولانی برای سرکوب دروزیها به سمت سویدا در حرکت بودند رژیم صهیونیستی با حمله به کاروان نیروهای جولانی باعث عقب نشینی آنها شد. ولی این تمام ماجرا نبود بلکه آغاز سلسله اقداماتی هست که جولانی بفهمد میدان سیاست آن هم در خاورمیانه بسیار متفاوت و پیچیدهتر از خواب و خیالات کودکانه اوست. این موضوع زمانی از طرف جولانی درک و فهم شد که کاخ ریاست جمهوری او و ساختمان وزارت دفاع سوریه مورد حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفت و دروزیهای ساکن رژیم صهیونیستی به بهانه کمک به دروزی های سوریه، بیاعنتا بی مرزهای سوریه وارد سوریه شدند.
برخلاف تصورات جولانی هدف رژیم صهیونیستی از همان ابتدا بشار اسد نبود بلکه سوریه بود، سوریهای که با وجود بشار اسد و نیروهای مقاومت، رژیم صهیونیستی نمیتوانست به اهداف خود در آن برسد که از جمله اهداف آن در سوریه میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱.ایجاد منطقه حائل و تأمین امنیت:
رژیم صهیونیستی پس از سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، از خلأ قدرت در سوریه استفاده کرد تا با ایجاد یک منطقه حائل در جنوب این کشور، بویژه در نزدیکی بلندیهای جولان اشغالی، امنیت خود را تضمین کند. این اقدام شامل تصرف مناطق استراتژیک و نقض توافق ۱۹۷۴ بود. این اقدامات بخشی از سیاست توسعه طلبانه این رژیم برای تسلط بر جنوب سوریه است.
۲.الحاق بخش دروزی نشین به خود:
رژیم صهیونیستی بخشی از حملات خود بویژه در سویدا را به بهانه حمایت از اقلیت دروزی توجیه میکند. درگیریهای فرقه ای در سویدا بین دروزی ها و نیروهای جولانی باعث شد رژیم صهیونیستی مدعی شود برای حفاظت از دروزیها اقدام به حمله به مواضع نظامی سوریه کرده.
۳.تضعیف حزبالله لبنان:
رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۱۱ بهطور مستمر به اهداف نظامی در سوریه حمله کرده تا از انتقال تسلیحات به حزبالله و به تبع آن به گروههای مقاومت فلسطینی جلوگیری کند. حمله به زیرساختهای نظامی و انبارهای تسلیحاتی در مناطقی مانند طرطوس و دمشق بخشی از استراتژی رژیم صهیونیستی برای قطع مسیرهای احتمالی انتقال سلاح به حزبالله بوده است.
۴.کاهش نفوذ ایران:
اگرچه ایران پس از سقوط بشار اسد نیروهای خود را از سوریه خارج کرده، رژیم صهیونیستی همچنان نگران نفوذ بازماندگان و وفادان به دولت قبل و گروه های مقاومت مردمی شیعی که از لحاظ فکری و مذهبی به ایران نزدیک هستند، است.



