دولت روحانی هم عاقل نبود؟
روزنامه جوان نوشت: عيسی كلانتری، معاون محيط زيست در دولت روحانی هميشه سعی میكند متفاوت باشد و مواضع عجيب سياسی اتخاذ كند تا ديده شود. چندان هم به خود زحمت نمیدهد كه براي مواضع و ادعاهايش دليل بياورد. به عنوان مثال در مصاحبه اخيرش با روزنامه اعتماد، همين طور بدون سند و مدرك میگويد كه «در حوزه آموزشی و تخصصی در قالب اخراج، استادان برجسته استادان سطح بالا و زبده به اجبار مجبور به ترك دانشگاهها میشوند و جايگزينهای آنها هم افراد غيرمتعارفی هستند كه هيچ ربطی به دانشگاه ندارند...». در حالی كه اخراج استادان دروغ بزرگی بود كه رسانههای اصلاحطلب و ضدانقلاب شايعه كردند و بارها تكذيب شد. از سويی هيچ استادی جايگزين استاد ديگری نشده است. اما به دروغ، با تكيه بر هويت مداح بودن سعيد حداديان، تحصيلات او تا دكتری و نيز سابقه تدريسش در دانشگاه را كتمان كردند و باز به دروغ گفتند او جايگزين اساتيد اخراجی شده است. در حالي كه دانشگاه مدرسه ابتدايی نيست كه معلمها همه كتابها را تدريس كنند و هر استادی حوزه كاری خودش را دارد.
با همين شيوه، كلانتری ادعاهای بیسند ديگري را هم طرح میكند، كاوه مدنی متخصص و نخبه بود و با هدف خدمت به ايران آمد، فعالان محيط زيستی بازداشتی بیتقصير هستند، مردم از قانون جديد انتخابات ناراضیاند و... .
اما در ميانه اين از هر دري سخنی و ادعايی، جمله جالبی را میگويد كه از قضا خودزنی محسوب میشود: «اگر دولت عاقلی در كشور روی كار بيايد و اراده پيشرفت در حاكميت شكل بگيرد، ظرف سه سال ميتوان بر مشكلات جاري موجود در كشور مانند بيكاري، تورم و فقر فائق آمد. »
با فرض پذيرفتن نظر او در مورد عاقل نبودن دولت كنونی، آيا تا همين دو سال پيش دولت حسن روحانی به مدت هشت سال – پنج سال هم بيشتر از سه سال!- بر سر كار نبود؟ و آيا عيسی كلانتری خود يكي از مديران اين دولت نبود؟ پس چرا بيكاری و تورم و فقر حل نشد؟ از موضع كلانتری اين طور میتوان نتيجه گرفت كه دولت روحانی و مديرانش – از جمله خود همين فرد- عاقل نبودهاند، وگرنه مشكلات را حل میكردند ديگر!
******
گاف بزرگ موساد بعد از شوک امنیتی به اپوزیسیون
روزنامه فرهیختگان نوشت: ناآرامیهای سال گذشته ایران با وجود تمام تبعاتش برای ایران، به شکل غیرقابلباوری پای کارگردان اصلی را به میدان باز کرد. تا پیش از مهرماه سال گذشته، اینکه صحنهگردان تمام جریانات سیاسی ضدانقلاب، اپوزیسیون خارجنشین و حتی گروهکهای تروریستی، رژیمصهیونیستی است، از سوی جریانات ضدانقلاب و گروهکهای تروریستی با برچسب «تئوری توطئه» و «ادعاهای واهی» رد میشد و آنها از عدم وابستگی به دولتهای خارجی سخن میگفتند اما اکنون به جز رفتوآمدهای پیدا و پنهان اپوزیسیون و تروریستها به سرزمینهای اشغالی، مقامات صهیونیست نهتنها صراحتا از حمایت از آنها سخن میگویند که حتی شبکه دورهگرد ایران اینترنشنال را هم تحت هدایت و پشتیبانی خود قرار دادهاند.
این موضوع را دیوید بارنیا، رئیس سرویس جاسوسی موساد رژیمصهیونیستی در کنفرانس بینالمللی مبارزه با تروریسم دانشگاه رایشمن در شهر هرتزلیا افشا کرد. براساس خبری که تلویزیون اینترنشنال منتشر کرده است، او پس از اشاره به خنثیسازی آنچه «توطئه تروریستی حکومت ایران» خوانده، بارزترین این حملات را متوجه شبکه ایراناینترشنال کرده و مدعی شده که «مدیران ایراناینترنشنال در معرض تهدیدات تروریستی فوری قرار دارند.» در خبرهای منتشرشده، جزئیات دیگری در اینباره منتشر نشده اما کمی بعد در تحلیل این اظهارات، کارشناس شبکه ایراناینترنشنال، از حمایتهای تلآویو از اعضای این شبکه سخن گفت. او در رمزگشایی سخنان رئیس موساد درباره شبکه ایراناینترنشنال با اشاره به نقل مکان این شبکه از لندن به واشنگتن گفته که اسرائیل به «کانال (شبکه) شما هشدار داده و بسیاری از اعضای این شبکه را نجات دادند.» این کارشناس اینترنشنال، کارکرد این شبکه را در راستای آرامش مردم رژیمصهیونیستی تفسیر کرد: «کانال شما نقل مکان کرد چون همانطور که گفتم مساله باقی ماندن اسرائیل روی صحنه است... [تلآویو] آزادی کانال شما را مساوی میداند با آرامش مردم اسرائیل و کشور اسرائیل.» شاید از همین روست که سال گذشته تارنمای «تایمزاواسرائیل» در گزارشی ادعایی نوشت: «اسرائیل اطلاعاتی را در اختیار مقامهای انگلیسی قرار داد و آنها را قادر ساخت تا نقشه ایران برای حمله به روزنامهنگاران مستقر در انگلیس را خنثی کنند.»
این شاید نخستین باری است که مقامات صهیونیست و تحلیلگران این شبکه از پشتیبانی امنیتی و نسبت این شبکه با منافع رژیمصهیونیستی سخن میگویند. این شبکه که پیش از این مدعی داشتن «مالک خصوصی، استقلال تحریریه و عملکرد حرفهای بر مبنای اصول و اخلاق روزنامهنگاری» بود، کمی پیش از توافق ایران و عربستانسعودی برای ازسرگیری روابط در اسفند سال گذشته، حمایت دربار سعودی را از دست داد و با ادعای «حفظ امنیت روزنامهنگاران و همکاران»، پخش برنامههای این شبکه را از لندن متوقف و به واشنگتن منتقل کرد. کمی بعد از این ادعا، رعنا رحیمپور، مجری بیبیسی فارسی، در توئیتی واقعیت ماجرا را افشا کرد و از احتمال ابطال مجوز این شبکه خبر داد. او نوشته بود که آفکام (نهاد نظارت بر رسانهها در بریتانیا) به وی اطلاع داده است که دو هفته قبل از انتقال این شبکه به آمریکا، مسئولان شبکه مجوز پخش در بریتانیا را پس دادند؛ چراکه خطر محکومیت و ابطال مجوز آنها جدی بوده است.
******
پیش بینی علی جنتی درباره انتخابات آینده
علی جنتی وزیر ارشاد خاتمی در گفتگو با خبرآنلاین گفت:در مورد آینده هم با توجه اینکه ۶ و ۷ ماه تا انتخابات فاصله داریم، ممکن است که بالاخره تغییراتی در برخی از سیاست ها پدید آید.
احتمال این وجود دارد که به یکسری افراد غیرخودی هم اجازه دهند که وارد مجلس شوند، مثلا به ۴۰ یا ۵۰ نفر در مقابل ۲۵۰ نفر اجازه دهند وارد مجلس شوند. بالاخره این انتخابات رقابتی است، اینطور نبوده که همیشه یکدست باشد و از طرف مقابل هم آمدند. اما با توجه به مجموع مسائل و آنچه که در کشور می گذرد و سوابق امر، من فکر نمی کنم که هیچ تغییری در سیاست های گذشته پدید آید.
... ما اصلا جلسه انتخاباتی با دکتر روحانی نداریم. در حزب اعتدال توسعه هم تا حالا بحث هایی که داشتیم مربوط به سیاست های کلی است که باید در پیش بگیریم. براساس شرایط و اقتضائاتی که بعدا پیش می آید. اینها مسائلی هستند که بحث می کنیم.
....ما کلا به همه دوستان و کسانی که شایستگی لازم را برای مجلس دارند، توصیه کردیم که پیش ثبت نام کنند، برای اینکه اگر احیانا به همان احتمالی که اشاره کردم اجازه دادند که این افراد هم کاندیدا شوند و در یک انتخابات آزاد شرکت کنند، این فرصت را بدون شک از دست ندهند. ولی اگر بعدا دیدند که شرایط برایشان مناسب نبود، آنها تا دو روز قبل از انتخابات هم می توانند انصراف دهند و هیچ مشکلی ندارد.
******
هزار بار به آینده ایران امیدوار هستم
سعید لیلاز، تحلیلگر اقتصادی و استاد دانشگاه در گفتوگو با روزنامه شرق به نکات جالبی اشاره کرده است. او اظهار داشته: «من گاهی وقتها میبینم برجستهترین نخبگان ایران در واکنش به حوادث یا اظهارنظرهایی که میشود، به چنان فرومایگی دچار میشوند و چنان فرومیغلتند که به یک پوپولیسم دردناک و پیشپاافتاده دچار میشوند. آن زمان است که واقعا برای ملت ایران ناراحت میشوم که ما داریم ادعا میکنیم اینها را میخواهیم راهبری و نمایندگی کنیم و میخواهیم جلو ببریم. این نشان میدهد که چقدر روشنفکری حداقل در ایران بیشتر به سلبریتیبودن شبیه است تا روشنفکربودن و نخبگی. یعنی دنبال مرید جمعکردن و فالوور جمعکردن و لایکخوردن و لایکگرفتن و این حرفها هستند یا میخواهند دل کسی را خنک کنند یا میخواهند کسی را بچزانند و اصلا دنبال کشف حقیقت نیستند.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود، خاطرنشان کرده: «اقتصاد ایران از بهمن ۱۳۹۷ تا الان که داریم با هم صحبت میکنیم، بیوقفه در منطقه رشد قرار دارد. من رفتم پژوهشی کردم و متوجه شدم ما شهریور ۱۴۰۰ از رکورد تاریخی بالاترین عدد تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۹۶ عبور کردیم. از شهریور ۱۴۰۰ تا الان هرچه رشد در اقتصاد ایران دارد اتفاق میافتد، جدید است که الان دو سال آن دارد تمام میشود. در بخشی از این پژوهش به این مسئله پرداختم که وضعیت دیگران چگونه بوده است و ۲۴ تا کشور را از چهار، پنج قاره انتخاب کردم و البته دقت کردم که باید کشورهای در حال توسعه باشند نه کشورهای پیشرفته، چون رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته معمولا پایینتر از کشورهای در حال توسعه است و وقتی شما رشد اقتصادی ایران را با آلمان مقایسه میکنید، درواقع یک نوع دروغگفتن است. من که خودم را نبایستی گول بزنم. گفتم باید فقط کشورهای همتراز ما باشند. روسیه را هم به این دلیل انتخاب کردم که از نظر من اقتصاد روسیه خیلی با ایران فرق نمیکند زیرا اقتصادی است اساسا انرژیمحور. به جز این از آنجایی که نمیخواستم خودم را گول بزنم، یک دوره زمانی ۲۱ساله را در نظر گرفتم. ما در این دوره ۲۱ساله بدترین موج تلاطم در تاریخ ایران را شاید داشتیم به لحاظ اقتصادی. دو نوبت تحریم اقتصادی که دومی بدون تردید شدیدترین در تاریخ بشر است. من این را در دوره آقای روحانی ادعا کردم و الان هم روی آن تأکید میکنم. تحریم دومی که بر ایران اعمال شد، در تاریخ بشر سابقه نداشته است.»
لیلاز در بخش پایان گفتوگویش با اشاره به آینده روشن کشور، تاکید میکند: «درباره آینده ایران باید تأکید کنم که من به لحاظ مادی به آینده ایران خیلی امیدوار هستم و امکان سرنگونی ساختار سیاسی وجود ندارد. امکان بروز ناآرامیها هم بسیار ضعیف است به خاطر اینکه ما یک طبقه متوسط بسیار نیرومند در ایران داریم برخلاف تمام چیزهایی که بیرون گفته میشود. این طبقه متوسط وقتی پایش به خشونت بیفتد، عقب میکشد و با روش بسیار بسیار مدنیتر دوست دارد سیستمش را سر عقل بیاورد.
ما یک بار انقلاب کردیم. در ناآرامیهای پاییز پارسال به محض اینکه مردم دیدند شرایط دارد خشن میشود، بچههایشان را از خیابانها بیرون کشیدند و با روشهای دیگری داریم کار میکنیم. چنانکه الان شما میبینید تراز جدیدی از روابط فرهنگی در شهرهای ایران برقرار شده است. حکومت هم حرفی ندارد؛ بنده خدا سروصدا هم میکند ولی دیگر این مقدار سروصدا را از آنها بپذیرید برای اینکه خودش را دارد سعی میکند با شرایط جدید همسو کند؛ ولی من به شما قول میدهم اگر اتفاق مهمی در درآمدهای نفتی ایران نیفتد، ما با سرعت بسیار بسیار زیادی در حال پیشرفت به سمت مدرنیته و جامعه مدنی سطح بالاتر و دموکراسی هستیم و رشد اقتصادی بالا و رشد اقتصادی درونزا که به قول شما فرقهگرایی سیاسیاش کمتر از این باشد.
من در جلسهای میگفتم ما حدود سه هزار سال ایران را با رانت توزیع آب اداره کردیم، حدود ۱۲۰ سال با رانت توزیع نفت اداره کردیم و پنج، شش سال هم با رانت توزیع دلار (اسکناس بدون پشتوانه) اداره کردیم. الان هر سه تای آن تمام شده است. ضیافت به پایان رسیده است و دیگر هر کسی هرچه میخواهد باید برود کار کند.»
******
مجلس وعده خود را دور زد؟
روزنامه فرهیختگان در گزارشی به سرنوشت طرح شفافیت پرداخت و نوشت: « یکشنبهشب بود که یکی از نمایندگان مجلس خبر داد مجمع طرح شفافیت آرای قوای سهگانه را بعد از 5 ماه معطل نگه داشتن، مغایر سیاستهای کلی دانسته و عملا طرح شفافیت رد شده است. انتشار این خبر آن هم در ماههای پایانی مانده به عمر مجلس یازدهم تیر خلاصی بود به اندک تلاشهای نمایندگان مجلس برای تحقق نصفهونیمه وعدهای که در روزهای انتخابات مجلس داده بودند. این ماجرا هنوز از حافظه افکارعمومی پاک نشده که در روزهایی که مطالبات و خواستهها پیرامون لزوم شفاف شدن تصمیمات دستگاهها ازجمله مجلس داغ شده بود، نمایندگان امروز مجلس، یا همان نامزدهای انتخابات سال98 وعده دادند که اگر به مجلس راه پیدا کنند، شفافیت آرای نمایندگان اتفاق خواهد افتاد.
بعد از آغاز به کار مجلس یازدهم حالا نوبت عملی شدن وعده اصلی بهارستانیها بود، طرح شفافیت آرای نمایندگان بالاخره در بهمن سال 99 به صحن علنی آمد اما تنها با اختلاف سه رای رد شد. با رد شدن این طرح این شائبه برای افکارعمومی به وجود آمد که مجلس یازدهم نیز قرار نیست برنامهای برای تحقق وعدههای انتخاباتی خود داشته باشد، رد شدن طرحی که وعده اصلی نمایندگان مجلس یازدهم بود با واکنش منفی نخبگان و افکار عمومی همراه شد. در میانه انتقادها و اظهارنظرهای نمایندگان درباره علت رد شدن این طرح، نمایندگان اما طرحی تازه را روی میز گذاشتند که به گفته آنها جامعتر از طرح شفافیت آرای نمایندگان بود. این طرح که اردیبهشت سال گذشته به مجلس آمد با 175 رای موافق تصویب شد. طرح تازه اگرچه به گفته نمایندگان موافق این طرح جامعتر بود اما خالی از ایراد نبود. ایرادات موجود در طرح شفافیت قوای سهگانه نقطه آغاز اختلافات میان شورای نگهبان، مجمع تشخیص و مجلس پیرامون این طرح بود. باعث شد شورای نگهبان طرح را رد کند. از طرفی طرح تمام دستگاهها ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام را به شفاف کردن مصوبات و تصمیمات خود ملزم کرده اما در بخشی دیگر دست نهادها را برای استفاده از قید محرمانگی در مصوبات و تصمیمات باز گذاشته است. در آخرین مورد اما شورای نگهبان اعلام کرد که ایرادات موجود در طرح برطرف شده و مجمع باید درباره دو ایراد باقیمانده در آن اظهارنظر کند. روز یکشنبه اما رشیدیکوچی، نماینده مجلس خبر داد که مجمع کل طرح را مغایر با سیاستهای کلان دانسته و آن را رد کرده است. حالا مجلس یازدهم درحالی به پایان عمر خود نزدیک میشود که علیرغم اینکه اقداماتی برای شفاف شدن آرا توسط برخی نمایندگان مجلس، صورت گرفت اما در کلان ماجرا اتفاق قابلتوجهی روی نداد که منجر به تحقق شفافیت آرای نمایندگان شود. بهارستانیها بهخاطر وعدهای که دادند، باید به افکار عمومی پاسخگو باشند، اهمیت این موضوع با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس نیز دوچندان شده است، از آنجا که شفافیت آرای نمایندگان اجرایی نشد، مجلس باید پاسخی درباره علت این اجرا نشدن به افکار عمومی بدهد.»
******
پزشکیان حاضر به پسگرفتن ادعایش در خصوص فوت مهسا امینی میشود؟
سایت جهاننیوز نوشت: 25 شهریور روزی بود که مهسا امینی در پی بیماری زمینهای که داشت در بیمارستان جان باخت. تنها نکته ماجرا آن بود که مرحومه امینی در مقر پلیس امنیت اخلاقی بدحال شد و پس از آن به بیمارستان منتقل گردید. دوربین های مداربسته تمام لحظات قبل و بعد بدحالی مهسا امینی را ثبت کرده بودند و انتشار این تصاویر در کنار توضیحات مبسوط پلیس شایعات را به خوبی پایان داد. مدتی بعد هم نظریه نهایی پزشکی قانونی مبنی بر فوت طبیعی اشان اعلام شد.
اما به تازگی «رضا بهروز» متخصص بیماریهای عروق مغزی در دانشگاه تگزاس سن آنتونیو که از جمله کارشناسان شبکه ایران اینترنشنال بوده و برای موارد کارشناسی در حوزه مغز و اعصاب مهمان این شبکه معاند میشده، افشا کرده است که هیچ علائمی از برخورد و ضربه در عکس سی تی اسکن مربوط به مهسا امینی نبوده است.
وی در این باره نوشته است: « در روزهای نخستین خیزش انقلابی #ملت_ایران، همه ما تشنه رسانهای بودیم که اخبار داخل ایران را به ما که در خارج بودیم برساند و همچنین صدای مردم ایران را انعکاس دهد. ایران اینترنشنال در این مورد پیشتاز بود و به سرعت اعتماد ملت را جلب کرد. به تدریج اما ثابت شد که این شبکه به دنبال ترویج اتنوفاشیسم، رادیکالیسم چپ و تفکر 57 است. به مناسبت سالروز پرواز #مهسا_دختر_ایران، لازم دانستم این داستان را برای هممیهنان تعریف کنم. به غیر از پدرم که مثل من پزشک و متخصص مغز و اعصاب است و دو نفر از دوستانم، این موضوع را تا به امروز به کسی نگفتهام.»
این فرد در ادامه اینطور افشاگری میکند: « زمانی که تصاویر سی تی اسکن مهسا منتشر شد، ایران اینترنشنال ادعا کرد که عکسها توسط متخصصان بررسی شده و آنها شکست جمجمه و تورم مغز را تایید کردهاند. حتی خود من هم که فقط دو برش از سیتی اسکن را دیده بودم، تصور کردم که تورم مغز ممکن است. سپس چند پزشک به استودیوی ایران اینترنشنال دعوت شدند تا در مورد یافته های سی تی اسکن مهسا مصاحبه کنند. هیچ کدام متخصص مغز و اعصاب یا جراح مغز و اعصاب نبودند.»
این پزشک که بیان داشته تصاویر سی تی اسکن از سوی شبکه ایران اینترنشنال به وی ارایه شده تا نظر کارشناسی بدهد، مینویسد: « تصویر را با دقت نگاه کردم. سی تی اسکن نرمال بود. یک نقص جمجمه مربوط به استخوان تمپورال راست وجود داشت که شبیه محل جراحی قبلی مغز بود. میدانستم که پدر مهسا منکر جراحی مغز یا ضربه قبلی به سر مهسا شده بود. تنها نتیجه منطقی این بود که تصاویر متعلق به شخص دیگری بود که با نام مهسا امینی به ایران اینترنشنال ارسال شده بود. با ایران اینترنشنال تماس گرفتم و به مجری برنامه گفتم به احتمال زیاد این سی تی اسکن مهسا نیست. همچنین با یکی از روزنامه نگاران برجسته ایران اینترنشنال تماس گرفتم و به او گفتم که شبکهشان توسط رژیم فریب خورده است. گفتم سیتی نرمال را برای شما فرستادهاند؛ خبرگزاری فارس هم اصالت آنها را تایید کرده است با هدف اینکه شما را شرمسار کنند.»
وی در پایان مطرح میکند: «در آن زمان، فکر کردیم بهترین تصمیم این است که دیگر درباره سیتی اسکن صحبت نکنیم، زیرا احساس میکردیم که میتواند به جنبش انقلابی آسیب برساند.»
جالب اینجاست فرد دیگری که ظاهرا وی نیز پزشک متخصص مغز و اعصاب است در واکنش به این پست بهروز بیان میکند: « اتفاقاً من هم وقتى این CT را دیدم، هیچ چیز خارق العاده اى در آن ندیدم، و دقیقاً همین فکر را کردم که باید متعلق به شخص دیگرى باشد، ولى من هم سکوت کردم، زیرا در آن لحظات و روزهاى بسیار حساس، نمیخواستم تولید حاشیه یا دستاویز بکُنم که حواس ها منحرف بشود.»
بهروز نیز در ادامه پاسخ این فرد را اینطور میدهد که «دقیقا من هم همین احساس را داشتم، شهرام جان. با خودم گفتم اگر این مورد را فاش کنم، به خیزش ملی ضربه بزرگی خواهد خورد.»
افشاگری پزشک کارشناس شبکه معاند اینترنشنال در آستانه سالگرد فوت مرحومه مهسا امینی در حالی است که بعد از فوت او، مسعود پزشکیان، نماینده اصلاح طلب مجلس در گفتگوی زنده تلویزیونی در شبکه خبر مدعی شد که پلیس، مهسا امینی را بازداشت کرده، کتک زده و جنازه اش را تحویل داده است! پزشکیان برای صحت ادعای دروغی که مطرح کرده بود گفت که من پزشکم و کوپنی هم بالا نیامدم!
جفای بزرگ پزشکیان در حق نظام اسلامی و دستگاه انتطامی کشور تا امروز بدون عذرخواهی باقی مانده است. رهبرانقلاب در همان مقطع در واکنش به رفتار موج سوارانه برخی رسانه ها و سیاسیون از آنها خواستند که جبران کنند. هرچند که فوت عادی مهسا امینی به دستاویزی برای جریان ضدایرانی و ضدانقلاب از یک سو و عقده گشایی برخی جریانات سیاسی در داخل تبدیل شد اما چه خوب است امثال پزشکیان حداقل از جیره خواران شبکه های معاند عقب نیفتند و بعد از یک سال اندکی از بار خود بکاهند؛ هرچند که کار از کار گذشته است و لکه ننگ دیگری بر کارنامه جریان اصلاحات و اصلاح طلبان در فتنه گذشته ثبت شد و همراهی قابل توجهی با آشوبگران میدانی جریان برانداز کردند.
******
عجیب است که روحانی به این راحتی تاریخسازی میکند
اخیرا حسن روحانی گفته است که ترامپ از موضع اولیه خود مبنی بر مذاکرات درباره بحثهای موشکی، تسلیحانی و منطقهای پایین آمده بود و میگفت علاوه بر برجام فقط درباره سوریه مذاکره کنیم اما دولت ما این امتیاز را نداد. اما چه قدر این حرفهای روحانی قابل اعتماد است و چه قدر او روایت دقیقی را ارائه میدهد؟
ابوالفضل ظهرهوند، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «سخنان آقای هیچوقت با صداقت و شفافیت همراه نبوده است. اگر این طور که آقای روحانی میگوید بود، یعنی او به غربیها و مشخصا آمریکا باج و امتیاز نداده است که کار به اینجا نمیرسید. وقتی ترامپ برای شرکت در نشستی به فرانسه رفته بود، همین آقایان فشار میآورند که دیداری انجام شود اما از داخل موافقت نشد. مسئله این است که روحانی و دوستانش اجازه دادند برجام تبدیل به یک پروژه شود که در قالب آن برجام دو، سه و چهار هم به وجود آید؛ در صورتی که اگر برجام در حد یک توافقنامه باقی میماند، اصلا آمریکا چنین اجازهای را به خود نمیداد که بگوید میخواهیم مذاکراتی جامع انجام دهیم و ذیل آن بخواهد درباره مسائل موشکی، تسلیحاتی و منطقهای هم حرف بزند».
او ادامه داد: «عجیب است که آقای روحانی به این شکل و به راحتی تاریخسازی میکند. مکرون با تمایل دولت روحانی به ترامپ فشار میآورد که مذاکراتی را با دولت ایران انجام دهد اما همین آقایانی که امروز میگویند ما هیچ امتیازی به آمریکاییها ندادیم، موفق به دیدار با ترامپ و مذاکره با او نشدند و البته در داخل هم با این موضوع مخالفت شد».
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «یک بار در نیویورک همین آقایان دنبال آن بودند که بتوانند در به نوعی با ترامپ رو به رو شوند و صحبتی داشته باشند اما نتوانستند. آنها چه طور میتوانند به این راحتی همهچیز را کتمان کنند و بگویند ما امتیاز ندادیم و از این دست حرفها.»
ظهرهوند در پایان گفت: «آقای روحانی و همکارانش میخواهند توپ را در جای دیگری بیندازند و بگویند ما میخواستیم نتیجه به دست آید اما اجازه داده نشد. آنها دنبال تطهیر چهره خود هستند و احتمالا آقای روحانی میخواهد در ائتلافی با اصلاحطلبان لیست انتخاباتی بدهد برای همین است که این روزها مشغول تطهیر خود است اما به هر حال نمیتواند واقعیتها را انکار کند».
******
افزایش دوباره حداقل حقوق کارگران چقدر جدی است؟
خبرآنلاین نوشت: افزایش نرخ تورم عقبماندگی حقوق و دستمزد از هزینههای زندگی را افزایش داده است. پیش از این نیز بحثهایی در خصوص بازنگری حداقل دستمزد در نیمه دوم سال مطرح بود به طوری که رئیس فراکسیون کارگری مجلس اعلام کرده که دولت در حال ارسال لایحهای است که برای کارکنان و بازنشستگان در راستای همسانسازی، ۲۰ درصد افزایش حقوق را برای نیمه دوم سال اعمال کند. در صورت اجرایی شدن این موضوع این برای دومین بار در دولت رییسی خواهد بود که حقوق کارمندان و بازنشستگان در نیمه دوم سال افزایش یابد.
علی باباییکارنامی در حالی این خبر را اعلام کرد که معتقد بود به طور طبیعی این افزایش برای کارگران هم باید اتفاق بیفتد که منوط به تشکیل جلسه شورای عالی کار است.
استدلال کسانی که موافق افزایش ۲۷ درصدی حقوق و دستمزدها بودند این بود که دولت میتواند تورم را کنترل کند؛ اما الان ۶ ماه از سال گذشته است و تورم به آن نقطه ای که خصوصا در کالاهای اساسی مردم، کنترل نشده و افزایش هم یافته است و آنهایی که مدعی بودند افزایش حقوق کارگران، تورم را هم افزایش میدهد امروز باید پاسخگوی وضعیت جامعه و معیشت کارگران باشند.
طبق گفته رئیس فراکسیون کارگری مجلس، برای اینکه اوضاع مسایل امنیت شغلی، بازنشستگی و حوادث ناشی از کار کارگران و … تحت کنترل باشد، شورای عالی کار موظف است ماهانه پیشنهادها را بررسی کند، اما سالی یکبار هم جلسهای ندارند که تخلف است.
وی میگوید: «زمانی که در مورد حقوق و دستمزد کارگران تصمیمگیری میشد، این بحث مطرح بود که افزایش ۲۷ درصدی حقوق، جوابگوی تورم و معیشت جامعه نیست و حتی طبق آمارهای رسمی سبد معیشتی کارگران و کارمندان هیچ تناسبی با تورم فعلی کشور ندارد و دولت باید به فکر معیشت جامعه خصوصا اقشار ضعیف باشد. از وزیر کار درخواست شده جلسه شورای عالی کار را برگزار کند و قطعا در آن جلسه، بحث افزایش دستمزد و حقوق کارگران در نیمه دوم سال هم مورد بررسی قرار خواهد گرفت.»
وی معتقد است به طور طبیعی این افزایش برای کارگران هم باید اتفاق بیفتد که منوط به تشکیل جلسه شورای عالی کار است و وزیر باید با تشکیل جلسه موافقت کند.
******
ایده مسکن ۲۵ متری اجرا نمیشود
عضو کمیسیون عمران مجلس با تاکید بر اینکه ساخت مسکن ۲۵ متری مورد تایید نیست، گفت: «شهرداری و وزارت راه ایده مسکن ۲۵ متری را تایید نمیکنند و این طرح اجرا نمیشود.»
اقبال شاکری، عضو کمیسیون عمران مجلس با تاکید بر اینکه هیچ مرجع رسمی در کشور با ساخت واحدهای 25 متری موافق نیست، اظهار کرد: «به هیچ عنوان ساخت منزل مسکونی برای سکونت دائمی با متراژی کمتر از 75 را صحیح نمی دانیم. چرا که ساخت مسکن با متراژی کمتر از این میزان در حقیقت آسیب به مبنای خانواده است.»
وی با اشاره به اینکه طرح ساخت مسکن های 25 متری صرفا یک ایده از سمت بخش خصوصی بوده است، ادامه داد: «برای اقامت های کوتاه مدت، هتل آپارتمان ها و سایر واحدهای رفاهی و مسکونی کوتاه مدت در تهران وجود دارد.»
او افزود: «بنابراین قاطعانه باید گفت که به هیچ عنوان شهرداری تهران و حتی وزارت راه و شهرسازی ایده ساخت مسکن 25 متری را تایید نمی کنند و این طرح اجرایی نمی شود.»