۱- نه مسئله بر سر ارتباط دریافت خودروی شاسیبلند با استیضاح وزیر پیشین صمت است، نه تکیه بر روی توزیع این رانت در دولت قبل یا کنونی است، نه بحث بر سر تخلف یک شرکت خصوصی یا دولتی است، نه چالش اصلی عدم ممنوعیت اعطای حواله در گذشته یا حال است، نه دغدغه کنونی واگذاری یا عدم واگذاری این خودروها به نمایندگان از مجرای مجلس یا غیر از آن است، نه نکته اصلی تعداد نمایندگانی است که خودرو دریافت کردهاند، نه دریافت آن توسط نماینده یا کارمند اهمیت چندانی دارد و نه مسائل جانبی و حاشیهای دیگر.
۲- مسئله اصلی، توزیع و دریافت رانت است. اینکه رانت به عنصر جدایی ناپذیر مناصب گوناگون تبدیل شده، اینکه اعطا و استفاده از این رانت در حال عادی سازی است، اینکه یک مسئول خود را در جایگاهی برتر میبیند که خود را محق برخورداری از رانت میداند، اینکه روحیه اشرافیگری به قدری نهادینه شده که انتقاد به دریافت خودروهای میلیاردی، به «گدابازی» تعبیر میشود؛ آن هم در زمانهای که افراد عادی از خرید سادهترین خودروها عاجز شدهاند.
۳- اینکه یک تبعیض بزرگ رخ داده اظهر منالشمس است و نیاز به تدقیق زیادی نیست؛ اولین مورد نبوده و آخرین آن هم نخواهد بود. ساختار درگیر استفاده از رانتی شده که جدایی از آن سخت و در کوتاهمدت ناممکن است؛ هر چقدر هم جریانهای سیاسی مختلف روی کار بیایند و شعارهای رنگارنگی مبنی بر فسادستیزی و مقابله با این پدیده شوم بدهند.
اما آن چیزی که افکار عمومی را جریحهدار میکند عدم اقرار به این خطا، تقلیل دادن ماجرا و مبرا دانستن مجلس از چنین خظای ناصوابی است. یک نماینده به دنبال متهم کردن صدا و سیماست و سعی دارد با این نهاد مقابله به مثل کند، دیگری در پی کماهمیت جلوه دادن این رانت با توسل به تعابیری چون دولت قبل و … است و شخص دیگری که از قضا باید علم اعادهحیثیت از مجلس و نظام را با مطالبهگری و برخورد با نمایندگان متخلف بلند کند، سعی وافر دارد تا دامن مجلس را از این مسائل مبرا میداند که انگار مجلس کنونی و نمایندگان آن از آسمان نازل شدهاند!
از سویی دیگر، بازرس ویژه رئیسجمهور هم به گونهای متفاوت سخن گفته که بر ابهام ماجرا افزوده و آن چیزی که در این ماجرا مفقود و حضور آن احساس نمیشود، عنصر شفافیت، صداقت با افکار عمومی و دغدغه لازم برای باز کردن گره این ماجراست. ما با یک ذهنیت اجتماعی مشوش مواجهیم که تلاش چندانی برای التیام این تشویش مشاهده نمیشود و تمام تقلاها از جنس مبرا کردن افراد و انداختن توپ به زمین دیگری است.
۴- رانت و فساد یک شبه متولد نشده که انتظار داشته باشیم با مقابلههای موردی، مضمحل و نابود گردد. این وضعیت، برآمده از دل یک نظم سرمایهمحور است که در دامن خود چنین پدیدههای شومی را پرورش میدهد. هر چند انتظار جامعه و افکار عمومی برخورد با نمایندگان خاطی و حتی فراتر از آن، ارگانهایی است که از این رانت برخوردار بوده و استفاده کردهاند اما این خیال خامی است که بتوان در این بستری که سرمایه حاکم شده و در حال ترکتازی است، مقابله و مجازات بتواند ریشههای رانت و فساد را بخشکاند. هر چند این مسئله نافی انتظار عموم جامعه برای برخورد شدید با متخلفین امر نیست.