«میدان ونک، یازده و پنج دقیقه»؛ سیامک گلشیری؛ نشر چشمه ترسناک ایرانی!

فاطمه صناعتیان،   3990126197

«میدان ونک، یازده و پنج دقیقه» مجموعه داستانی شامل ۱۸ داستان کوتاه است که همگی در فضاهایی گوناگون از زیرمجموعه‌های ژانر وحشت طراحی و نوشته شده‌اند. برخی از داستان‌های این مجموعه به روابط بین همسران، احساسات انسانی جاری بین آن‌ها و کشمکش‌ها و چالش‌های این نوع روابط می‌پردازند

ترسناک ایرانی!

«میدان ونک، یازده و پنج دقیقه»

نویسنده: سیامک گلشیری

ناشر: نشر چشمه، چاپ اول 1398 

279 صفحه، 48000 تومان

                                        

***

 

«میدان ونک، یازده و پنج دقیقه» تازه‌ترین اثر سیامک گلشیری، نویسنده و مترجم آثار ادبی برای مخاطبانی از گروه‌های سنی مختلف از بزرگسالان تا کودکان و نوجوانان است. او رمان «جنگل ابر» را از مجموعه رمان‌های خون‌آشام به عنوان اثر انتخاب‌شده از سوی کتابخانه‌ی بین‌المللی مونیخ در کاتالوگ کلاغ سفید سال ۲۰۱۴، در کارنامه‌ی خود دارد. به علاوه با رمان «دختران گمشده»، اولین جلد از مجموعه‌ی گورشاه، برنده‌ی سنجاقک طلایی جایزه‌ی نوفه (گمانه‌زن)، به‌عنوان بهترین رمان سال ۱۳۹۸ و با مجموعه ‌داستان «رژ قرمز» نامزد دریافت جایزه‌ی مهرگان ادب و جایزه‌ی احمد محمود به عنوان بهترین مجموعه‌داستان سال ۱۳۹۶ شده است. سیامک گلشیری در کنار نوشتن رمان و داستان کوتاه، به ترجمه‌ی آثار مختلفی نیز پرداخته است که از آن میان می‌توان به «چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟»، نمایشنامه‌ای نوشته‌ی ادوارد آلبی (۱۳۸۴) و «قصه‌ی بره‌ی سرخ و شاهزاده‌ی غمگین» ،داستان بلندی از هاینتس یانیش (۱۳۸۷) اشاره کرد.

«میدان ونک، یازده و پنج دقیقه» مجموعه داستانی شامل 18 داستان کوتاه است که همگی در فضاهایی گوناگون از زیرمجموعه‌های ژانر وحشت طراحی و نوشته شده‌اند. برخی از داستان‌های این مجموعه به روابط بین همسران، احساسات انسانی جاری بین آن‌ها و کشمکش‌ها و چالش‌های این نوع روابط می‌پردازند. فضای این داستان‌ها بیشتر آپارتمانی و زمان اتفاقات، زمان معاصر و اکنون است. داستان‌های «کتری نقره‌ای»، «لیلیوم‌های زرد»، «مثل همان روزها»، «فقط می‌خواستم باهات شوخی کنم» را می‌توان در این دسته قرار داد. در داستان‌های این گروه معمولاً اتفاق محوری پررنگی وجود ندارد ولی راوی با فضاسازی و ایجاد حس تعلیق سعی در نشان دادن احساسات پنهان و گاه آشکار بین شخصیت‌ها دارد.

دسته‌ی دیگری از داستان‌های این مجموعه تمی عاطفی یا عاشقانه دارند؛ بستر اصلی روایت معمولاً به رابطه‌ای قدیمی و عاشقانه یا دوستانه بین دو نفر اختصاص دارد. رابطه‌ای که گذشت زمان آن را در هاله‌ای از ترس و ابهام فرو برده است. اشتیاقی قدیمی و پنهان برای دوباره دیدن یک دوست یا یک معشوق که با مرور خاطرات و فلاش‌بک‌های ذهنی شخصیت‌ها همراه است. «آقا طیب»، «هتل گچسر»، «عکس»، «تف» و «قرار ملاقات» را می‌توان در این دسته جای داد. فضاسازی این نوع از داستان‌ها در بسیاری از موارد با نوستالژی و توصیف جزییات دقیق همراه است؛ «نزدیک درخت کاج ایستادم، درست کنار دیواری که آن وقت‌ها بارها و بارها منتظر آمدن مهناز شده بودم. پنجره‌های خانه طوری تاریک بودند که فکر کردم دیگر کسی آن جا زندگی نمی‌کند. شاید هم خواب بودند. برگشتم. یک ساعتی تمام محله را قدم زدم. سر هر کوچه قدم‌هایم را آهسته می‌کردم. گاهی هم می‌ایستادم تا توی کوچه‌ها را خوب نگاه کنم. مثل آن وقت‌ها پر از درخت‌های بلند چنار بودند و هنوز هم به همان تاریکی.»

داستان‌هایی همچون «شبی در مه»، «همه‌ش پنج دقیقه فرقشه» و «میدان ونک، یازده و پنج دقیقه» در تاکسی و ماشین‌های مسافرکش شخصی می‌گذرند. زمان این داستان‌های پر از خرده روایت، معمولاً دیرهنگام شبی تاریک، مه‌آلود و سرد است. موضوع جانبی استرس‌زایی مثل خراب شدن ماشین، دیر شدن قراری مهم، محدودیت دید در شب و تاریکی و مه، چاشنی سفر چند مسافر و راننده‌ای هستند که دیالوگ‌هایی طولانی و پیوسته را رقم می‌زنند. ترس و دلهره‌ی ناشی از فضا و زمان و شرایط در این داستان‌ها با احساس ناامنی از همراه شدن با غریبه‌های گاه متوهم و گاه عجیب و غیرعادی درهم می‌آمیزند؛ «کتاب را که بستم، یک دفعه متوجه شدم بریدگیِ فاز دو را رد کرده‌ایم. گفتم: "مگه نمیرین اکباتان،آقا؟" راننده حرفی نزد. گفتم: "آقای راننده، بریدگیِ فاز دو رو رد کردین." انگار کر شده بود. خیره شده بود به جلو و داشت به سرعت حرکت می‌کرد. دستم را گذاشتم روی شانه‌اش. گفتم: "من دیرم شده، آقا. اصلاً متوجه هستین؟" شانه‌اش را از زیر دستم کشید و آهسته چیزی گفت. گفتم: "چی؟" "این آقا رو می‌رسونیم و بر‌می‌گردیم." "من دیرم شده. ساعت نه باید سرِ قرارم باشم." خواستم بگویم بزند کنار که ناگهان دیدم مردی که نشسته بود جلو، کنار راننده، برگشت و نوک تیز جسم آهنی بلند و براقی را که از مشتش بیرون زده بود، گذاشت روی رانِ پایم. گفت: "خفه شو و تکیه بده." »

مجموعه داستان «میدان ونک، یازده و پنج دقیقه»، شامل داستان‌هایی همچون «پارک چیتگر» و «یک شب، دیروقت» نیز هست که داستان محوری در آن‌ها قتل و تجاوز است. داستان‌هایی پرتعلیق که موضوع اصلیِ ذاتاً وحشتناک و مخوف آن‌ها با شیوه‌ی روایت‌گری خاصی که وهم و ترس را نیز با آن می‌آمیزد، تلفیق شده است.

«ماهرو» و «مرد سیاه‌پوش» از جمله داستان‌هایی هستند که در آن‌ها احساسات درونی و توهمات ذهنی شخصیت اصلی داستان است که بروز می‌کند. شاید در این داستان‌ها از اساس محیط یا مسئله‌ی رعب‌آوری در کار نباشد اما درونِ آشفته، نگران و ترس‌خورده‌ی انسان در فضایی مستعد، فرصت بروز می‌یابد.

«جناب نویسنده» و «با لبان بسته» آخرین و به نظر نگارنده بهترین داستان‌های این مجموعه‌اند که هرچند در مضمون و شیوه‌ی روایت و فرم شباهتی با هم ندارند اما نمونه‌هایی از داستان چارچوب‌مند و به‌قاعده‌اند که تمام اجزای اصلی داستان کوتاه در آن‌ها در جای درست خود قرار گرفته‌اند و چفت و بست محکمی با هم دارند. شاید تنها شباهت محتوایی هر دوی این داستان‌ها، انتخاب مسئله‌ای اجتماعی به عنوان موضوع اصلی داستان باشد. نوع نگاه جامعه‌شناسانه و ترس پنهان و عمیق نهفته در این دو داستان، آن‌ها را به کلی از سایر داستان‌ها متمایز می‌سازد.

مجموعه داستان «میدان ونک، یازده و پنج دقیقه» را نشر چشمه در گروه جهان تازه‌ی داستان با شماره‌ی 163 چاپ کرده است.

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. بازی با کلمات

  3. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  12. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  13. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  14. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  15. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  16. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  17. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  18. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  19. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  20. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  21. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  22. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  23. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  24. موفقیت ایران در ساخت موتور بنزینی ۶ سیلندر + تصاویر

  25. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

آخرین عناوین