کوتاه‌ترین داستان پدربزرگ

حمیدرضا امیدی سرور،   3961030181 ۲ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

«حاج علی مراد یک مرد بود، اومد و رفت!» و این کوتاه ترین روایت پدر بزرگ از پرافتخارترین چهره خاندانش بود.

کوتاه‌ترین داستان پدربزرگ

دیدن روایت اکتای براهنی از آلزایمر پدر مرا به یاد خاطره ای انداخت که فضای متفاوتی برای این وجیزه به همراه آورد. یاد داستانگویی های پدربزرگم (حاج میرزا حسین مرادیان حشمتیه ) که بسیار دوستش میداشتم . حکایت روزی که پدربزرگ کوتاه ترین داستانش را برایم گفت. اما این روایت بی مناسبت نیست.

***

روزگاری دور و برش حسابی شلوغ بود، چند نفری کارهای اندرونی و بیرونی خانه‌شان را می‌کردند، یک دایه کارش نگهداری و شیردادن مادر من بود که آن زمان بچه کوچک و محبوب خانواده بود و شوهر دایه خانم آبدارچی پدربزرگ کارش پذیرایی از میهمانان روزانه پدربزرگ بود. در بیرونی خانه پدربزرگ بالای اتاقی می‌نشست که همیشه در آن میهمان بود. این و آن می‌آمدند و می‌رفتند، برای هرکاری یا صلاح و مشورت می‌کردند یا کمک می‌خواستند.

درِ خانه باز بود و دست‌گیر. حد و اندازه خوش نامی‌اش را زمانی دانستم در راه زادگاه پدر و مادرم، کنار جاده مانده بودم و مردی سوارم کرد و وقتی دانست نوه مردی هستم که والدینش در روزهای تنگدستی، هیچگاه ناامید از خانه‌اش بیرون نیامده بودند، احترام بسیار کرد، روایت‌ها از زبان پدرش درباره آن روزگار گفت که جملگی مایه سربلندی من بود.

سالهای آخر پدربزرگ کنج اتاقش روی تشکی می‌نشست، با این تفاوت که دیگر از آن شلوغی گذشته نشانی نبود. از دست و پا نیفتاده بود اما چندان تحرکی هم نداشت. وقتی مادر بزرگ می‌رفت تا سری به زمین‌های آبا و اجدادی بزند. برای تنها نماندن پدربزرگ پیشش می‌رفتم. پدربزرگ در روندی تدریجی و آرام گذشته را از یاد می‌برد اما هنوز بدانجا نرسیده بود که ما را فراموش کند. اما سعادت آن را داشت که با فراموش کردن گذشته کمتر حسرت روزهای رفته را بخورد.

پدر بزرگی داشت به نام «حاج علی مراد»، مرد بزرگی بود که شرح کارها و رشادت‌هایش نزد مردم آن منطقه به قصه‌هایی فولکلوریک بدل شده بود که نقل شب‌های بلند زمستانی پای کرسی بود. وقتی از پدربزرگ می‌پرسیدیم «حاج علی مراد که بود؟» روایتش را شروع می‌کرد با چنان جزئیاتی آن را برایمان تعریف می‌کرد که گاه ساعت‌ها طول می‌کشید. البته داستانی ثابت بود که همیشه همان را تعریف می‌کرد و ما هر بار که به دیدنش می‌رفتیم برای اینکه حرفی گفتن داشته باشیم و او را سر شوق بیاید از «حاج علی مراد» می‌پرسیدیم.

بعدها که دچار فراموشی شد، این داستان وسیله‌ای بود برای آنکه بدانیم اوضاع و احوالش چگونه است؟ از او می‌پرسیدیم: «حاج علی مراد که بود؟» او روایت می‌کرد، اما این داستان پر‌افتخار در گذر زمان رفته رفته آب می‌رفت و جزئیاتش را ازدست می‌داد، کوتاه و کوتاهتر می‌شد.

تا اینکه شبی از شب‌ها که با پدربزرگ تنها بودم، از او پرسیدم : «حاج علی مراد کی بود؟»
پدربزرگ چنان که گویی به موضوعی غامض می‌اندیشد و یا اینکه می‌کوشد نامی را از گذشته‌ای دور و غبار گرفته به یاد بیاورد گفت: پدر بزرگم بود... حتی احساس کردم لحنش به جای اینکه خبری باشد پرسشی بود!

و دیگر قصه‌ای آغاز نشد. یکباره احساس کردم دلم برای آن داستان‌های حماسی با آن همه شاخ و برگ و جزئیات چقدر شده...

برای اینکه تحریک کنم گفتم: خب حاج علی مراد چه کارهایی کرد؟
پدربزرگ به فکر فرو رفت و من با نگاهی مشتاق در انتظار شنیدن داستان او بودم. لحظاتی بعد با نگاهی حسرت‌بار در حالی که آه کشان سر تکان می داد گفت:
«حاج علی مراد یک مرد بود، اومد و رفت!»
واین کوتاه‌ترین روایت پدر بزرگ از پرافتخارترین چهره خاندانش بود.
پدر بزرگ پیش از آنکه مارا فراموش کند در زمستانی سرد از پیش ما رفت و من را با حسرت اینکه چرا آن روز تلخ در تهران نبودم باقی گذاشت.

دیدگاه کاربران

ناشناس۲۱۵۰۶۷۱۸:۱۲:۵۴ ۱۳۹۶/۱۰/۳۰
زیبا و جالب توجه بود. خدا رحمت کند پدربزرگها و مادربزرگها و پدران ومادرانی را که در قید حیات نیستند.
ناشناس۲۱۶۶۲۸۱۵:۳۰:۱۵ ۱۳۹۶/۱۱/۱
عالی بود. یاد بزرگترهای خودم افتادم
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. نگاهی به مسیر بازیگرانی که مهاجرت کردند/ از بازیگری تا رقص و رانندگی تاکسی!

  3. با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود!

  4. نظرات برگزیده مخاطبان الف: تکرار تجربیات شکست‌خورده درباره حجاب هیچ ثمری ندارد/ زیباکلام به دشمنی اسرائیل با ایران توجه نمی‌کند

  5. هیچ تردیدی در اجرای طرح نور نداریم

  6. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  7. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  8. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  9. جریان دائمی تجارت، به جای تعطیلی روز شنبه

  10. ساماندهی بازار مسکن و اجاره‌بها در خوان آخر/ اسب سرکش مسکن، آرام می‌گیرد؟

  11. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  12. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  13. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  14. هشدار حسین شریعتمداری؛ فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!

  15. نتانیاهو: احکام دادگاه لاهه را نمی پذیریم

  16. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  17. آمریکا و ویتنامی دیگر؟۱

  18. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  19. یکی از مسائل مهم کشور، عفاف و حجاب است/ نظرات شهید مطهری راهگشا است

  20. حمایت معاون رئیسی از تعطیلی پنج‌شنبه‌ها/ تاکید رادان بر ادامه طرح «نور» فراجا/ انتقاد روزنامه دولت از کریمی قدوسی

  21. به زور کسی را به بهشت نمی بریم اما در برابر ناهنجاریها ایستاده‌ایم

  22. خلجی: آواربرداری از خرابی ۱۰ ساله زمانبر است

  23. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  24. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  25. احتمال دارد دلار به دامنه ۵۰ هزار تومان برگردد

آخرین عناوین