به گزارش الف؛ جنگنده های آمریکایی به تازگی و در قالب چندین دور حمله به بخش هایی از خاک سوریه و عراق، مواضع نیروهای مقاومت در منطقه را هدف قرار داده اند. حملاتی که بلافاصله بازتاب های گسترده ای در رسانه های منطقه و محیط بین المللی پیدا کردند و تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد آن ها و فلسفه انجامشان ارائه شده است. 

دولت بایدن اعلام کرده که این حملات به تلافی حمله اخیر مقاومت اسلامی عراق به پایگاه نظامیان آمریکایی در اردن انجام گرفته که موجب کشته شدن 3 نظامی آمریکایی و زخمی شدن بیش از 40 تن دیگر شده است. 

 همانطور که وزارت دفاع سوریه اعلام کرده، حملات هوایی اخیر آمریکایی ها به بخش هایی از عراق و البته خاک سوریه، معطوف به مناطقی بوده که جنگ با داعش در جریان بوده است. در این چهارچوب، بسیاری بر این باورند که آمریکایی ها با اقدام اخیر خود عملا به دنبال دادنِ تنفس مصنوعی به داعشی ها بوده اند. گروهی که تاکنون و در طی سال های اخیر، گزارش های مختلفی از پیوندهای نزدیک واشنگتن با آن ها منتشر شده و حیات آن ها، هم در راستای منافع آمریکا و هم رژیم اشغالگر قدس است و حضورشان در منطقه را به زعم خودشان از حیث بین المللی مشروعیت‌بخشی می کند. 

 نباید فراموش کرد که در مدت اخیر و وضعیت کنونی، بخش قابل توجه تحرکات گروه های مقاومت در منطقه معطوف به وادار کردن دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی به متوقف کردن جنایات جنگی و پروژه نسل‌کشیشان علیه مردم غزه است.  استدلال های آن ها با حمایت های گسترده ای نزد افکار عمومی آمریکا نیز رو به رو شده و بنا بر برخی گزارش های رسانه های آمریکایی، تاکنون بیش از 800 مقام شهری و مقام‌های دولتی در کشورهای غربی، خواستار متوقف شدن جنگ غزه و بازنگری آمریکا در سیاستش در مورد جنگ غزه شده اند. درخواستی که قویا از سوی مقام های ارشد دولت های غربی به بویژه دولت آمریکا رد می‌شود. در این چهارچوب، اینکه شاهدیم آمریکا حاضر نیست به نسل کشی و جنایات صهیونیست ها در نوار غزه خاتمه دهد و حتی با آن همدستی می کند، نشان دهنده ماهیت و ذات حقیقی سیاست های بین المللی واشنگتن است. 

در این میان عدم عقب نشینی گروه های مقاومت در منطقه از مواضع خود در تقابل با آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز نشان می دهد که آن ها در عزم خود راسخ هستند و تا جای ممکن جهت برداشتن فشار از روی دوش ملت و مقاومت فلسطین کنشگری فعال دارند. موضوعی که به هیچ عنوان مطلوب غرب نیست با این حال، هزینه های راهبردی را به دولت های غربی تحمیل می کند. 

بدون تردید حملات اخیر آمریکایی ها به مواضع گروه های مقاومت در عراق و سوریه نیز در اراده آن ها جهت هدف قرار دادن اهداف آمریکا و اسرائیل در مطنقه خللی وارد نمی کند. کما اینکه مثلا جنبش نجبای عراق به صراحت این مساله را مورد اشاره قرار داده است. 

 در وضعیت کنونی بیش از هر زمان دیگری این نکته آشکار شده که میان اهداف سیاسی و رویه های میدانی دولت آمریکا در خاورمیانه تضاد و شکاف برقرار است. اخیرا جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا حملات آمریکا علیه حوثی ها موجب متوقف شدن اقدامات آن ها در دریای سرخ و علیه اسرائیل خواهد شد یا خیر؟ گفته است: نه. و در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا این حملات ادامه پیدا می‌کنند؟ گفته است: بله! این معادله به خوبی نشان می دهد که تا چه اندازه رویه ها و رفتارهای آمریکایی ها در منطقه مشوش و عاری از هرگونه منطقی است. 

در معادله حمله اخیر آمریکایی ها به پایگاه های مقاومت در عراق و سوریه نیز وضعیت مشابهی را شاهد هستیم و آمریکایی ها هیچ چشم انداز روشنی در این رابطه ندارند و عملا وارد بازی شده اند که پایان آن را نمی دانند. موضوعی که بیش از آنکه صادر کننده پالس قدرت آمریکا باشد، ضعف های مفرط آن را به جهانیان یادآوری می‌کند.