ریاست مجلس یازدهم به چه کسی میرسد؟
روزنامه ایران نوشت: «برخی نگاهها از همین الان به رقابت ریاست مجلس دوخته شده. جایی که دیگر نه خبری از محمدرضا عارف در جریان اصلاحطلبی است و نه خبری از علی لاریجانی به عنوان گزینه اصولگرایان و معتدلین. نبود همین دو نفر خودش به اندازه کافی میتواند حامل پیامهایی ناظر به سر و شکل احتمالی مجلس بعدی باشد.
خصوصاً غیبت علی لاریجانی در این میان بیشتر به چشم میآید. در غیاب این دو نفر به شکل واضحی قالیباف خواهد بود که در صورت اکثریت یافتن اصولگرایان شرایط را به کام خود میبیند و همای سعادت را بر شانههای خویش احساس میکند. در جریان اصولگرا اگر رقیبی برای وی باشد، چیزی خارج از دایره نامهای حمیدرضا حاجیبابایی یا شاید علیرضا زاکانی نباشد.
گزینههایی که شانس قالیباف در مقایسه با آنها به شکل جدی بیشتر است. مخصوصاً اینکه قابل پیشبینی است که او سرلیست اصلی اصولگرایان هم باشد. در جبهه اصلاحطلبان هم گزینههای احتمالی ریاست از محدوده نامهایی چون مجید انصاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز و مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس دهم فراتر نخواهد رفت. مجید انصاری به نظر میرسد گزینه اصلی برای سرلیستی اصلاحطلبان در تهران هم خواهد بود.»
***
پیشنهاد عباس عبدی برای برگزاری سریع انتخابات ریاستجمهوری
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در روزنامه اعتماد نوشت: «براي عبور از مشكلات موجود، چه در حوزه اقتصادي، چه در سياست خارجي و چه امور سياست داخلي نيازمند حداقلي از وحدت مديريتي و سياسي هستيم. متاسفانه اين دو مساله در جهت عكس يكديگر حركت ميكنند. از يك سو مشكلات در اين سه سطح بيشتر و بيشتر و پيچيدهتر و از سوي ديگر شكاف درون قدرت نيز عميقتر و حتي تندتر ميشود...
به ويژه پس از اعتراضات اخير، بعيد است كه از اين پس دولت حتي قادر به اتخاذ تصميمات جاري خود باشد، چه رسد به اينكه بخواهد تصميمات مهم بگيرد. راههاي پيشرو چيست؟
اول اينكه دولت درصدد كسب راي اعتماد از مجلس باشد تا اگر راي گرفت با اقتدار به كار خود ادامه دهد. اين راه بيفايده است. چون مساله اصلي موافقت يا مخالفت مجلس نيست...
راه دومي كه پيشنهاد ميشود، تغيير كلي كابينه و آوردن افراد جديد و باانگيزه است. اين راه هم مفيد نيست. اول اينكه كندي اين دولت در انتخاب همكاران، اجراي اين برنامه را ممكن است تا مدتها طولاني كند. به علاوه مساله اصلي همكاران نيستند، بلكه شخص رييسجمهور مورد نظر است...
راهحل سوم انتخابات زودرس رياستجمهوري است. انتخاباتي كه ميتواند همراه با انتخابات مجلس انجام شود. مثلا در ارديبهشت ماه يا حتي در اواخر اسفند ماه. همزماني در انتخابات ميتواند برآوردهكننده يكي از خواستهاي قبلي، يعني تقارن اين دو انتخابات باشد. حتي ميتوان تا زمان انتخابات وظيفه مشخصي را براي دولت و رييس آن تعيين كرد كه انجام دهند. هيچ چيزي كمتر از اين نميتواند نگاه مردم را در باور به اراده حكومت براي تغيير را تحت تاثير قرار دهد.
اين پيشنهاد حتما مشكلاتي هم دارد ولي كدام راه است كه فاقد مشكل باشد. ما در برابر راههايي قرار داريم كه هر كدامشان مشكلات خاص خود را دارند. بايد انتخاب كرد. آنچه قطعي است، ادامه راه كنوني بدترين شيوه است. اگر امروز درباره آن تصميمگيري شود، بهتر است كه فردا شود. اين كار نياز به تنش و مواجهه نيز ندارد. سياستمداران و اصحاب قدرت ميتوانند صادقانه وضع موجود را تشريح كنند و بهترين راه را براي برونرفت از آن از طريق انجام يك انتخابات زودرس فراهم كنند.»
***
انتقاد قوچانی از عارف و شورای عالی اصلاحطلبان
محمد قوچانی، شب گذشته و در پایان مهلت ثبتنام انتخابات مجلس در اینستاگرام خود نوشت: «امشب برای نخستین بار عاجز شدم از تیتر زدن برای خبر کسالتباری که ناگزیر بودم بر صفحه یک "سازندگی" بنشانم: نه اینکه به رسم این روزگار از انتخابات عبور کرده باشم ، بلکه بدان سبب که بیکفایتی شورای عالی اصلاح طلبان در راهبری انتخاباتی آنان را باید روایت میکردم. آقای عارف فکر کردند چون خودشان نامزد نمیشوند نیاز نیست در مقام رییس شورای عالی اصلاح طلبان از دیگران دعوت کنند و دیگر بزرگان ...
این روزها آن قدر علیه نهاد انتخابات و اصلاحات حرف زدند که خودشان هم ظاهرا از اصلاحات و انتخابات پشیمان شدند و توبه کردند و از سر بیخیالی و بی برنامهگی و به نظرم بریدگی ما را مقابل اصولگرایان جوان رها کردند. حتی اگر فکر کنیم مردم رای نمیدهند حق نداشتیم در برابر آرمانهای اصلاح طلبی این قدر بی مسئولیت و باری به هر جهت باشیم. نمیشود هم حرفهای انقلابی زد و هم حرفهای انتخاباتی. نمی توان هم اپوزیسیون بود و هم چشمی به حاکمیت داشت.
این " آغاز یک پایان " است. " آغاز پایان اصلاح طلبان" خسته و نااستواری که فقط در زمین هموار میتوانند سیاست ورزی کنند. ما به یک شکست نیاز داریم تا به خود آییم و اصلاح طلبی را اصلاح کنیم ... ما اصلاح طلب میمانیم ، حتی اگر در اقلیت باشیم... این بی تدبیری است که ما را اقلیت میکند، نه رای اکثریت...»
***
معمای سرلیستی اصلاحطلبان
ایرنا نوشت: بیانیههای دعوت اصلاحطلبان برای داوطلبان واجدان شرایط در انتخابات اگر دست آنها را برای بستن فهرست بازتر گذارد و حتی فهرست بسته شده از سد شورای نگهبان هم بگذرد بازهم موضوع سرلیست جدی است و انصراف عارف هم بر جدیت آن میافزاید. گزینههای آن هم از «شهیندخت مولاوردی» تا «مسعود پزشکیان» گستردگی دارد. راهحل اصلاحطلبان برای یافتن سرلیست تا زمان تایید صلاحیتها چندان روشن نیست و به نظر میرسد این جریان منتظر تصمیمی است که شورای نگهبان و هیاتهای بررسی برای آنها میگیرند.
***
چرا احمدینژاد در انتخابات مجلس ثبتنام نکرد؟
به گزارش «تابناک» عدم حضور احمدی نژاد و یارانش در انتخابات مجلس، دلایل متعددی دارد که شاید سه دلیل از میان آنها از دیگر دلایل برجستهتر باشد:
اول: نقشی که احمدی نژاد و حلقه نزدیکان وی در حال حاضر برای خود مطلوب میدانند، این است که اپوزسیون دولت، مجلس و به صورت کلی نظام سیاسی کشور باشند...
دوم:احمدی نژاد اصولا هیچگاه اصالتی برای مجلس شورای اسلامی قائل نبود و این مساله را هم پنهان نمیکند؛ وی یک بار در زمان ریاست جمهوری اش در واکنش به سوالی که دولت وی در حال فعالیت تبلیغاتی برای انتخابات مجلس است به صراحت گفت که نماینده آماده برای او ارزانتر تمام میشود تا بخواهد برای رای آوردن فهرستی در انتخابات مجلس هزینه مالی و یا زمانی بکند...
سوم: محمود احمدی نژاد علاوه بر اینکه برای خود مجلس اصالتی قائل نیست، حضور در مجلس را فرصتی برای تداوم چالشگری خود نمیداند؛ او از پیش میداند که به فرض حضور در مجلس، رقبای مختلف این امکان را که وی به ریاست مجلس برسد را به وی نمیدهند و این برای کسی که این روزها علیرغم هشت سال حضور در راس دولت، میخواهد خود را در قالب اپوزسیون احیا کند آوردهای ندارد و به همین خاطر در گفت و گویی که با یک عضو شورای مرکزی گفتمان امام و رهبری انجام داده گفته که شرایط کشور خاص است و او برنامهای برای حضور در انتخابات مجلس ندارد و حتی پیشتر هم رفته و اعلام کرده که از هیچکدام از اعضای دولتش که کاندیدا شده اند حمایت نخواهد کرد.
***
پیشبینی یک اصلاحطلب از احتمال پیروزی قالیباف
عبدالله ناصری در گفتگو با نامه نیوز درباره ثبت نام محمدباقر قالیباف در انتخابات مجلس گفت: با توجه به حوادث آبان ماه، رقابت اسفندماه در تهران جزء کم شورترین ادوار انتخابات مجلس خواهد بود و در چنین وضعیتی اصولگرایان پیروز میشوند، مگر آنکه مردم براساس معادلات جدید در لحظات آخر کاری کنند و نتیجه را تغییر دهند.
وی افزود: آقای قالیباف 12 سال شهردار تهران بود و پرونده های تخلف مالی درباره دوره مدیریتی او وجود دارد که باید دید شورای نگهبان چه تصمیمی می گیرد. اگر آقای قالیباف تأیید صلاحیت شود به احتمال زیاد منتخب اول مردم پایتخت خواهد شد. البته نباید از بازی جریان احمدی نژاد و پایداری غافل بود.
***
دو روایت از جلسات مشورتی درباره افزایش قیمت بنزین
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس در گفتوگو با جماران از برگزاری جلساتی حدود چهارماه پیش درباره افزایش قیمت بنزین در سازمان برنامه و بودجه خبر داد. ارمکی گفت: «در جلساتی که درباره همین با آقای نوبخت برگزار شد و من تنها مخالف بودم به طور تفصیلی بحث کردم که اگر شما بنزین را گران کنید کشور به آتش کشیده می شود.
[این جلسات]چهار پنج ماه پیش و قبل از زمانی بود که به مجلس برود. آقای لیلاز و عبدی و دیگر دوستان هم آنجا بودند. من تنها آدمی بودم که به دلایل متعدد گفتم این کار خطرناکی است. گفتم چهار چیز اشتعالی در ایران وجود دارد: سیب زمینی، پیاز، نان و بنزین. بگذارید همه مجانی این ها را استفاده کنند و بروید جای دیگر را درست کنید. محصول اشتعالی در ایران به شمار می روند، که باید مجانی دراختیار مردم قرار داده شود و به جای آن، باید جاهای دیگر درست کنیم. حرفم این بود که یک عده رفتند پیش حضرت امام و گفتند نان خیلی ارزان است، ثروتمندهای فلان فلان شده نان را مجانی می خورند. امام گفت بگذارید مجانی بخورند. کاری نداشته باشید.»
اما عباس عبدی با تایید برگزاری این جلسات به جماران گفت: «تا جایی که من می دانم جلسات زیادی در سازمان برنامه و بودجه بوده و این بخش(جلسات با نخبگان) هم اقتصادی نبود، بلکه بیشتر بحث اجتماعی بود. این کاملا درست است که دکتر آزاد ارمکی تنها مخالف بود و هیچ کس چنین چیزی(نظر وی را) را قبول نداشت. اما قطعا چنین نیست که کسی با چیزی که اتفاق افتاده موافق بوده باشد...
مگر می شود آدم این طور بنزین را اتلاف کند و بعد بگوید کار خوبی است؟! ... اگر منافع تغییر قیمت به جیب مردم برود کاملا کار درستی است، ولی ادامه این سیاست نه ممکن و نه مفید بود. اینکه بنزین را لیتری هزار تومان بدهید خیانت است. اما سؤال این است که چطور آن را تغییر دهیم. ایده ها متفاوت بود ولی اغلب این ایده را تأیید می کردند که باید خود بنزین به مردم داده شود. یعنی به جای افزایش قیمت بنزین، آن را به تمام شهروندان ایرانی بدهیم و اینکه چطور می فروشد به نفع خودش است.»