این یادداشت که مشتمل بر انتقاداتی تند از بن سلمان است، در بخش دیگری محمد بن سلمان را عامل تشدید شکاف بین اهل سنت و اهل تشیع از طریق تشدید دشمنی با ایران دانسته و می‌نویسد: «هرچند که تحرکات بن‌سلمان از جانب برخی کشورهای سنی نظیر مصر و اردن و دولت دونالد ترامپ و همچنین دولت [رژیم] بنیامین نتانیاهو در اسرائیل [فلسطین اشغالی] مورد حمایت قرار گرفته اما اقدامات او همچنان موفقیت‌آمیز تلقی نشده و همچنان این سوال وجود دارد که آیا رفتار ولی عهد سعودی می‌تواند به ثبات منطقه کمک کند؟»
روزنامه صهیونیستی هاآرتص همچنین از دخالت نظامی سعودی‌ها در یمن نیز انتقاد کرده و نوشته که دخالت مزبور، به کشته شدن هزاران نفر و ایجاد فاجعه انسانی منجر شده و میلیون‌ها یمنی را در معرض گرسنگی قرار داده است. همچنین تحریم قطر توسط عربستان سعودی نیز موفق نبوده و حتی به سوی خود سعودی‌ها چون بومرنگ بازگشته است. در همین حال، تلاش بی‌رحمانه برای بیرون انداختن سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان از سمتش هم شکست خورد.
در بخش دیگری از یادداشت روزنامه صهیونیستی هاآرتص آمده است: «حتی با رانندگی زنان نیز، شاهد تولد عربستانی آزادتر نخواهیم بود؛ از سوی دیگر، حرکات تند بن‌سلمان می‌تواند منجر به مقاومت از سوی نخبگانی شود که او قصد سرکوب آنها را دارد – شاهزادگان و دیگر ذی‌نفوذان- و حتی می‌تواند به مقاومت اقلیت شیعه عربستان بینجامد که در بخش‌های شرقی این پادشاهی زندگی می‌کنند.»
یکی دیگر از فرازهای مهم مطلب منتشر شده در هاآرتص را باید در این بخش آن جست: «رد احتمال تجزیه عربستان سعودی – کشوری که از مناطق ذاتا متفاوت با اتحاد ابن سعود و وهابیت به یک واحد سیاسی مفرد تبدیل شد – به اجزای تاریخی تشکیل‌دهنده‌اش ممکن نیست. ... همبستگی سیاسی در بسیاری از کشورهای عربی شکننده است و همیشه نمی‌تواند از پس بحران‌ها برآید.»
