ماموران مشخصات کیوان و ماشین او را از پدرش گرفتند و تحقیقات گسترده‌ای را آغاز کردند. آنها متوجه شدند کامیون کیوان در خیابانی رها شده و چیزی هم از داخل آن به سرقت نرفته است؛ ضمن اینکه متوجه شدند جسدی که روز قبل از اعلام مفقودی کیوان پیدا شده بود، احتمالا جسد کیوان است. خانواده این مرد برای شناسایی جسد به پزشکی‌قانونی دعوت شدند و فرزندانش تایید کردند جسد پیدا‌شده متعلق به پدرشان است.
با توجه به اینکه مشخص شد کیوان به قتل رسیده و عامل یا عاملان جنایت برای پنهان‌کردن راز قتل جسد را به آتش کشیده‌اند، پلیس از خانواده کیوان بازجویی کرد و از آنها خواست تا اگر به کسی مشکوک هستند، معرفی کنند. آنها گفتند کیوان دشمنی نداشت. پدر کیوان گفت: پسرم خیلی سالم زندگی می‌کرد. نه اعتیاد داشت و نه با کسی مشکلی اخلاقی یا اختلاف مالی داشت. با زن و بچه‌‌هایش هم خیلی راحت زندگی می‌کرد و مشکلی با هم نداشتند. تا‌جایی‌که من می‌دانم، او با کسی مشکلی نداشت و نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاده است.
پلیس پس از گفته‌های این مرد تحقیقات گسترده‌ای را درباره زندگی خصوصی مقتول آغاز کرد تا شاید سرنخی پیدا کند؛ چراکه مسلما او قربانی یک سرقت نشده و احتمالا انگیزه عامل قتل انتقام‌گیری شخصی بوده است. بااین‌حال تحقیقات ماموران به جایی نرسید و هیچ سرنخی که نشان دهد عامل قتل چه کسی بوده، به دست نیامد. ضمن اینکه تحقیق از دوستان کیوان هم نشان داد او مردی ساده بوده که هیچ‌وقت با کسی هم اختلافی نداشته است. با توجه به اینکه هیچ سرنخی از سوی پلیس پیدا نشد؛ بنابراین پرونده در میان پرونده‌های راکد ماند. تا اینکه مدتی قبل اولیای‌دم با مراجعه به دادسرای جنایی خواستار مشخص‌شدن وضعیت پرونده شدند و اعلام کردند درصورتی‌که پلیس نمی‌تواند عامل جنایت را پیدا کند، خواستار دریافت دیه از بیت‌المال هستند.
به‌این‌ترتیب درخواست اولیای‌دم با موافقت بازپرس و نامه دادستان برای بررسی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه متن کیفرخواست و درخواست اولیای‌دم خوانده شد و سپس فرزندان مقتول به‌عنوان اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و خواسته خود را مطرح کردند. دختر مقتول گفت: پنج سال از کشته‌شدن پدرمان می‌گذرد و در این مدت هم تحقیقات زیادی از ما کرده‌اند؛ اما نتوانستند عامل قتل پدرمان ر ا پیدا کنند. با مرگ پدرمان زندگی ما به هم ریخت و همه‌چیز خراب شد. من و برادرم خیلی کوچک بودیم که این اتفاق افتاد. پدرمان مرد خوبی بود و باز هم می‌گویم که ما به هیچ‌کسی شک نداریم و نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاده است.
دختر جوان از روز پیداشدن جسد پدرش گفت و درحالی‌که گریه می‌کرد، ادامه داد: پدرم را به طرز دلخراشی کشتند و آتش زدند. من هیچ‌وقت صحنه دیدن جسد پدرم را فراموش نمی‌کنم و خیلی ناراحتم. اگر قاتلش پیدا شود، قطعا گذشت نمی‌کنم و خواستار مجازات او هستم؛ اما حالا که پیدا نشده، درخواست دیه از بیت‌المال دارم تا بتوانیم زندگی‌مان را بهتر اداره کنیم؛ اما خواسته ما به‌عنوان اولیای‌دم این است که پرونده باز بماند و پلیس قاتل او را پیدا کند و تحقیقاتش را ادامه دهد.
با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای بررسی این درخواست و وضعیت پرونده وارد شور شدند.
