«در باب آنارشیسم»
نویسنده: نوام چامسکی
مترجم: رضا اسکندری
ناشر: افکار؛ چاپ اول 1395
192 صفحه، 17500 تومان
****
آنارشیسم در نگاه نخست همانقدر که مجذوب کننده مینماید، دچار کج فهمی نیز هست و چه بسا بخشی از این جذابیت حاصل همین کج فهمیهاست که هر نوع رادیکالیسم بیهدفی را در داخل آنارشیسم صورتبندی میکند. «درباب آنارشیسم» اثر نوام چامسکی که با ترجمه رضا اسکندری توسط نشر افکار منتشر شده است با تعریف آنارشیسم آغاز میشود: «آنارشیسم صورتی رادیکال از تردید و تشکیک در ساختارهای استیلا، اقتدار و سلسله مراتب در زندگی انسانی است؛ از خانوادههای پدر سالار در سطح خرد تا نظام امپریالیستی در سطحی کلان. آنارشیستها از صاحبان قدرت میخواهند تا سندی در تایید داعیههایشان درباره مشروعیت اقتدارشان ارائه کنند. آنها بر این عقیدهاند که اگر صاحبان قدرت قادر به توجیه نظام سلطه خود نباشند، باید آن نظام را سرنگون کرد و چیزی آزادتر و عادلانهتر را به جایش نشاند.»
اما آنارشیسم تعریفی واحد و شکلی نامنعطف ندارد، سبکهای مختلفی از تفکر و عمل وجود دارد که به همه، عنوان آنارشیستی اطلاق میشود. چامسکی در این کتاب به معانی مختلف آنارشیسم و عقبه گستردهای که از آن برخوردار است و همچنین بنیادهای اندیشه آنارشیستی به شکلی مجمل اما عمیق میپردازد.
«در باب آنارشیسم» درباره حق بنیادین مردم در برابر جامعه است، حق آزادی در برابر قدرت! آزادی برای آن که بتوانیم انگیزههای درونی خود را فعال کنیم و آنها را پرورش دهیم؛ به جای استیصال در برابر گزینههای محدودی که جامعه به ما ارزانی میکند. جامعه انتخابهای ما را در دایره «پیشرفت خودش» محبوس میسازد.
چامسکی فقط از آزادی عمل سخن نمیگوید، بلکه از نظر او آنارشیسم این پرسش را پیش روی اعضای جامعه میگذارد که اجازه چه فکرهایی را دارند و چگونه داوری میکنند؟ او به ما تلنگر میزند تا به خود بیاییم و پوستهمان را بشکنیم. پوستهای که در لایههای مختلف اجتماعی - از تمرکز قدرت در خانواده گرفته تا دولت- ما را گرفتار ساختند. با اینهمه میان شکستن پوسته ذهنی خود و درهم ریختن نظم تمدنی جامعه فاصله ظریفی است که چامسکی آن را اینگونه تشریح میکند:
«درست است که دیدگاه آنارشیستی تقریبا در تمامی تنوعات خود، خواهان سرنگون کردن قدرت دولتی است و من هم شخصا همین ایده را دارم. اما در حال حاضر این دیدگاه دقیقا خلاف اهداف من است: اهداف کوتاه و بلافصل من دفاع و حتی تقویت مولفههای خاصی از قدرت دولتی بوده و همچنان هست که تحت حملاتی جدی هستند. فکر هم نمیکنم در این مساله هیچ تناقضی وجود داشته باشد؛ واقعا هیچ تناقضی...»
این ایده در کتاب حاضر که مجموعه ای از گفتگوهای چالشی و یادداشتهای برگزیده چامسکی است، شرح داده میشود. افزون بر درآمد آغازین کتاب که با عنوان «کنجکاوی آنارشیستی یا فراموشی آنارشیستی» توسط ناتان اشنایدر نوشته شده، خود کتاب از پنج فصل تشکیل شده است که عناوین آنها بدین قرار است: «در باب آنارشیسم» «گزیده هایی از درک قدرت»، «فصل دوم از کتاب عینیت و اندیشه لیبرال»، «مصاحبه با هری کرایسلر» و «زبان و آزادی» این کتاب با نفی مفهومپردازی آنارشیسم در مقام اندیشهای صلب و با به بحث گذاشتن خطوط تداخل و خلط میان آنارشیسم و سوسیالیسم، میکوشد تا چالشی ذهنی و الهام بخش را ایجاد کند.
پس از تبیین مفهوم آنارشیسم در فصل نخست کتاب، فصل دوم چالش این دیدگاه با هرگونه قدرت تمرکز یافته و نظریههای پشتیبان آن را آشکار میکند.
رویکرد آنارشیستی در برابر منافع صرفاً شخصی قد علم میکند و روایتی تاریخی از جدال گرایشهای آنارشیستی با جریانهای لیبرالیستی و سرمایه داری را به دست میدهد که در فصل سوم کتاب بدان پرداخته شده است.
فصل چهارم گفتگوی منتخبی از کتاب بیداریهای سیاسی است که طی آن چامسکی برای این ادعای خود استدلال میآورد که «قدرت همیشه نامشروع است مگر آنکه بتواند مشروعیتاش را ثابت کند. بنابراین بار مسئولیت اثبات مسئولیت همیشه بر دوش مدافعان ساختار قدرت است.»
فصل آخر به حوزه تخصصی چامسکی مرتبط میشود و دیدگاه تئوریک او را در گزارش سخنرانیاش درباره «آزادی و زبان» نشان میدهد. او باور دارد که مطالعه گسترده ای در باب زبان انسانی می تواند به بسط علوم اجتماعی انسان گرایانه ای کمک کند که ابزاری برای کنش اجتماعی باشد.
چامسکی در این کتاب آرزومند روزی است که تامل نظری بتواند راهنمایی استوار برای نبرد بی پایان در راه آزادی و عدالت اجتماعی باشد.