آیا تجمعات اخیر قابل پیش‌بینی بود؟

وحید میره‌بیگی*گروه سیاسی الف،   3961016168 ۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۳ تکراری یا غیرقابل انتشار

چند روزی است که در شهرهای مختلف کشور شاهد تجمعاتی هستیم که از ابعاد مختلفی (نوع مطالبات، درون‌جوشی، عدم‌تعین و...) تازگی دارند. همانطور که برخی از جامعه‌شناسان و اقتصاددانان کشور در دهه‌ اخیر بارها هشدار داده ‌بودند، چنین اعتراضاتی دور از انتظار نبوده و نیست. اکنون پرسش اینجا است که در صورت وجود چه عوامل و شرایطی چنین اعتراضاتی رخ نمی‌داد یا رخ نخواهد داد؟

آیا تجمعات اخیر قابل پیش‌بینی بود؟

در عرصه‌ سیاست هر کشوری، «اعضای جامعه» و «نخبگان سیاسی» دو بازیگر اصلی هستند. هر تصمیم و هر اقدامِ این دو بازیگر در چهارچوب قواعدی قابل رخ دادن است که ایستار و رفتار سیاسی را تعیین و محدود می‌کند. یعنی هر فرد یا هر گروه-چه جزء عموم مردم باشد و چه جزء خواص سیاسی- مجبور است در درون قواعد بازیِ مشخصی عمل کند. چگونگیِ نهادمندشدن است که قواعد را تعیین می‌کند.

آیا تجمعات اخیر قابل پیش‌بینی بود؟

در مورد نخبگان سیاسی، «نهادهای سیاسیِ بوروکراتیک» ممکن است بر طبق رویه‌های قانونی یا اجرایی به نحوی سامان یابند که امکانِ استقلال از جامعه را بیابند یا برعکس، تصمیم‌گیری‌ها، مسیر، فرآیند و نتایج اقدامات آنان به انتخاب اولیه و نظارت مدام مردم مشروط گردد. اعضای جامعه نیز ممکن است امکان ایجاد نهادها و سازمان‌های درون‌جوش خویش را بیابند و تشکل‌ها و احزاب را شکل دهند، و یا از این امکان بی‌بهره بوده و شیوه‌های دیگری برای هم‌پیوندی و مطالبه‌گری داشته باشند.

اینکه افراد در مقام شهروند جامعه و در مقام عضو نظام سیاسی، در درونِ چه نهادها و سازمان‌هایی قرار بگیرند، تعیین می‌کند که نحوه‌ ارتباط آنان چگونه باشد (مبتنی بر مصالحه و گفت‌وگو یا خشن و منازعه‌آمیز).

به هر روی «نهادهای جامعه» و «نظام سیاسی» دو هویت مجزا نیستند؛ بلکه خواه‌ناخواه در مراتب مختلفی با هم در ارتباط هستند؛ مانند:

۱-کارکنان حکومت، از اعضای جامعه‌اند.

۲-جامعه، معمولاً حکومت را تامین مالی می‌کند (از طریق مالیات‌ها، حق‌بیمه‌ها، عوارض و سایر وجوه مختلف پرداختی به ارگان‌های مختلف.)

۳-حکومت معمولاً وظایفی مشخص را در قبال جامعه بر عهده دارد؛ مدیریت ثروت‌های ملی (مانند محیط‌زیست و منابع طبیعی)، حفظ نظم عمومیِ موردِ مطالبه‌ مردم، فراهم نمودن کالاهای عمومی مانند آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و...

۴-لااقل در جهان امروز مواردی مانند «شیوه‌ اداره‌ جامعه توسط حکومت»، «انتخاب نخبگان سیاسی»، «اتخاذ تصمیمات سیاستگذارانه» با رای و نظر آزادانه‌ مردم تعیین/نمایندگی می‌شوند؛ به صورتی که نهادهای سیاسی، نماینده‌ مطالبات اقشار مختلف مردم هستند.

هنگامی که ایستارها و رفتارهای بازیگرانِ سیاسی یک کشور (اعضای جامعه از یک سو و اعضای نظام سیاسی از سوی دیگر) اولاً در نهادهای مناسبی «قاعده‌مند» شده باشد و ثانیاً در «گفت‌وگوی مستمر» با یکدیگر قرار داشته باشند (دومی، تا حد زیادی منوط به اولی است)، کمترین تنش‌ها و منازعات رخ می‌دهند

زیرا اعضای هم‌منفعت جامعه به هم‌پیوسته و در قالب گروه‌های گوناگون به ایجاد تشکل‌ها و احزاب مبادرت می‌ورزند؛ یعنی قدرت‌هایی بوروکراتیک می‌آفرینند که در گفت‌وگو با نظام سیاسی، از وزنه‌ لازم و توان چانه‌زنی بهره‌مندند. این قدرت‌های بوروکراتیک متکثر، خواهند توانست مطالبات مختلف اعضای خود را از نخبگان سیاسی پیگیری کنند، و چون توانایی جمع‌آوری رای دارند، می‌توانند نخبگانِ مناسب خود را تولید/انتخاب نمایند.

 اگر نظام سیاسی نهادمند و بوروکراتیک شده باشد و جامعه امکان نهادمندی را نیافته باشد (مانند آنچه اکنون در کشورمان حاکم است)، معمولاً نظام سیاسی حاضر به فراهم نمودنِ این امکان نیست. زیرا از جامعه مستقل و بر آن مسلط می‌شود، و در شرایطی که رابطه‌ شماره‌ ۲ اهمیت و ضرورت خود را از دست بدهد (به یمن وجود دلارهای نفتی) پاسخگویی نظام سیاسی به جامعه‌ای که حتی ابزارمعمولیِ فشار (قدرت بوروکراتیکِ تشکل‌ها) را در اختیار ندارد به حداقل خواهد رسید.

در چنین بافتاری، معمولاً نظام‌سیاسی، برگزاری پرشکوه انتخابات را ملاکِ نماینده‌ جامعه‌ بودن و گل سرسبد دموکراسی دانسته، آن را دلیلی بر گفت‌وگوی مصالحه‌آمیز میان این دو بازیگر سیاسی می‌داند. اما تنها در صورتی خواسته‌هایِ مردم امکان تجمیع (از طریق هم‌پیوندی منافع)، وضوح (اظهارِ مطالباتِ عده‌ای کثیر در قالب بیانیه‌هایی موجز و روشن) و اولویت‌بندی (تعیین مطالبات دارای اولویت گروه‌های مختلفِ مردم در سطحِ خُرد حزبی/صنفی/سندیکایی) می‌یابند، و درصورتی اعضای جامعه کسب تجربه‌ سیاسی می‌کنند و قواعدِ میدانِ سیاست را درمی‌یابند، و مهمتر از همه در صورتی امکانِ فشار بر نخبگان سیاسی به صورت قانونی و مسالمت‌آمیز و پذیرفته‌شده را پیش‌روی خود خواهند دید که انتخابات آخرین فرآیند از سلسله‌فرآیندهای فعالیت سیاسیِ مردم و نخبگان‌سیاسی باشد، نه تنها فرآیند.

اگر تنها انتخابات کافی بود، نخبگان‌سیاسیِ نهادهای مختلف کشور-که معضلات زیست‌محیطی، اقتصادی و... محصول انتخاب‌ها و اقدامات آنان در چند دهه‌ گذشته است- از آنچه مردم می‌خواهند و می‌خواستند به اندازه‌ کافی باخبر و نسبت به آن خواسته‌ها پاسخگو بودند و از اعتراضات خیابانی در شگفت نمی‌مانند و آن را به سوژه‌های خیالی نسبت نمی‌دادند.

*به راستی سوژه‌ اصلی این اعتراضات کیست؟

در اکثر کشورهای متکی به نفت (رانتیر)، ارتباط میان نظام سیاسی و جامعه مانند سطور فوق است. رایج‌ترین بحران‌ کشورهای نفتی، که از اقتصاد آغاز و به سیاست کشیده می‌شود، «بحران بازتوزیع» است.

برخلاف کشورهایی که تامین‌مالی نظام سیاسی در آنها بیشتر از طریق رابطه‌ ۲ رخ می‌دهد، در کشورهای رانتیر، طی رابطه‌ ۳، نظام‌سیاسی مسئول مدیریت ثروت ملیِ نفت می‌شود. بنابراین این کشورها ثروت عظیمی را در اختیار داشته و معمولاً بخشی از آن را به صورت مخارج عمومی (آموزش، درمان و حمایت‌های اجتماعی عمومی) در جامعه توزیع می‌کنند، بخش دیگری صرف هزینه‌های دیگرِ نظام سیاسی شده و معمولاً قسمتی از این ثروت نیز طعمه‌ِ شبکه‌های فساد می‌شود.

کشورهای رانتیر مستعد بحران‌هایی هستند که از عدم توفیق تجاری در بازارهای جهانی نفت (به دلیل رکود، تحریم و...) ناشی می‌شود. هرگاه که به دلایل خارجی یا داخلی، امکان توزیعِ مناسب رانت در قالب وجوه یا کالاها و خدمات کاهش یابد و یا از بین برود «بحران توزیع» پدید می‌آید. در ایران نیز این شرایط کمابیش برقرار بوده و هست، اما:

*پروژه‌ تجاری‌سازی خدمات‌عمومی سال‌ها است کلید خورده و به پیش می‌رود، یعنی از سویی هزینه‌های اقشار کم‌درآمد افزایش یافته است و از سوی دیگر با مقررات‌زدایی از بازار کار و خاموش کردن اندک امکان چانه‌زنیِ بسیاری از کارگران (توسل به قانون‌کار و قراردادهای کار) از سطح و امنیت درآمد آنان کاسته و شرایط زندگی را برای بسیاری از مردم دشوارتر کرده است.

*مدیریت ضعیفِ ثروت‌های خدادادی موجب ثروتمندتر شدن اغنیا شده و بدین‌ترتیب شکاف درآمدی بیشتر ملموس و علنی و به مساله‌ای ملی بدل شده است. ناکارآمدی در بودجه‌بندی و صرف هزینه‌های بسیار برای نهادهایی که بازدهی‌های خاص آنها فقط مورد استفاده‌ عده‌ کمی از اعضای جامعه است، به جای اختصاص این منابع به جمعیت پرتعداد حاشیه‌نشین و به شدت فقیر یکی از مهمترین چالش‌های پیش‌رو است...

*فسادهای اقتصادی کلان، که تازه‌به‌تازه برملا می‌شوند، هم پیامد مشروعیت‌کاه دارند و هم بر زخم شکاف درآمدی نمک می‌پاشند.

*بیکاری بالا و بحران اقتصادی مستمر، ایجادگر فضایی شده که افراد هرچه کم‌درآمدتر باشند، احساس امنیت و تعلق اجتماعی کمتری می‌کنند و...

در این شرایط، اگر بخشِ وندالیسمِ تحریک‌شده را نادیده بگیریم، سوژه‌ اعتراضات، مردمی هستند که از روندهایِ کلانِ حاصلِ انتخاب‌های اشتباهِ نخبگان سیاسی آسیب ‌دیده‌اند.

به طور کلی در صورتی که کانال‌های گفت‌وگو، به شرحی که آمد- میان مردم و نخبگان سیاسی فراهم می‌بود، و اعضای جامعه در قالب تشکل‌های مختلف به اندازه‌ کافی قدرت چانه‌زنی و مطالبه‌گری می‌داشتند، نخبگان‌سیاسی مسیر تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات را تا کنون -به ناگزیر- تغییر داده بودند و ایستار و پندار آنان، آنقدر نماینده‌ ایستار و پندار مردم بود که مردم نیازی به کنش‌هایی نمی‌دیدند که معنایی جز «به خواسته‌ ما توجه کنید» ندارند.

 

اکنون بهترین فرصت برای جوانه‌زدنِ درخت مشروعیتِ نظام است؛ درخت کهنسالی که مسلماً قدرت‌های بین‌المللی باغبانِ آن نیستند و از پلاسیدنِ آن منتفع خواهند شد. اکنون تصمیم‌گیران ارشد نظام می‌توانند با گشایش سیاسی پل‌های آشتی تاسیس کنند، پل‌هایی که جامعه‌ توده‌ایِ بری از نهادهای درون‌جوش را به نهادهای مدنیِ پویا بدل خواهد کرد؛ همچنین می‌توانند با تغییر مسیرهایی در هزینه‌کِردِ ثروت‌ملی از فقر بکاهند. به جرات می‌توان گفت که پی‌گرفتن این رویکردهای دربرگیرنده(inclusive)  در سیاست و اقتصاد شاهراهِ بالندگی و توسعه است.

*دانشجوی دکترای جامعه‌شناسی‌سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی

منبع: ایران 

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۹۵۲۶۵۱۳:۵۴:۵۸ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
موسسات غیرمجاز و تعاونی‌ها که ربطی به این دولت نداشته و حتی مجوز بانک مرکزی را هم نداشتند، اینها مجوزهایشان مجوزهای تعاونی برای دهه ۸۰ و قدیمی است،این بار سنگینی بر دوش دولت است. ما این کار را کردیم. به عهده ما نیست. مگر باید این را دولت حل کند؟ برخی رفتند به یک موسسه غیرمجاز اعتماد کردند و این را هم می‌گویند که به موسسه کاسپین بانک مرکزی مجوز داده ، شما می‌دانید که موسسه فرشتگان، جزو آنهایی بود که داخل این نبود و مجاز نبود داخل این شود. نمی‌خواهم تفسیرش را بگویم یک قاضی‌ در یکی از شهرها اشتباهی کرده و این گرفتاری برای ما درست کرده که ربطی به دولت ندارد.(سخنان دکتر روحانی در جلسه ای با روسای کمیسیون های تخصصی مجلس شورای اسلامی11 دیماه 96) از سخنان آقای روحانی کاملا مشخص است که سیف همچنان دارد اطلاعات اشتباه و نادرست در اختیار ایشان قرار می دهد کلیه این مطالبی که توسط رئیس جمهور در خصوص موسسه فرشتگان گفته شد کاملا اشتباه و نادرست است . کاسپین به خودی خود هویتی ندارد و هویتش را از تجمیع این 8 تعاونی که عمده آنها فرشتگان می باشد بدست می آورد یعنی 53% از کاسپین فقط سهم فرشتگان است بعد رئیس دولت می گوید فرشتگان داخل این نبود و مجاز نبود! اگر فرشتگان نبود که در اینصورت مجوز صادره شما در 941227 غیر قانونی است چرا که حتی سپرده قانونی کاسپین را فرشتگان پرداخت کرده است و کاسپین به خودی خود که ریالی پول نداشته است حتی پول و در واقع باج مجوز صادره را باز فرشتگان پرداخت کرده است در واقع آقایان تصور کرده اند که می توانند کلیه سپرده های سپرده گذاران مظلوم فرشتگان را به نفع کاسپین و سهامدارانش مصادره کنند. فرشتگان در سال 92 منحل شد و موسسه آرمان ایرانیان بوجود آمد نکته ای که سیف همیشه آنرا مخفی می کند تا حقایق بر مسئولین امر آشکار نگردد. موسسه آرمان ایرانیان فقط اسمش به کاسپین تغییر کرده و از منظر حقوقی و تعهدات هیچ تغییری نکرده حتی با یک شماره ثبت در اداره ثبت شرکتها (آرمان ایرانیان و کاسپین) ثبت شده اند. جناب آقای روحانی از یکسال گذشته تاکنون بانک مرکزی دولت شما هزاران بار حرف هایش را تغییر داده اما درک نکرده است که مردم به مجوز صادره اعتماد کرده و در کاسپین سپرده گذاری کرده و یا افزایش سپرده داده اند و همه مستندات بانک مرکزی موجود است. مطمئن باشید مردم به کمتر از حقشان که همانا پرداخت کلیه مطالباتشان اعم از اصل سپرده و سود سپرده طبق قرارداد تا روز تسویه می باشد راضی نخواهند شد در واقع طبق حقوق شهروندی که جنابعالی بارها فقط اعلام کردید بایستی ضرر و زیان وارده به سپرده گذاران طبق قانون پرداخت شود. ضمنا قاضی اشتباه نکرده چرا که قبل از نامه قاضی بانک مرکزی مجوز تغییر تابلوها را داده بوده و مستنداتش موجود است و اینها حقایقی است که بانک مرکزی سعی بر پوشیده و مخفی نگهداشتن آنها دارد و متاسفانه سپرده گذاران راه ارتباطی با جنابعالی ندارند که مستندات واقعی را تقدیم حضورتان کنند. در این زمینه 183 نماینده ملت در مجلس شورای اسلامی همه مستندات را بررسی کرده و 183 نماینده رای بر محکومیت بانک مرکزی طبق ماده 236 آئین نامه داخلی داده اند که گزارش محکومیت بانک مرکزی به قوه محترم قضائیه بیش از 100 روز است ارجاع شده و قرار بوده بدون اطاله وقت بررسی شود و طبق ماده 171 قانون اساسی کلیه مطالبات سپرده گذاران مظلوم کاسپین شامل اصل سپرده و سود سپرده طبق قرارداد از محل بودجه دولت در سال 96 پرداخت گردد.
ناشناس۱۹۵۲۶۷۱۴:۰۰:۱۱ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
1- مردم از سیاست زدگی(سیاسی کاری+ خط و خط بازی گروهی+ دروغ سازی+ توطئه پردازی) به حالت پس زدگی رسیده اند و هرچه در این راستا بیش تر اصرار می شود، نتیجه اش بدتر است. 2- طبق چه اصل و انگاره ای، چهار امر مهم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اجرایی یک باره به امر سیاسی فروکاسته و کاهش یافته است؟ 3- در رخداد اخیر چند شعار علیه کدام یک از مسوولین اجرایی داده شد که صاحب منصبان آن را به خود گرفته، رای به سناریو سازی خارجی داده اند؟ 4- اگر غیر از علوم حوزوی(البته به زعم عده ای وارداتی) به علوم انسانی(این هم وارداتی) توجهی شود و از کارشناسان حوزه های مختلف علوم انسانی، برای رفع و حل مسایل مختلف اجتماعی و... کمک گرفته شود هیچ گاه دچار دست پاچگی نشده، این گونه رخدادها عادی شده و البته اگر اندکی درایت به کار آید، شدت این گونه رخددادها هم بسیار خفیف در حد اعتصاب صنفی بروز می کند و نه اقدامات تخریبی.
محمدم۱۹۵۲۹۹۱۴:۱۵:۰۴ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
بنده بعنوان یک کارشناس حراست فرمانداری بارها به مسئولین ذیربط و بالاتر احتمال تجمعات رو گوشزد کردم گزاره ها همگی نشون میده وضعیت کاملا شبیه دهه 80 است . و ایضا رکود در اکثر کشور ها منجر به اتفاقاتی شبیه ایران شده و اگر رونق اقتصادی و افزایش توان خرید مردم رو شاهد نباشیم مجددا این اتفاقات نمایان خواهد شد.
ناشناس۱۹۵۶۳۶۱۷:۵۷:۳۲ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
بخشی از فساد در نتیجه عدم کار کرد صحیح دستگاههای نظارتی کشور بوده که به وظایف خود عمل نکرده اند
ناشناس۱۹۵۴۳۳۱۵:۴۴:۵۹ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
علل نارضایتی ها متفاوت است یکی نان ندارد یکی کار ندارد یکی پول باد آورده دارد می خواهد خرج عیش و نوش و هوسرانی کند یکی مقام می خواهد یکی حجاب نمی خواهد و یکی..... و یکی.....
ناشناس۱۹۵۵۶۵۱۷:۰۱:۳۶ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
یعنی دولت فعلی آن قدر از همه جا بی خبر است که متوجه نبوده موسساتی دارند 5 سال در دولت فعلی کار غیرقانونی می کنند؟ راستی دولت با نجومی بگیران که برای همین دولت بودند چه کرد؟ هان یادم آمد، آن ها را ذخیره نظام نامید!
بیگی29۱۹۵۶۷۵۱۸:۳۴:۴۶ ۱۳۹۶/۱۰/۱۶
اگر مسئولان کامنت های"الف"را دریکی دوسال اخیر میخواندند به علل نارضایتی مردم پی میبردند و در صورت توجه به آن نه آشوبی به پا میشد بلکه طرفداران فراوانی از مردم کشورمان به خود جلب میکردند و نیازی هم بهتظاهرات دولتی نداشتند.مردم از فساد و دزدی وچپاول و تاراج ثروت های کشور خشم دارند.
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. بازی با کلمات

  3. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  12. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  13. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  14. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  15. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  16. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  17. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  18. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  19. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  20. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  21. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  22. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  23. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  24. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

  25. مشکل اصلی صهیونیست ها با عملیات "وعده صادق" چه بود؟

آخرین عناوین