شنیدن خبر تعطیلی هر کارخانه در کشور سرآغازی است برای ورود سیل عظیمی از جمعیت کارگران، مهندسان و کارمندان به اقیانوس بیکاران جامعه. این سیل گسترده بیکاری نه تنها صنعت کشور را دچار آسیبهای سنگین و چالشهای گسترده میکند، بلکه پسلرزههای آن تا سالیان سال هویت صنعتی کشور را به تزلزل میکشد. برندهای معتبر ایرانی که طی سالیان سال در زمره کالاهای مورد اعتماد مصرفکننده داخلی قرار داشتند و حتی در ردیف کالاهای صادراتی دیده میشدند، نه تنها صادر نمیشوند، بلکه خط تولیدشان با مشکلاتی جدی روبهرو شده و دیگر اثری از تولیدات آنها نیست.
کفشهایی از جنس عزم ملی
معروفترین برندهایی که در زندگی روزمره ایرانیان نقشی جدی بازی میکرد و ایرانیان در مقابل همسایگان خود به آن میبالیدند، برندهای کفشهای ایرانی از جمله ملی، بلا و نهرین بود. این برندها نه تنها در کشور به دلیل بهرهوری از استانداردهای بالا و مدلهای خاص خود مورد اقبال عموم قرار گرفته بود بلکه کشورهای همسایه نیز بهطور خیلی جدی خواهان استفاده از کفشهای ایرانی بودند. کفشهایی که امروز حتی برای مصرفکننده داخلی هم توسط کارخانههای داخلی تولید نمیشود.
از بین چند تولیدکننده مختلف کفش ایرانی با اعتباری جهانی، اولین و معروفترین آنها کفش ملی است. سرآغاز شروع به کار کفش ملی با قدمهای رحیم ایروانی در یکی از سالهای دهه ۱۳۳۰ پس از سفر به کشور چکسلواکی بود او دو کارشناس و یک دستگاه اتوکلاو با خود به ایران آورد و تولید کفش را تنها با ۳۵ نفر کارگر آغاز کرد. بهای این کفش تولیدی در ایران حدود نصف مشابه وارداتی آن بود. ایروانی بعدها زمینی به وسعت ۷۰۰ مترمربع در منطقه مهرآباد خرید که ۴۰۰ مترمربع بنای ساختمانی داشت. سپس با خرید ماشین دوخت، از پارچههای ایرانی استفاده کرد و شرکتی خارجی به نام ولکو نیز حاضر به سرمایهگذاری و انتقال فناوری به ایران شد. این کارخانه «کفش ملی» نام گرفت و در آغاز ۱۵۰ محصول مختلف تولید میکرد.
فروشگاههای ملی زیر پای کفشهای خارجی
بعد از انقلاب جمهوری اسلامی در سال 1357 کارخانه کفش ملی به مانند دیگر کارخانهها با تغییراتی اساسی روبهرو شد. نوع مدیریت آن تغییر کرد و در طول سالیان بعد، تعداد کارگران و کارمندان آن کاسته شد. امروز نیز نزدیک به دو دهه است که خط تولید این کارخانه بهطور کامل متوقف شده است و دیگر هیچ تولیدی ندارد. فروشگاههای متعدد کفش ملی از این کفش خالی شده است و تعداد زیادی از فروشگاهها به بانکها واگذار شده است.
هرچند در این بین هنوز هم هستند فروشگاههایی که در زنجیره فروش انواع کفش به فعالیت خود ادامه میدهند اما کفشهای تولید شده در کارخانه عظیم کفش ملی در میان آنها به چشم نمیخورد. آخرین مشاهدات میدانی حاکی از آن بود که هیچ یک از فروشگاههای کفش ملی در سطح شهر تهران محصولاتی با نشان کفش ملی به فروش نمیرسانند. همچنین فروشندگان این فروشگاهها نیز اذعان داشتند که محصولاتی که به فروش میرسانند کالاهای ایرانی نیست و بیشتر وارداتی هستند.
علیرضا روحانی، مدیر روابط عمومی و امور بینالملل گروه صنعتی ملی که در حال حاضر با 700 نفر نیرو ادامه کار میدهد، درباره روند فعلی کفش ملی میگوید: کفش ملی به هیچ عنوان واردات نداشته و ندارد و در حال حاضر نیز کفش ملی به صورت غیرمتمرکز مشغول به فعالیت است. همچنین حدود 120 تا 130 تولیدکننده کفش در حال حاضر مشغول تولید برای کفش ملی هستند.
فیل کوچک ملی بازمیگردد؟
به گفته روحانی، فرآیند تولید در کفش ملی بیش از یک دهه است که متوقف شده. تامینکنندهایی که از قبل با این مجموعه همکاری میکردند یا تامینکنندههایی که تمایل دارند با مجموعه کفش ملی همکاری داشته باشند، نمونه کفشهای خود را برای مجموعه ارسال کنند و این تولیدات در کمیته تامین بررسی و مورد آزمایش قرار میگیرد. در این مرحله اگر کیفیت کالا مورد تایید گروه آزمایش قرار گرفت، تامینکننده موظف میشود محصول را با لوگوی انحصاری کفش ملی تولید کند و آن را انحصارا در فروشگاههای کفش ملی توزیع کند.
مدیر روابطعمومی و امور بینالملل گروه صنعتی ملی تاکید میکند که این فرآیند کمتر از یک سال است که در حال اجراست و بعد از این، کفشهایی بدون نشان و برند ملی در فروشگاهها دیده نمیشود مگر اینکه این کفشها از گذشته در فروشگاهها وجود داشته باشد. در طول سالهای گذشته کفش ملی به عنوان یک شرکت بازرگانی تبدیل به توزیعکننده سایر تولیدکنندههای کفش شده است. از آنجا که این برند ظرفیت زیادی در پخش و توزیع دارد، تعداد زیادی از تولیدکنندههای کفش را زیر چتر حمایتی خود قرار داده است.
به گفته وی در این شرایط برندهای مختلف کوچک و بزرگ تولیدکنندههای کفش ممکن بود در گذشته با برند خود کفش تولید کنند و در فروشگاههای متفرقه و همچنین فروشگاههای کفش ملی به فروش برسانند. در شرایط فعلی اما تولیدات باید بدون استثنا متعلق به کفش ملی باشد و حتما مراحل تضمین کیفیت را طی کرده باشد و به لحاظ کیفیت مورد بررسی قرار گیرد و بعد از گذر کردن از مراحل تضمین کیفیت، براساس استانداردهای کفش ملی تولید و توزیع شود.
همچنین روحانی درباره چرایی عدم تولید از سوی کفش ملی تاکید کرد: سیاست فعلی مجموعه مدیریتی کفش ملی بر این اساس است که بخشی از نیاز کفش ملی را خود تامین کند. زمان اجرای این طرح در حال حاضر بهطور دقیق مشخص نیست اما مسایل مطالعاتی آن آغاز شده است. در حال حاضر طرحهای توجیحی مورد بررسی قرار گرفته و مذاکراتی با مجموعههای داخلی و برونمرزی انجام شده که در بین مجموعههای مورد بررسی چند شرکت و برند شناختهشده نیز قرار دارد.
امید بیکرانه یا برنامهریزی مدون
افزون بر کفشهای ایرانی که بهطور جدی با اقبال عمومی مواجه بودند، بخشهای دیگر از صنعت کشور نیز در خانه ایرانیان نقشی پررنگ بازی میکرد که معروفترین آنها دو برند «ارج» و «آزمایش» است؛ آزمایش با وجود همه مشکلاتی که در راستای عدم بهروزرسانی پیش آمد، در توفان عظیم تغییر و تحولات اقتصادی سربلند نکرد و در طول چند سال گذشته بهطور کامل تعطیل شد. تعطیلی کارخانه آزمایش زنگ خطری جدی در صنعت بود که هرگز شنیده نشد و چارهای نیز برای بهبود شرایط صنعتی کشور اندیشیده نشد.
کارخانه بعدی که تا امروز لوگوی بزرگ و کارخانه عظیم آن در کیلومتر 5 جاده مخصوص خودنمایی میکند نیز تا امروز قدمی پیش نبرده است. هرچند سالن و انبار بزرگ کارخانه ارج مشغول به کار است اما محصولات آن بهطور ویژه در فروشگاهها به چشم نمیخورد. ارج برخلاف آزمایش مدعی است هنوز به فعالیت تولیدی خود ادامه میدهد اما فروشگاه آن واقع در کیلومتر 5 جاده مخصوص تهران کمتر نشانی از تولیدات به روز و توسعهیافته دارد.
برندهای تولیدی در مسیر هلدینگهای وارداتی
تبدیل برندهای باسابقه و اعتبار ایرانی به شرکتهای بازرگانی ماجرایی عجیب و دور از ذهن است که با نگاهی ساده به چند کارخانهای که دیگر خط تولید جدی ندارند، کاملا قابل لمس است؛ کارخانههایی که میتوانستند موتورهای صنعت کشور را هرچه سریعتر و روانتر به حرکت وادارند، حالا تبدیل به متروکههای اقتصادی شدهاند، متروکههایی که تنها عملکردشان برای بقا بسیار غیرشفاف است و نمیتوان به سادگی آن را مورد بررسی قرار داد.
مدیر روابطعمومی کارخانه ارج نیز در راستای پیگیریهای مکرر حاضر به همکاری نشد و اطلاعات فعالیتهای فعلی این کارخانه را در اختیار این گزارش قرار نداد. ارج و آزمایش هرچند دو کارخانه بزرگی هستند که در میان همه برندهای ایرانی فراموش شده بیش از دیگر برندها مورد بررسی قرار گرفتهاند اما جمعیت بزرگی از کارگران و مهندسان بیکار که زندگی روزمرهشان بعد از تعدیل نیروهای گسترده دچار مشکل شد، در همین کارخانهها مشغول به کار بودند.
بیتوجهی مدیران کارخانهها و از آن نگرانکنندهتر نبود برنامههای مدون و بلندمدت در راستای بهبود شرایط صنعتی کشور از سوی مدیران ارشد صنایع ایران، امروز کشور را به سمتی پیش میبرد که صنعت آن هیچ برند زندهای ندارد.
منبع: جهان صنعت