نام آيت‌الله حسين راستي كاشاني در تاريخ انقلاب اسلامي يك نام آشناست. نام او از آن هنگام بر سر زبان‌ها افتاد كه وي به همراه آيت‌الله شهيد مدني و شاگردانشان به درس امام(ره) در نجف آمدند و دروس خود را تعطيل كردند.
آنها با اين عمل انقلابي، اولا؛ شأن علمي امام(ره) را به رخ دشمنان اسلام و ايران كشيدند و ثانيا؛ نگذاشتند گرد غم غربت، فشار و تحديد بر كرسي درس امام در نجف بنشيند.
حضرات آيت‌الله راستي و آيت‌الله شهيد مدني و ديگر ياران امام(ره) در ايام تبعيد امام در نجف گرد شمع وجود مقدس رهبر نهضت اسلامي جمع شدند تا انقلابيگري و تداوم نهضت را در عراق و ايران فرياد زنند.
نقش آيت‌الله راستي كاشاني در انقلاب اسلامي در كنار ديگر ياران باوفاي امام و رهبري هيچ‌گاه از حافظه تاريخ معاصر محو نمي‌شود.
آيت‌الله راستي كاشاني پس از پيروزي انقلاب با حضور در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و رياست شوراي مديريت حوزه علميه قم و نيز دو دوره حضور در مجلس خبرگان رهبري، نقش راهبردي در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايفا مي‌كردند.
خضوع و فروتني، عمق فهم ديني وي، بصيرت سياسي و فكري او و بهنگام بودن و نيز درك وي از مسائل انقلاب، او را از ديگران متمايز مي‌كرد. وي چشم بيدار انقلاب بود.
دهه اول انقلاب كه برخي با بي‌مهري، انقلاب را به بيراهه مي‌بردند، وي به همراه حضرات آيات آذري قمي، خزعلي، شرعي و جمعي از سياستمداران به انتشار روزنامه رسالت براي پاسداشت راه امام (ره) و تحكيم حركت‌هاي انقلابي و حز‌ب اللهي همت گماشت.
حضور نيرومند وي در راه‌اندازي گفتمان رسالت به گونه‌اي شد كه رسالت در قامت يك گفتمان اسلامي و ملي مطرح در جامعه ديني ما ظاهر شد. او به حاكميت فقه و ولايت فقيه در جوامع امروز اسلامي مي‌انديشيد و در زمينه‌سازي براي اجراي احكام الهي در جامعه اسلامي ما از هيچ كوششي دريغ نمي‌كرد. به همين دليل در راه‌اندازي و مديريت روزنامه رسالت طي دو دهه پس از سال 60 تلاش تحسين‌برانگيزي فرمود. از آن پس يك بيماري جانكاه، جان مقدس او را مي‌آزرد اما او با صبوري، شكر و رضايت آن را پشت سر گذاشت تا به ديدار معبود بشتابد.
آيت‌الله راستي يك مجاهد نستوه، يك فقيه صمداني و يك عالم رباني بود. او در تمام طول حيات پر بركت خود در سنگر ولايت و همراهي با امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله‌العظمي خامنه‌اي هيچ‌گاه ترديد نكرد.
از ديدگاه او؛ روزنامه رسالت كه زحمت بنيانگذاري و راه‌اندازي آن بر دوش وي بود، اثري ماندگار براي ترويج دين و مذهب اهل بيت علیهم السلام و استمرار خط امام و بزرگداشت انقلاب است.
او رسالت را يك «اتاق فكر» براي صيانت از انقلاب مي‌‌دانست و نزديك به دو دهه در اين اتاق حضور يافت و دست نويسندگان و خبرنگاران را مي‌فشرد و همواره الهام بخش بود.
او به مناسبت بيستمين سال انتشار روزنامه رسالت در گفتگويي تصريح كرد: رسالت در نقد اقتصادي در طول 20 سال گذشته كارهاي اساسي و كليدي ارائه كرده و در تصحيح حركت دولت و مجلس موثر بوده است.
خاطره‌اي آموزنده از وي دارم و آن اينكه، روزي از ايشان پرسيدم چرا هر وقت با مومني دست مي‌دهي، دست خود را روي قلب و سينه مبارك مي‌كشي؟ او گفت: روايت داريم وقتي دو مومن با هم دست مي‌دهند، دست سومي بر اين گرمي ارتباط افزوده مي‌شود و آن دست خداست. من هم بلافاصله اين دست را بر قلبم مي‌كشم تا گرمي دست خدا را حس كنم.
آيت‌الله راستي پيوندي راستين با انقلاب، امام و نظام داشت. با هر مومن انقلابي كه با او دست دوستي داده بود تا آخر براي اعتلاي نظام اسلامي بر اين پيوند استوار بود.
خدايش بيامرزد و با اولياي خود به ويژه امام خميني(ره) محشور گرداند.
