چند نکته درباره نشر دیجیتال آینده کتاب به عنوان کالای دیجیتال

متین خاکپور،   3960616071

اگر ما بسترهای جامع و باکیفیتی برای نشر دیجیتال درست کنیم، اقبال مخاطب نسبت به آنها عملا باعث کاهش آفاتی هم‌چون تکثیر غیرمجاز و... می‌شود.

آینده کتاب به عنوان کالای دیجیتال

1) همان‌طور که یکی از دوستان هم به درستی فرمودند، اگر ما بسترهای جامع و باکیفیتی برای نشر دیجیتال درست کنیم، اقبال مخاطب نسبت به آنها عملا باعث کاهش آفاتی هم‌چون تکثیر غیرمجاز و... می‌شود. علاوه بر نمونه‌های خارجی که از صنعت موسیقی ذکر شد (iTunes و Spotify)، نمونه‌ی وطنیِ Beeptunes هم می‌تواند مثال مناسبی باشد که با توجه به هزینه‌های سنگینِ تولید و تکثیر و پخشِ CD‌های موسیقی، بستری مناسب را برای دانلود قانونی آن فراهم کرده است. نمونه‌ی دیگر Netflix در حوزه‌ی تماشای آنلاین فیلم و سریال است که اخیراً سایت‌هایی ایرانی مانند فیلیمو بر همان مدار حرکت می‌کنند. در خودِ حوزه‌ی نشر دیجیتال نیز تلاش‌های خوبی از جمله سایت‌های فیدیبو و طاقچه صورت پذیرفته است.

2) برجسته‌کردن امکانات و مزیت‌های نشر دیجیتال، خصوصاً از حیث جستجو و پژوهش نیز لازم می‌نماید. مهم‌تر از مثال‌هایی هم‌چون هزینه‌های چاپ و به‌روزرسانیِ کتاب‌های مرجع و حتی حمل و نگهداریِ آنها که پُرمشقت است، امکاناتی مانند جستجو در یک بانک اطلاعاتی دیجیتال است که ضرورت می‌یابد؛ مثلا اگر کسی بخواهد برای پژوهشی عبارتی را در مجموعه آثار چند داستان‌نویس بیابد (چنان‌که زنده‌یاد ابوالحسن نجفی کتاب گران‌سنگ فرهنگ فارسی عامیانه را اساساً بر همین مبنا تألیف کرده است)، عملا چاره‌ای ندارد جز آنکه تمام آن رمان‌ها را صفحه به صفحه جستجو کند و فیش بردارد. اما اگر نسخه‌های دیجیتال آن کتاب‌ها در دسترس بود، هر جستجو چند ثانیه بیشتر طول نمی‌کشید.

3) یکی دیگر از فوایدِ کمتر به چشم آمده‌ی نشر دیجیتال، گسترش امکانِ دسترسی به کتاب است؛ چه در داخل کشور و استان‌ها و مناطق مختلف و چه برای ایرانیان خارج از کشور (جمعیتی حدوداً پنج میلیون نفری) که همراه ‌بُردنِ کتاب‌هایشان از ایران یا دسترسی‌شان به کتاب‌های موردنیاز و جدیدالانتشار - اگرنه ناممکن - بسیار دشوار است. به این بیفزایید جمعیتِ فارسی‌زبان در کشورهای همسایه و سایر محققین و پژوهشگران و ایرانی‌شناسانِ ایرانی و غیرایرانی را. حتی در حوزه‌ی گسترش زبان فارسی نیز می‌توان گفت که بدون ایجاد دسترسی بین‌المللی به کتاب‌های فارسی - که عملا با کتاب دیجیتال ممکن می‌شود - کار چندانی پیش نخواهد رفت.

4) مسئله‌ی کپی‌رایت نیز با تکنولوژی پیوند تنگاتنگی دارد. اگر بتوانیم تکنولوژیِ برنامه‌نویسی و نرم‌افزاری و... را در سایت‌ها و محصولاتمان ارتقا دهیم، کالای دیجیتال را با امنیت بالاتری عرضه خواهیم کرد. بدیهی‌ست که هر ترفندی، پادترفندی هم دارد، اما همان عواملِ کیفی می‌تواند آسیب‌های احتمالی را کاهش دهد؛ مثلا در بسترKindle که مربوط به عرضه‌ی کتابِ دیجیتال در کلان‌سایتِ آمازون است، فرمتی اختصاصی برای آن تولید شده که فقط در دستگاه‌های کتاب‌خوان و نرم‌افزار اختصاصیِ آمازون قابل خواندن است (همان دو سایتِ فارسیِ ذکرشده نیز از چنین تمهیداتی بهره می‌برند). اگرچه با برخی ترفندهای غیرقانونی می‌توان آن را به سایر فرمت‌ها تبدیل و در سایر محیط‌ها نیز از آن استفاده کرد، اما این تبدیل با تغییراتی در صفحه‌بندی، امکاناتِ جستجو در متن، پانویس‌ها و سایر امکاناتِ فرمتِ اصلی همراه خواهد بود و در بسیاری موارد عملا نسخه‌ی تبدیل‌شده را کم‌کارآمد یا ناکارآمد می‌کند.

لذا قرار نیست همیشه کتاب دیجیتال را معادل فرمت PDF آن هم به صورت اسکن‌شده فرض کنیم (که اتفاقاً بسیاری از ساده‌ترین امکانات کتاب دیجیتال مانند جستجو در متن را هم ندارد و عملا استفاده از آن در بعضی موارد سخت‌تر از کتاب چاپی است). ضمن اینکه اسکن‌کردن یک کتاب چاپی بسیار ساده‌تر از تبدیل فرمت اختصاصی یک کتاب دیجیتال خواهد بود و چنین است که کتاب دیجیتال حتی ممکن است امنیت بیشتری را نسبت به کتاب چاپی برای صنعت نشر فراهم کند.

(البته این رویّه‌ی فرمت‌سازیِ اختصاصی هم زمانی کارساز است که معدودی سایتِ جامع و قوی شکل بگیرد. اگر قرار باشد برای دسترسی به هر کتاب دیجیتالی مجبور شویم به سراغ یک سایت دیگر برویم و در آن عضو شویم و نرم‌افزار اختصاصی‌اش را نصب کنیم و... عملا کارایی نشر دیجیتال کاهش می‌یابد)

5) عدم بهره‌مندیِ ما از امکانات نشر دیجیتال فقط به حوزه‌ی مصرف یا همان خوانش محدود نمی‌شود، بلکه در حوزه‌ی تولید یا همان تألیف نیز کم‌بهره مانده‌ایم. نرم‌افزارهای بسیار قدرتمندی برای پژوهش، متن‌نگاری، ترجمه و... در دنیا رایج است که گاه به‌دلیل عدم آشنایی و گاه به‌خاطر عدم پشتیبانی آنها از زبان فارسی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. LaTeX و EndNote و امثالهم هنوز چنان که باید و شاید میان ما جا نیفتاده‌اند. موردی که شخصاً درگیرش بوده‌ام، ترجمه‌ای مشترک با چند مترجم بود که پیداکردنِ اختلافاتِ اصطلاح‌شناسی و یکسان‌سازیِ آنها بسیار زمان‌بر و دشوار شد، حال آنکه نرم‌افزاری مانند Trados Studio می‌توانست بسیار مددکار باشد.

6) لذا در حوزه‌ی تکنولوژی، یکی دیگر از اقدامات مؤثر، فارسی‌سازیِ نرم‌افزارهای مربوطه است، چون با توجه به بازار کوچک زبان فارسی نسبت به سایر زبان‌های زنده‌ی دنیا نمی‌توان از شرکت‌های خارجی انتظار داشت که به تنهایی روی آن سرمایه‌گذاری کنند و خودمان باید به آنها رجوع و با جلب نظرشان با آنها مشارکت کنیم.

تصور کنید اگر سال‌ها پیش کشورمان به Microsoft هزینه‌ای نه‌چندان زیاد پرداخت می‌کرد تا غلط‌گیرِ زبان فارسی را نیز در پَک نرم‌افزارهای آفیس فعال کند، چه تأثیر شگرفی در اصلاح یا دست‌کم یکسان‌سازیِ رسم‌الخطِ محیّرالعقولِ فارسی و غلط‌ها یا اختلافاتِ نگارشیِ حاصله می‌داشت و آیا نتیجه‌ی آن - دست‌کم در همین یک مورد - از اقداماتِ صدها فرهنگستان و وزارتخانه و دَم و دستگاه مؤثرتر نمی‌بود و میلیون‌ها نفرساعت در وقت و هزینه‌های ویراستاری و تدریسِ آیین نگارش و الخ - که تا به امروز هم موفق نشده صورت کاملا یکسانی میان نوشته‌های فارسی ایجاد کند - صرفه‌جویی نمی‌شد؟ و اگر هم «مرگ بر آمریکا»، پس چرا خودمان در این زمینه بومی‌سازی نکردیم؟

جالب است، با آن‌که زبان چینی پُرگویش‌ورترین زبان دنیاست، شرکت آمازون آن را جزو زبان‌های قابل پشتیبانی در بستر Kindle ارائه نکرده بود (به احتمال زیاد به خاطر پیچیدگی و تعدّد زیاد کاراکترهای این زبان) و خود برنامه‌نویسان چینی آستین بالا زدند و زبان‌شان را روی فرمت اختصاصی کیندل پیاده کردند. نتیجه: امروزه کتاب‌های کیندل به 39 زبان ارائه می‌شوند که فارسی جزو آنها نیست؛ از ماست که بر ماست.

7) البته در صورت فراگیرشدن نشر دیجیتال، نگرانی‌های مربوط به اقتصادِ مشاغل و شاغلان مرتبط با نشر سنّتی نیز باید مدنظر قرار بگیرد. نه باید با نگاه نئولیبرالیستی آنها را به حال خود رها و حتی تحقیر کرد و نه باید با اقتدارگراییِ دولتی و بروکراسی به روش‌های ناکارآمد روی آورد. اگر نشر دیجیتال با همه‌ی اقتضائات و گستردگیِ آن پیاده شود خود فرصت‌های شغلی زیادی پدید می‌آورد و پاره‌ای از شاغلان فعلی می‌توانند با کسب دانش و مهارت لازم به آن حوزه‌ی جدید راه یابند. هم‌چنین اگر زمینه‌ی تعامل با بنگاه‌های بزرگ و بین‌المللی در این حوزه فراهم شود، بازارِ وسیع‌تر و سهمِ بازارِ بزرگتری هم به وجود خواهد آمد. به هر روی، تغییرِ شیوه‌های کسب‌وکار - خصوصاً به سمتِ کسب‌وکارهای آنلاین و دیجیتال - جریانی بسیار فراگیر است که نشر بخش بسیار کوچکی از آن است. راه مواجهه با آن نه متوقف‌کردنِ روندِ توسعه است، نه فراموش‌کردنِ جنبه‌های اخلاقی و انسانیِ آن؛ بلکه بهره‌گیری از خلاقیت، عقلانیت، دانش، مدیریت و نوآوری است.

8) یک نکته را هم در جدل با مواضعِ پیش‌گفته طرح می‌کنم زیرا عاری از حقیقت نیست: نبایست از تفاوت‌های اثرگذار بین تجربه‌ی خوانشِ متن دیجیتال و چاپی غافل شد. در این‌باره البته که مطالبِ بی پایه و اساس زیاد گفته شده است، اما دست‌کم یک منبع موثق و جامع می‌شناسم که این موضوع را به طریقی علمی و ژرف‌کاوانه بررسی کرده است و حتماً به علاقمندان توصیه می‌کنم: کتابی به نام اینترنت با مغز ما چه می‌کند؟ نوشته‌ی نیکلاس کار، ترجمه‌ی محمود حبیبی، نشر گمان. این کتاب بر خلاف عنوانش تنها درباره‌ی تأثیر اینترنت حرف نمی‌زند، بلکه تمامِ رسانه‌ها و ابزارهای دیجیتال را در قیاس با غیردیجیتال و تأثیراتِ فیزیولوژیک و روان‌شناختیِ آن را بر مغز بررسی می‌کند. حاصلش زنهاری‌ست مهم که تمامِ تأثیراتِ ابزارهای دیجیتال لزوماً مفید و مطلوب نیستند و بهترین نتیجه‌ی عملی‌اش احتمالا این خواهد بود که با آگاهی و توجه به این مسئله، میزانِ مصرف، نحوه‌ی استفاده و اساساً طراحیِ این ابزارها و رسانه‌ها را به‌گونه‌ای مورد بازنگری قرار دهیم که تهدیدهایش کمتر شود.

9) دست‌آخر این‌که اقتصادِ نشر، فارغ از تأثیرِ نشرِ دیجیتال هم، به علت پایین‌آمدنِ چشمگیرِ سرانه‌ی مطالعه، با بحران مواجه است. ایضاً اگر همه‌ی نشرِ ایران هم دیجیتال شود، اما خوانندگانِ چندان و مؤلفانِ دانایی نداشته باشد، دوباره با رکود و تعطیلی مواجه خواهد بود، و کیست که نداند تعطیلی در چنین حوزه‌ای صرفاً تعطیلیِ چند بنگاهِ اقتصادی نیست؛ تعطیلیِ اندیشه و پسرفتِ تمدن است.
مهم‌ترین کار این است که عادت به مطالعه را در همگان - خصوصاً کودکان - نهادینه کنیم. این نه تنها مخاطب‌پروری برای صنعتِ نشر - چه در شکل سنتی، چه دیجیتال و چه هر شکل مفروض دیگری - است، بلکه بیمه‌کردنِ تمدن و آتیه‌ی این سرزمین است. استاد بزرگواری می‌گفت: «مسجد نسازید؛ مسجدی بسازید»؛ آدمِ نمازخوان هر جایی باشد نمازش را می‌خواند.

 

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. بازی با کلمات

  3. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  12. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  13. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  14. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  15. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  16. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  17. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  18. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  19. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  20. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  21. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  22. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  23. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  24. موفقیت ایران در ساخت موتور بنزینی ۶ سیلندر + تصاویر

  25. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

آخرین عناوین