پس از جنگ ۱۲ روزه، ارتقای فناوری موشکهای پنهانکار و هوشمند توسط ایران، صرفاً یک جهش فنی یا دستاورد صنعتی نیست. این ارتقا، زبانی است که تاریخ با آن سخن میگوید. پیامی درخشان و رخشان دارد، نه از جنس هیاهو، بلکه از جنس اطمینان و افتخار. صدایی که در وهله نخست نه برای تهدید، که برای تثبیت معنا برخاسته است. این صدا، صدای انقلاب اسلامی است، آنگاه که از سطح سیاست روزمره عبور میکند و به لایههای عمیق هویت تاریخی و تمدنی ایرانیان پیوند میخورد.
در این فناوری، روح حماسی ایران موج میزند؛ همان روحی که پیش از آنکه در قالب دولتها و مرزها تعریف شود، در حافظه اسطورهای این سرزمین زیسته است. پنهانکاری این موشکها، پنهانکاری ضعف نیست؛ پنهانکاری اقتدار است و علیه سیاست ریا و دروغ، سیاست اختفا و ترس صهیونیسم. اقتداری که نیازی به نمایش دائمی ندارد، چراکه به خود و به ریشههایش آگاه است. این پنهانیِ مقتدر، نشانه استقلالی است که نه وامدار شرق است و نه مرعوب غرب؛ استقلالی که هزینه داده، صبر کرده و آموخته است.
هوشمندی این سلاحها نیز صرفاً محصول تکنیک و محاسبه نیست. این هوش، امتداد همان عقلانیتی است که در سنت ایرانی_اسلامی، همواره با اخلاق و غایت همراه بوده است. هوشی که میداند قدرت، آنگاه مشروع است که در خدمت بازدارندگی، امنیت و کرامت جمعی قرار گیرد. از این منظر، میتوان گفت این هوش، نشانی از حکمت الهی است که در تاریخ جاری میشود؛ نه بهصورت معجزه، بلکه در قالب اراده، مجاهدت و خودباوری یک ملت.
این دستاورد، رؤیای کهن داستان باستان ایران است که از میان قرون برخاسته؛ رؤیای ملتی که بارها خواستهاند او را از تاریخ بیرون برانند، اما هر بار، با زبانی تازه بازگشته است. گاه با شعر، گاه با فلسفه، گاه با قیام و بر این عناصر، فناوری را نیز افزوده است. این بازگشت، تقلید گذشته نیست؛ احضار معناست. صدای عدالت مسلح است؛ عدالتی که اگر بیپشتوانه قدرت باشد، در جهان بیرحم معاصر شنیده نمیشود.
از این روست که این صدا، فراتر از مرزهای ایران شنیده میشود. صدای قدرقدرت مستضعفان عالم است؛ نه به معنای تحریک احساسات، بلکه به معنای یادآوری یک امکان یعنی امکان ایستادن، امکان مستقل بودن، امکان آنکه ملتی، حتی در شدیدترین فشارها، بتواند زبان خاص خود را در معادلات قدرت حفظ کند. این فناوری، ترجمه مادی همین امکان است؛ پیامی آرام اما قاطع که میگوید تاریخ هنوز بسته نشده و آینده، همچنان محل منازعه ارادههاست.




نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.