احمد داووداغلو، نخستوزیر اسبق ترکیه در یادداشتی با اشاره به دیدار اردوغان با ترامپ نوشت :
این دیدار را نباید یک موفقیت شخصی یا دوجانبه دید، بلکه باید آن را در چارچوب تلاش ترامپ برای برهم زدن نظم ۸۰ ساله جهانی و ایجاد یک سیستم نئوامپریالیستی تحلیل کرد. من عمیقاً نگران بشریت و جایگاه کشورم در این توازن جدید هستم.
این تحلیل حاصل احساسات شخصی نیست، بلکه نتیجه سالها تجربه است. همه ما ناگزیریم که تصورات قدیمی خود از جهان را تغییر دهیم و برای آینده کشورمان محوری جدید بسازیم.
به باور من، ترامپ و مراکز قدرت پشت او به دنبال از بین بردن سازمان ملل و ایجاد یک نظم تکقطبی با محوریت آمریکا هستند. لحن تحقیرآمیز او نسبت به رهبران جهان، یادآور لحن هیتلر و موسولینی پیش از جنگ جهانی دوم است.
اما بنبست جدی ترامپ اینجاست: سهم اقتصادی غرب از ۷۲٪ به ۴۸٪ کاهش یافته، در حالی که سهم آسیا به تنهایی به ۴۶٪ رسیده است. غرب برای اولین بار در حال از دست دادن سلطه خود است و سیاستهای تهاجمی ترامپ در حوزه تجارت، واکنشی به همین ضعف است.
این رویکرد تهاجمی، زیرساختهای نظم بینالمللی مبتنی بر "صلح آمریکایی" را نیز نابود میکند و خطر یک "زلزله سیستمی" و حتی جنگ جهانی را به همراه دارد.
استراتژی ترامپ، یک رویکرد "یا با من یا علیه من" است تا دیگر کشورها را به "متحدان وابسته" (اقماری) خود تبدیل کند. این فشار روانی در دیدار با اردوغان نیز به کار گرفته شد و باید دانست که هر کلمه و ژست در آن ملاقات، کاملاً حسابشده بود.
توصیه قاطع من به دولت این است که فریب روابط شخصی و ژستهای نمادین را نخورد. ارزیابی این دیدار باید بر اساس این معادله جدید جهانی باشد، در غیر این صورت ترکیه وارد تونلی بیبازگشت خواهد شد.
اولین چالش داخلی ما این است: چگونه میتوان وعدههای اردوغان در کاخ سفید را با پیشنهاد آقای باغچلی (متحد دولت) برای اتحاد ترکیه با چین و روسیه سازگار کرد؟
راه حل پیشنهادی من روشن است: ترکیه باید یک سیاست خارجی چندبعدی را با ظرافت ادامه دهد و هرگز به متحد وابسته هیچ بلوکی تبدیل نشود.
شرط لازم برای این کار این است که "عناصر قدرت" داخلی خود را مستحکم کنیم و هرگز نقاط ضعف خود را به نمایش نگذاریم.
منظورم از عناصر قدرت، مواردی چون اعتماد به نفس ملی (و نیفتادن در دام تمجیدهای ریاکارانه)، دموکراسی سالم (در برابر اتهام تقلب در انتخابات) و عدالت مستقل (در برابر پروندههایی چون کشیش برانسون) است.
همچنین اعتبار نهادهای دولتی (در برابر پرونده هالکبانک)، صنایع دفاعی قدرتمند (در برابر مسئله اف-۳۵) و مسئولیت دفاعی مشترک (درک اینکه اف-۱۶ لطف نیست) از دیگر عناصر قدرت ما هستند.
در کنار اینها، باید به سیاست تجاری رقابتی (در برابر تخفیفهای یکجانبه)، استقلال در خرید انرژی (در برابر درخواست لغو قراردادها با روسیه) و آزادی اندیشه و عقیده (در برابر فشارهای خارجی) نیز به عنوان عناصر قدرت توجه کنیم.
و اما موضوعی که مایه اندوه عمیق من است: غزه. چشم و گوش مظلومانی که دو سال است در غزه در معرض نسلکشی قرار دارند و جهان اسلام به این دیدار دوخته شده بود، اما متأسفانه فریاد آنها در کاخ سفید طنینانداز نشد.
این بسیار دردناک بود که ترامپ، بزرگترین حامی نتانیاهوی نسلکُش، دو بار از اجساد ۳۸ گروگان اسرائیلی یاد کرد، اما هیچ اشارهای به دهها هزار کودک، زن، روزنامهنگار و کادر درمانی که با سلاح و گرسنگی در غزه به قتل رسیدند، نکرد.



