حمله رژیم صهیونیستی به قطر و نزدیکی کشورهای عربی به ایران
روزنامه قدس نوشت:
نشست اضطراری سران کشورهای اسلامی در قطر (در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به دوحه) در حالی برگزار شد که پیش از آن خوشبینی فزایندهای برای گذر اجلاس جاری از بیانیههای نمایشی به اقدام عملی مقابل جنایتهای اشغالگران وجود داشت. با این حال بسیاری از ناظران سیاسی با نگاه تردیدآمیز معتقدند گردهماییهایی اینچنینی به دلیل وابستگی بسیاری از کشورهای عربی به محور غربی نتیجه خاصی نداشته و آنها در نهایت صرفاً به تهدید کاهش روابط با رژیم صهیونیستی بسنده خواهند کرد. اما نشست مذکور فرصت خوبی پیش روی جمهوری اسلامی قرار داده تا به تبیین سیاست اصولی و درست خود در مواجهه با دشمن صهیونیست بپردازد. روز گذشته مسعود پزشکیان در دیدارهای دوجانبه با مقامات مختلف از جمله تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر و محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق روی این نکته که مسلمانان باید با پشت سر گذاشتن اختلافات به صورت یکصدا و در عمل برای توقف جنایتهای رژیم اسرائیل تلاش کنند دست گذاشت.
بر این اساس با وجود همه موانع، ایجاد اشتراک نظر و هدف میان ایران و دولتهای عربی در مقابل دشمن اشغالگر را میتوان یکی از پیامدهای ناخواسته تهاجم اخیر صهیونیستها به قطر قلمداد کرد؛ اتفاقی که قطعاً به مذاق رژیم خوش نخواهد آمد. در همین باره تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی، نزدیکی عربستان، مصر و اردن به ایران را یک چالش جدی خوانده است. شبکه ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعتراف میکند این رژیم پس از شکست عملیات ترور رهبران حماس در قطر با بحران و سونامی سیاسی و دیپلماتیک روبهرو است؛ چرا که کشورهای مذکور خود را دوست اسرائیل میدانستند ولی حال بیشتر به سمت ایران متمایل شدهاند. جالب آنکه روز گذشته منابع خبری، پیشنهاد فؤاد حسین، وزیر خارجه عراق در جریان دیدار با سیدعباس عراقچی برای برگزاری نشستی مشترک میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، عراق و ایران در حاشیه نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل را رسانهای کردند، نشستی که قرار است در آن گفتوگوها و هماهنگیهای منطقهای تقویت شود.
در نهایت اینکه حمله اسرائیل به قطر پس از دو سال جنایت در غزه نشان داد تلآویو هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیست و حتی چشماندازی فراتر از نیل تا فرات در رؤیاهای خود میپروراند و این موضوع شیوخ عربی را که زمانی در مسیر عادیسازی روابط با اشغالگران گام برمیداشتند حالا به طور جدی در زمینه تغییر سیاستشان در قبال ایران به فکر فرو برده و این گونه است که میگویند عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
******
دولت برای تغییرات عجله کند
روزنامه فرهیختگان نوشت:
خطر رادیکالیسم همچنان دولت را تهدید میکند، فانتزیسازانی که انتظارات غیرمعقول از دولت دارند به همان اندازه به دولت آسیب میزنند که رادیکالهای طیف دیگر با اعمال فشار به دنبال استیضاح رئیسجمهور و زمین زدن دولت هستند. اما جدای از انتظارات و فشارهای نامتعارف، این گزاره قابل انکار نیست که دولت هنوز نتوانسته با برخی از چالشهای اساسی کشور، مواجههای درست داشته باشد، آنها را مدیریت و برایشان راهحل پیدا کند.
ریشه بخشی از این عدم توانمندی را میبایست در چینش کابینه جستوجو کرد. در حال حاضر برخی از وزرای دولت توانمندی لازم برای مدیریت بحرانهای فعلی را ندارند. همانطور که پیش از این اشاره شد، بهتر است دولت پیش از آنکه مجلس گزینه طرح سؤال و استیضاح را روی میز بگذارد، خود اصلاح کابینه را کلید بزند. آنچه از راهروهای مجلس به گوش میرسد این است که نمایندگان استیضاح سه وزیر دولت از جمله وزیر کار، نیرو و راه و شهرسازی را روی میز گذاشتهاند، اما طبیعتاً به میان آمدن بهارستان چالشهای دولت را بیشتر خواهد کرد.
چالش اصلیای که پیش روی دولت قرار دارد به خود کابینه برمیگردد. دولت در حال حاضر با چالشها و بحرانهای متعددی در حوزههایی مثل انرژی، آب و برق مواجه است. این چالشها و بحرانها با حضور افراد کارآمد در دولت قابل مدیریتند، اما اگر افرادی که در کابینه حضور دارند از کارآمدی لازم برخوردار نباشند، دولت نمیتواند این بحرانها را مدیریت کند و در درجه بعدی نارضایتی مردم تشدید خواهد شد. در حال حاضر و در صورت نادیده گرفتن برخی از ناکارآمدیها، کابینه و تیم دولت به اصلیترین عامل برای ضربه زدن به دولت تبدیل خواهند شد و پس از آن نیز رادیکالها فضا را برای گرفتن ماهی از آب گلآلود مناسب میبینند. انتظار اصلی از دولت این است که افراد کاربلد باتجربه را در دولت قرار دهد که هم توان مدیریت چالش را داشته باشند و هم احساس ناکارآمدی و رخوت در مدیریت به افکار عمومی منتقل نکنند.
پیش از این و در آستانه یکسالگی دولت به این موضوع اشاره شد که با توجه به اینکه یک سال از عمر دولت گذشته و میتوان سنجهای از اقدامات مثبت و منفی دولتها داشت، بهترین زمان برای آن است که دولت اصلاحاتی را برای کارآمد شدن کابینه آغاز کند. در میانه بحرانهای عدیدهای که در دولت وجود دارد، برخی از چهرههای دولتی به گونهای با برخی بحرانها از جمله کمبود انرژی، برخورد میکنند که گویی درک و نگاه درستی از سختیهایی که با آنها مواجهند، ندارند. طبیعتاً ضروری است که تجدیدنظری در مورد حضور برخی از این افراد در دولت اعمال شود.
******
ابعاد مهم سفر لاریجانی به عربستان
سایت نامهنیوز نوشت:
روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، به عنوان دو قدرت برجسته خلیج فارس، در سالهای اخیر از مرحله "تقابل شدید" به سمت "تعامل محتاطانه " حرکت کرده است. در این راستا علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی به عربستان سعودی سفر کرده است.
منصور حقیقت پور، نماینده سابق مجلس، تحلیلگر و از چهرههای سیاسی نزدیک به لاریجانی در گفتگو با نامهنیوز درباره سومین سفر منطقه ای لاریجانی (بعد از عراق و لبنان) گفت: «تحرکات سیاسی ایران در سطح منطقه حاصل حضور آقای دکتر علی لاریجانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است و به نظر میرسد در جریان سفر به عربستان، مشکل لبنان حل و فشار از روی حزب الله برداشته خواهد شد».
وی با اشاره به توافق ایران و آژانس افزود: «توافق با آقای گروسی گام بلندی به نفع ایران بود و این توافق به نوعی اروپایی ها را آچمز کرد».
تحلیلگر مسائل سیاسی و امنیتی درباره میانجیگری قطر بین ایران و آمریکا اظهار کرد: «به تصمیمات مقامات کشور احترام می گذاریم و امیدوارم در میانجیگری قطر بین ایران و آمریکا اتفاقات مثبتی بیفتد اما نمی توان برخی واقعیت ها را نادیده گرفت؛ قطر در ایفای نقش میانجی برای پایان دادن به جنگ غزه ناموفق بود. ضمن آنکه خودش نیز زخم خورده اسرائیل و آمریکاست».
وی درباره احتمال وقوع یک سورپرایز در سفر پزشکیان به نیویورک گفت: «بعید می دانم اتفاقی بیفتد».
******
سه رخداد، یک نتیجه
روزنامه سیاستروز نوشت:
حوزه سیاست خارجی دیروز با چند تحول مهم همراه بوده است که به رغم تفاوت در موقعیت مکانی و بازیگران، اما در نهایت به یک نتیجه مشترک ختم شده است که توجه به آن می تواند در تدوین سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذارباشد. نخست آنکه نشست آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی برگزار شد که از یک سو اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی در این نشست به تشریح مواضع، حقوق و خطوط قرمز هستهای ایران پرداخته و خواستار تغییر رفتارهای مغرضانه آژانس شد و از سوی دیگر نیز ایران قطعنامهای درمورد حمله به تاسیسات هسته ای در کنفرانس سالانه آژانس انرژی اتمی ارائه کرد که به گفته اسلامی با کارشکنی آمریکا و کشورهای غربی همراه شد. در این میان مواضع گروسی مدیر کل آژانس در باب توافق تهران و آژانس در مصر و نیز ادعاهای مقامات غربی که بار دیگر خواستار غنی سازی صفر برای ایران شدند نشان داد که عملا دل بستن به تغییر موضع آژانس و غرب یک تصور غیر قابل تحقق است و به قول معروف توبه گرگ صرفا مرگ است. این نشست بیانگر این حقیقت است که رویه سابق فشار و مذاکره از سوی غرب با اتهام زنیهای واهی ادامه دارد و آژانس و شخص گروسی نیز جز بازی در زمین غرب کارکردی ندارند بویژه آنکه جناب مدیر کل به دنبال نشستن بر کرسی دبیر کلی سازمان ملل است و رضایت غرب برایش یک اولویت ناتمام میباشد.
دوم آنکه دیروز نشست سران سازمان همکاری اسلامی و کشورهای عربی در قطر برگزار شد. این نشست با محوریت بررسی تحولات منطقه بویژه تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به قطر برگزار گردید و حاضران از جمله پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران در این نشست به بیان دیدگاهها و راهکارهایشان برای رسیدن به منطقه به ثبات و امنیت پایدار پرداختند. هر چند که در این نشست کشورهای عربی منطقه بر لزوم حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی تاکید و به نوعی همراهی خود را با دیدگاه کشورهای مقاومتی همچون ایران، الجزایر و... نشان دادند اما بیانیه پایانی و نیز مواضع آنها در سخنرانیهایشان نشان داد که عملا این کشورها رویکردی برای اقدام عملی در برابر رژیم صهیونیستی و حامیانش ندارند و این نشست برایشان بیشتر جنبه نمایشی داشته است.
سوم آنکه سفر روبیو وزیر خارجه آمریکا به سرزمینهای اشغالی فلسطین و تاکید او بر تنها اولویت آمریکا بودن منافع رژیم صهیونیستی و تکرار ادعاهای آمریکا علیه فعالیت هستهای و منطقهای ایران، بار دیگر نشان داد که دلخوش کردن به مذاکره با آمریکا و اعتماد کردن به وعدههای آن سرابی بیش نیست چرا که دشمنی آمریکا پایان ناپذیر است و مذاکره نیز صرفا یک فریب و بازی است.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که این سه رخداد در نهایت این درس را به همراه دارد آن اینکه نه آژانس، نه آمریکا و نه وعدههای کشورهای عربی نمی تواند کارکردی برای ایران داشته باشد بلکه تهران باید با تکیه بر داشتههای داخلی، اولویت بخشی به شرق گرایی و اتحادیههایی همچون شانگهای وبریکس، حفظ و تقویت مقاومت منطقه و کنار نهادن به دلخوشیهای بی حاصلی همچون احتمال تغییر رفتار آژانس و یا مصالحه گر شدن آمریکا و اروپا، برای حل مشکلات داخلی و نقش آفرینی جهانی اقدام نماید.
******
دغدغه مردم، معیشت و اقتصاد، دغدغه اصلاحطلبان، خاتمی و کروبی!
سایت جهاننیوز نوشت:
در حالی که یک سال از دولت اصلاح طلب مسعود پزشکیان میگذرد، شاخصهای اقتصادی تعریف چندانی ندارند. در دیدار اخیر رئیس جمهور و هیئت دولت با رهبر انقلاب هم ایشان بحث موضوعات اقتصادی از جمله مسکن و بازار را پیش کشیدند و تاکید کردند که «حالت رهاشدگی بازار به روحیه مردم صدمه میزند». با این حال رصد عملکرد احزاب و رسانههای اصلاح طلب که حامیان جدی رایآوری پزشکیان در زمان انتخابات بودند، نشان میدهد که سرگرم بازی های سیاسی - رسانهای و منافع قبیلهای خود هستند. حزب اتخاد ملت(مشارکت سابق) در آخرین بیانیه خود که چند روز پیش صادر شد، با اذعان به عملکرد اقتصادی نامطلوب دولت در سال اول اما پیگیری آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر سران فتنه را مناسب ارزیابی کرده است! این بیانیه چند روز پیش در تیتر و عکس اصلی روزنامه اعتماد، رسانه وابسته به رئیس شورای اطلاع رسانی دولت منتشر شد!
روزنامه اعتماد در شماره امروز خود هم به حضور مهدی کروبی، از سران فتنه سال 88 در نشست شورای مرکزی حزب اعتماد ملی پرداخته است. در کنار کروبی هم الیاس حضرتی نشسته است که متاسفانه از سال گذشته با حکم پزشکیان ریاست شورای اطلاع رسانی دولت را عهده دار است. در همین باره روز گذشته، روزنامه اصلاح طلب هم میهن متعلق به غلامحسین کرباسچی با تصویر دو نفر از سران فتنه 88 یعنی خاتمی و کروبی و تیتر «دیدار بزرگان در جماران» منتشر شد.
چند روز پیش هم که بحث عزل معاون هنری پرحاشیه و کارنابلد وزیر ارشاد سوژه اصلاح طلبان شده بود. در حالی که دلسوزان دولت انتظار داشتند کنار گذاشتن نادره رضایی بسیار زودتر صورت میگرفت اما رسانه های جریان اصلاحات از این تصمیم وزیر ارشاد انتقاد کردند. با این حال شفیعیان، مشاور ریاست جمهوری در توئیتی نوشت که مقصر ایجاد نارضایتی عمومی و حرکت کننده برخلاف وفاق رئیس جمهور باید زودتر کنار میرفت.
آذر مصنوری، رئیس جبهه اصلاحات هم که در چند هفته گذشته بیانیه خائنانه آنها و یا درخواستهای مشکوک نظیر بیان شاف خسارات وارد شده به ایران در جنگ موضوع اصلی رسانه ها بود، در آخرین توئیت خود به بهانه سالروز آغاز فتنه زن زندگی آزادی در سال 1401، نوشته است: «تجربه مواجهه با موضوع پوشش زنان نشان داد که مقاومت در برابر حق انتخاب سبک زندگی، نتیجهای جز افزایش تنشهای اجتماعی، گسترش تقابل و شکلگیری مقاومتهای مدنی در پی ندارد. آیا نباید از این تجربه درس گرفت و در مواجهه با حق شادی و نشاط مردم، مسیر متفاوتی برگزید؟»
در مورد دیگر سایت اصلاح طلب عصر ایران در یک مطلب سراسر عقده گشایانه و متوهمانه به سالگرد فوت مهسا امینی و شروع اغتشاشات آن سال پرداخته و در بخشی از آن نوشته است: «ایران بعد از مهسای 1401 نسبت به ایران قبل از آن چندان تغییر کرده که هیچ کس را جز چند تا امام جمعه و نمایندگان استصوابی و صدا و سیمای انحصاری و تکراری و شعاری یارای انکار آن نیست و هر که خواسته انکار کند یا عقربههای زمان را به عقب بازگرداند زحمت بیهوده متحمل شده است. چند امام جمعه که هر هفته حجاب حجاب میکردند حالا عملا دیگر سوژهای ندارند و اگر قبل از جنگ 12 روزه امیدوار بودند با تکیه بر سگگردانی جبران و شیفت کنند حالا دیگر نه تنها دربارۀ پوشش حرفی ندارند که دربارۀ توافق و مذاکره هم مثل سابق نمیتوانند نطق کنند».
در ادامه مطلب آمده است: «دیگر دولتی بر سر کار نیست که مرحوم رییس آن اگرچه تلفنی تماس گرفت و تسلیت گفت و بعد به نیویورک رفت اما درصدد انکار اعتراضات اجتماعی برآمد و آن را به دشمنان نسبت داد بلکه دولتی و رییس جمهوری بر سر کار است که رسما و علنا قانون موهون مجلس را مسکوت گذاشته است».
قصد این گزارش پاسخگویی به موارد به مطرح شده نیست اما همه موارد فوق نشان میدهد که معیشت و اوضاع اقتصادی که اصلی ترین و مهم ترین چالش زندگی مردم است، دغدغه اصلاح طلبان نیست. حتما آقای پزشکیان باید دقت بیشتری به خرج بدهد تا برخی از افرادی که با این نگاههای ضدملی در دولت و اطراف رئیس جمهور نفوذ کردهاند نتوانند نگاههای منحرفانه و منافع باندی خود را به نام مطالبات مردمی در ذهن رئیس جمهور تثبیت کنند.
******



