اگرچه بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که دستورکار اصلی سفر نتانیاهو به آمریکا، مساله ایران بوده و وی در رایزنی با رئیس جمهور آمریکا سعی داشته تضمین هایی را از او جهت همراهی با اقدامات و رویه های ضدایرانی رژیم اشغالگر قدس کسب کند. اما در بحبوحه سفر نتانیاهو به آمریکا، شاهد حمایت او از ترامپ جهت کسب جایزه صلح نوبل نیز بودیم! این موضوع خیلی زود مایه مضحکه و شوخی بسیاری از تحلیلگران و حتی افکار عمومی بین المللی شد.
نتانیاهو که دستش به خون هزاران انسان بیگناه در جنگ غزه آلوده است و از سوی دیوان لاهه با حکم بازداشت خود به دلیل ارتکاب به جنایت علیه بشریت و نسل کشی رو به رو شده، از دونالد ترامپ که او نیز سیلی از اقدامات ضدانسانی را علیه طیف متنوعی از کشورهای جهان در قالب هایی نظیر تجاوز صریح به حقوق آن ها و سختتر کردن زندگی اقتصادی آن ها در کارنامه دارد، حمایت کرده که جایزه صلح نوبل بگیرد!
جالب اینکه دولت آمریکا، روابط خود با ابومحمد الجولانی رئیس جمهور خودخوانده سوریه را که پیشتر یکی از نیروهای القاعده بوده و جنایات زیادی را مرتکب شده هم عادی سازی کرده است. از چشم اندازی کلان نیز رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در تاریخ خود اقدام ضدانسانی نبوده که انجام نداده باشند. حال در این همین فضا، فردی نظیر ترانپ مدعی می شود که من پنج جنگ را خاتمه دادم اما جایزه صلح نوبل را به دیگران می دهند!
واقعیت این است که نظام غرب به قدری دچار سقوط شده که افرادی نظیر ترامپ یا نتانیاهو، خود را صلح ساز معرفی می کنند و داعیه این را دارند که آن ها باید تعیین کنند که جایزه صلح نوبل به چه کسی برسد. اساسا به همین دلیل است که بیراه نیست اگر بگوییم جایزه صلح نوبل در جهان کنونی، بیش از هر زمان دیگری بوی باروت به خود گرفته است.
البته که در سال های گذشته نیز بارها و بارها تحلیلگران گوناگون، رویه آکادمی نوبل در اعطای جایزه صلح به شخصیت های جنگ طلب و منفی در جهان را زیر سوال برده اند و آن را عاری از ارزش خوانده اند.



