سخنگوی محترم دولت در خلال نشست خبری اخیر خود، ضمن بیان مطالب , مباحث همیشگی و ذکر اقدامات قوهمجریه، گریزی به دولت گذشته زده و نسبت به انتقادات اخیر حزب اعتدال و توسعه اظهار داشته: «این طبیعی است که جریانهای سیاسی خصوصاً منتقدان دولت در ماههای منتهی به انتخابات مجلس با ادبیات اینچنینی سعی در جلب مخاطب داشته باشند؛ اما حافظه تاریخی مردم ما به خوبی گواه نادرستی دادههای ارائهشده توسط این افراد است. مردم هنوز آمار فوتیهای چندصدتایی در روز ناشی از کرونا را در دولت گذشته فراموش نکردهاند. هنوز کسری بودجه، تورم ۶۰ درصدی و سایر آمارهای منفی از یاد مردم نرفته است. مردم بهانهگیریهای مستمر مقامات ارشد دولتی سابق در محقق نشدن وعدهها و حوالهدادن امورات کشور به برجام و رفع تحریم و FATF را فراموش نکردهاند. اینها همه بیانگر عملکرد نامطلوب متولیان وقت و منتقدان فعلی است.»
هر چند سمت و سوی صحبتهای آقای بهادری جهرمی، واکنشی بوده و متعاقب هجمههای وارده به دولت کنونی است اما از خطای بزرگ دولتمردان فعلی حکایت میکند که همچنان برای نشاندادن و برجستهکردن اقدامات خود، در پی برشمردن کژکارکردها و خطاهای دولت گذشته هستند؛ روشی که نهتنها کارآمد نیست بلکه زمامداران کنونی را به سمتی هدایت میکند که فرجام آن گرفتارشدن در سوال و جوابها و بازخواست منتقدان فعلی است.
وقتی سخنگوی محترم دولت از تورم ۶۰ درصدی دولت روحانی یاد میکند، این پرسش مطرح میشود که مگر همین سال گذشته نبود که تورم بیسابقهای کشور را درنوردید و مردم را فقیرتر کرد؟ جهش سرسامآور نرخ ارز را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ آیا شوک ارزی ۱۴۰۱ ریشه در اقدامات دولت روحانی داشت؟ آقای بهادریجهرمی در خصوص وعده ساخت یکمیلیون مسکن دولت در سال که تاکنون محقق نشده، چه نظر و عقیدهای دارد؟ چرا باید این تصور در دولتمردان پدیدار شود که تصویر متفاوتی از دولت سیزدهم در اذهان مردم نسبت به گذشته شکل گرفته؟
هر چند حضور میدانی کابینه و شخص رئیسجمهور در استانهای مختلف و رصد مشکلات و شنیدن درد و دل مردم، قابل ستایش و حتی قائم نکردن سیاستخارجی بر مسائل داخل کشور تحسینبرانگیز بوده و از این جهت یقینا در مقایسه با قبل، رجحان دارد اما واقعیت تلخ آن است که متر و معیار افکارعمومی برای قضاوت در خصوص سطح رضایت خود از دولتها، کیفیت زندگی و سطح معیشتشان است. وقتی قدرت خرید مردم نسبت به گذشته تنزل یافته، داشتن مسکن به آرزویی دستنیافتنی تبدیل شده و اخیرا حتی داشتن یک خودروی متعارف هم از مردم دریغ شده، چگونه میتوان انتظار داشت که هجمه به دولت قبل جوابگو باشد؟
بر فرض انکار مطلق دولت قبل و باطلبودن همه اقدامات آن، دولتسیزدهم باید خود را در عمل اثبات نماید و این اثبات، لزوماً بهمعنای منتج به نتیجهشدن سیاستگذاریها نیست بلکه جهتگیری درست و پاسخ صحیح به مطالبات واقعی جامعه، کفایت میکند. وقتی حرکت دولت بهسمتی است که هنوز تغییر خاصی نسبت به گذشته حاصل نشده و انگار در خلاف جهت نیازهای واقعی جامعه است، برشمردن معایب پیشینیان بهمثابه گرفتارکردن خود در تلهای خودساخته میماند. زمانی میتوان از تاکتیک مقایسه بهره برد که خروجی این قیاسها، چشمگیر و قابل لمس باشد اما در شرایط کنونی که وضعیت کشور و مردم تفاوت بارزی پیدا نکرده، تمسک به این روش به زیان دولت تمام خواهد شد.