«سینمای امریکا»
(کارگردانان وکارگردانی 1928-1968)
نویسنده: اندرو ساریس
ترجمه: رحیم قاسمیان
ناشر: هرمس، چاپ اول 1401
558 صفحه، 346000 تومان
****
وقتی صحبت از تئوری مولف (نظریهای که کارگردان را به عنوان مؤلف اصلی فیلم میشناسد) در سینما به میان می آید، نخستین نامی که به ذهن خطور میکند، کسی نیست جز اندرو ساریس (۳۱ اکتبر ۱۹۲۸- ۲۰ ژوئن ۲۰۱۲) یکی از معروفترین منتقدان تاریخ سینمای آمریکا که نزدیک به نیم قرن، به صورت هفتگی برای نشریاتی چون ویلج وویس و نیویورک آبزرور نوشت و همچنین مدرّس تحلیل فیلم و تاریخ سینما در دانشگاه کلمبیا، دانشگاه ییل و دانشگاه نیویورک بود و انجمن ملی منتقدان فیلم آمریکا را نیز پایهگذاری کرد. اندرو ساریس اگرچه از برجستهترین مدافعان نظریه مولف در نقد فیلم شناخته میشود. اما مبدعان اصلی این نگره را نه در آمریکا که درجایی بسیار دور از آن در قاره اروپا باید جست. ساریس با الهام از نوشتهها و افکار نویسندگان مجله فرانسوی کایه دو سینما، به نگره مؤلف رسید و سپس برای تبیین این نگره، آن را به فضای نقد فیلم آمریکا کشاند. ساریس درباره این اتفاق و تعامل فکریاش با منتقدان کایه دو سینما میگوید: «فکر میکنم ما نسلی از منتقدان که با هم پرورش یافتهایم؛ یعنی منتقدان کایه دوسینما و هواداران نگره مولف، سینمای جدید را کشف کردهایم. ما از گذشتهها چیزی استخراج کردیم که به دست فراموشی سپرده شده بود.» به هر حال نگره مولف به عنوان نوعی نگاه به سینما رفته رفته پیروان ومخالفان بسیاری در جهان پیدا کرد. اما اهمیت آن بیش از همه در آمریکا بود. گویی این نگره آمده بود تا از خیل فیلمسازان سینمای آمریکا که بیانصافانه آنها را تجاری ساز مینامیدند، اعاده حیثیت کند.
کتاب «سینمای امریکا: کارگردانان و کارگردانی» (۱۹۶۸-۱۹۲۹) که اخیرا با ترجمه بسیار خوب رحیم قاسمیان به فارسی درآمده و به همت نشر هرمس منتشر شده، از دل همین رویکرد بیرون آمده و میکوشد با عنایت به نگره مولف تصویری از سینمای آمریکا (بعد از ناطق شدن سینما تا اواخر دهه شصت) ارائه کند.
ساریس در این باره میگوید: «بیپرده بگویم، بسیاری از آدمهای به اصطلاح خبره در کار نقد فیلم، بیمحلیشان به سینمای امریکا را زیر نقاب فخرفروشی روشنفکرانهای مطرح میکنند. من با این آدمها دعوایی ندارم، ولی درعینحال هیچ دلیلی نمیبینم که با آنها کنار بیایم. امروزه آنقدر علاقهمند جدی سینما و آدمهای اهل کتاب و مطالعه پیدا میشود که حتی ماجراجویانهترین رویکردها، در قیاس با سال ۱۹۶۳ که ایدهی اصلی این کتاب است، معقولتر جلوه میکند.»
به این ترتیب کتاب حاضر اثرکلاسیکی است به قلم این منتقد و نویسنده نامدار سینمایی که با استفاده از روشی ابتکاری برای ردهبندی فیلمسازان امریکایی و غیرامریکایی براساس تئوری مؤلف مورد علاقهی ساریس شکل گرفته است.
به اعتقاد اندرو ساریس، باید بین مؤلفین سینما و انبوهی از فیلمسازان مقلّد، تفاوت قائل شویم. او اعتقاد دارد که یکسری پارامترها برای شناسایی فیلمساز مؤلف وجود دارد. ازجمله سبک بصری مشخص، ویژگیهای فنی منحصربهفرد و دلالتهای معنای متعلق به فیلمساز. او فیلمسازانی که به این ویژگیها دست یافتهاند را فیلمساز مؤلف میخواند. او فیلمسازان مؤلف را تحت نام پانتئوننشینان (یا شایستگان حضور در معبد خدایان) از سایر فیلمسازان جدا کردهاست. کسانی چون: جان فورد، هوارد هاکس، آلفرد هیچکاک، ارنست لوبیچ، فریتس لانگ و چارلی چاپلین از نظر ساریس در دسته فیلمسازان پانتئوننشین محسوب میشوند.
براین اساس هرچه فیلمسازان به مولف بودن بیشتر نزدیک شده باشند، از سطح بالاتری برخوردار هستند. فصل بندی کتاب نیز همین گونه شکل گرفته است، پس از فصل اول که به فیلمسازان بالا در فصلی با عنوان «شایستگان حضور در معبد خدایان» به آنها پرداخته شده، در فصل دوم کتاب با عنوان «در حاشیه بهشت» به سینمای فیلمسازانی چون رابرت آلدریچ، فرانک کاپرا، ساموئل فولر، نیکلاس ری، رائول والش و... پرداخته است. رازورزان پر احساس، صاحبان مزایای جانبی، نه به آن خوبی که در نگاه اول به نظر میآیند، کمی جدیت به گل نشسته، سوژه هایی برای بررسی بیشتر، برای دلقک ها راه بازکنید... عناوین دیگر فصول کتاب هستند که با همین روشِ فیلمساز محور، نوشته و دسته بندی شده اند.
به این هم اشاره کنیم که کتاب با پیشگفتاری با عنوان «پیش به سوی نظریه ای در سینما» آغاز شده است. این پیش گفتار به شکلی موجز اما کار آمد به طرح و تبیین تئوری مولف میپردازد تا مخاطب با ذهنیتی آشنا با این نگره رویکرد نویسنده و دسته بندی او را درک کند. به این ترتیب پر بیراه نیست اگر اثر حاضر را کتاب مقدس مطالعات مولف، به حساب بیاوریم. کتابی که تاریخ فیلم آمریکایی در قالب یک راهنمای دقیق و تحلیلی اما موجز درباره سینما و آثار دویست کارگردان فیلم، از گریفیث، چاپلین، و فون استرنبرگ گرفته تا مایک نیکولز، استنلی کوبریک و جری لوئیس نوشته شده است.
در این کتاب اندرو ساریس نه فقط با اشراف و شناخت درباره این سینماگران نوشته، بلکه در ثبت و ضبط جزئیات فیلمها و تدوین سالشمار آثار کارگردانان، وسواس زیادی داشته بنابراین کتاب «سینمای آمریکا» را علاوه بر اثری تحلیلی، به دایرةالمعارف سینمای کلاسیک تبدیل کرده است.
علاوه بر این، کتاب شامل گاهشماری از مهمترین فیلمهای آمریکایی، فهرستی بر اساس حروف الفبا بیش از 6000 فیلم به همراه کارگردانان و سالهای اکران آنها، و مقالههای مهم «بهسوی نظریهای از تاریخ فیلم» و «تئوری نویسنده بازبینی شده» است. سالها از انتشار «سینمای آمریکا» گذشته اما احتمالا هنوز تأثیرگذارترین کتابی است که در این زمینه نوشته شده است. درپایان به کیفیت کار رحیم قاسمیان نیز باید مهر تایید زد نه فقط در ارائه ترجمهای روان و خواندنی، بلکه به واسطه نگاه حرفهای او در کار، واژهنامه و فیلمشناسی تفصیلی فارسی-انگلیسی که در ترجمهی فارسی لحاظ شده کار آمدی کتاب را برای مخاطبان جدی سینما افزوده است.