در هفته آخر فروردین نفتالی بنت نخست وزیر پیشین رژیم صهیونسیتی در پاسخ به این پرسش خبرنگار رسانه ضدایرانِ اینترنشنال که موافق برجام هستید، گفت برجام اگر بتواند ایران را در دستیابی به سلاح اتمی متوقف کند، خوب است و در خصوص تحریم ها راضی نیست که به مردم ایران فشار بیاید(نقل به مضمون). این سخن او هر چند ریاکارانه است، اما باید گفت او در این گفته خود بر مخالفان فارسی زبان نظام اسلامی ترجیح دارد! چرا که در ظاهر و دست کم در آن مورد و ادعا، دیپلماسی گفتار را رعایت کرد. همچون نازنین بنیادی آن را شیمی درمانی تلقی نکرد و همچون ربع پهلوی و بی خردان دیگری مانند وحید بهشتی بر تحریم ایران اصرار نکرد.هرچند این مخالفان حاضر نیستند به ایران ستیزی خود اعتراف کنند و این ناشی از روحیه نقدناپذیری و دیکتاتوری آنهاست. همین روحیه بود که حتی حق سکوت را برای بازیکنان تیم ملی به رسمیت نشناخت تا چه رسد به حق آزادی بیان! و همین روحیه بود که رعنای بی بی سی فارسی را تحت فشار قرار داد و استعفا داد!
عرفان ثابتی کارشناس ثابت این رسانه در گفت وگو با سیما ثابت، از روحیه دیکتاتوری و عدم رواداری و مدارا در میان مخالفان جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرد. مجری برنامه (چشم انداز) چندبار سعی کرد اظهارات او در این خصوص را قطع کند. واقع امر آن است که جریان ضدانقلاب و مدعی مبارزه با دیکتاتوری، گرفتار دیکتاتوری باطنی و درونی و البته ظاهری است.
تشویق به بی احترامی به روحانیت و عمامه پرانی که تبدیل به یکی از پلان ها و تصاویر کالت و هر روزه در رسانه اینترنشنال شده بود، یکی از مصادیق دیکتاتوری است. چراکه اولاً روحانیان جمعیت قابل توجهی در ایران هستند و ثانیاً برخی از آنها با نظام همسو نیستند. با توجه به این ناهمسویی باید گفت رسانه مذکور نه تنها روحیه دیکتاتوری و صفر و یکی(صفر وصدی) و مطلق گرایانه دارد، که از عقلانیت حتی در حد تکنیک برخوردار نیست.اگر از این سطح از عقلانیت برخوردار بود، سعی می کرد بیشترین یارگیری از ایرانیان را برای خود رقم بزند.
به نظر می رسد عمده مخالفان نظام اسلامی در خارج از ایران، گرفتار تناقض درونی و عدم صداقت و نیز حداقل های عقلانیت هستند. این عدم عقلانیت را می توان در کج سلیقگی برای انتخاب دو چهره بدنام زن در رهبری حرکت خود و نیز در انتخاب وقت سفر به اراضی اشغالی توسط ربع پهلوی دید.