«درختهای تشنه»
نوشته: مصطفی رحماندوست
ناشر: نیستان،چاپ اول 1399
64 صفحه، 65000 تومان
***
کاراترین ابزار برای آموزش کودکان قصهگویی است. کودکان معمولاً خود را در دنیای داستان جای میدهند و ماجراجوییهای شخصیتهای کتاب را دنبال میکنند. بهاینخاطر آموختن مهارتهای کلیدی زندگی به شکل داستان بیشتر از سایر روشها میتواند در آنها تأثیر داشته باشد. آنها حتی دانش را در قالب قصه بهتر میآموزند و بیشتر به خاطر میسپارند. دنیای داستان به آنها مجال پرورش تخیل و گسترش خلاقیتهایشان را نیز میدهد. از اینجهت هرچه مطالب آموزشی بیشتر در چنین چارچوبی به آنها عرضه شود، بازده بیشتری در یادگیریشان میتوان مشاهده کرد. مصطفی رحماندوست، نویسنده و شاعر کودکان، از چنین ابزاری برای آموزش این گروه سنی بهره جسته است و بیش از سیصد کتاب در این حوزه به شکل تألیف و ترجمه ارائه داده است. «درختهای تشنه»، تازهترین اثر اوست که به آموزش برخی مهارتهای زندگی به کودکان گروه سنی الف و ب میپردازد.
در کتاب «درختهای تشنه»، رحماندوست داستان دختربچهای را روایت میکند که با ماه دربارهی انجام کارهای خوب حرف میزند و بهازای هرکار خوب دختر، ماه یکی از آرزوهای او را برآورده میکند. دختر که آذر نام دارد، با این گفتوگو همواره به هیجان میآید و تشویق میشود کارهای خوب بیشتری انجام دهد. آذر طی سفرش در داستان، پایی در دنیای رؤیا و پایی دیگر در عالم واقعیت دارد. او در جهان واقعی برنامهریزی و نظم و نحوهی تعامل اجتماعی را میآموزد و در دنیای خیالی پاداش این کارهای نیک را میگیرد. البته مجموعه رفتارها و گفتارهای نیک او در جهان واقعی نیز خالی از پاداش نمیماند و خانواده و دوستان او را بهخاطر خوبیهایش تشویق و تحسین میکنند.
تصویرگری این کتاب را نازنین عباسی بهعهده گرفته و کوشیده با ترکیب عناصر رؤیا و واقعیت تصاویری بیافریند که خواننده را پابهپای قصه پیش ببرد. دختری که نیمیاش انسان و نیمی دیگر ماهی است، ماهی که لباس مادرانه به تن کرده و آغوشی سپید و نرم و خیال انگیز دارد، کبوترهایی که شباهت بسیار به انسانها دارند، گیاهانی که تنی مثل بچهها دارند، آسمانی که مانند دریا در خود ستارگانی همچون ماهی را جا داده، همگی تصاویری پویا و خلاقانه در ذهن کودک میسازند. ترکیب این تصاویر با عناصر زندگی امروزی، شکلی ملموس و شبیه دنیای عادی به آنها داده که مخاطب کودک با آن میتواند ارتباط راحتتری برقرار کند. ترکیب رنگ تصاویر هم به جذابیت آن افزوده و مجموعهی نقشهای این کتاب را برای خوانندگان کودک دیدنی کرده است.
رحماندوست در این کتاب از استعاره و شعر به زبانی کودکانه نیز بهره گرفته است. آذر هرکجا که میخواهد احساساتش را به طبیعت ابراز کند، از شعر استفاده میکند. وقتی دلتنگ ماه و پرندگان میشود، این زبان شعر است که به سراغ او میآید تا راحتتر از هیجانهای درونیاش بگوید. تشویق کودکان به خواندن شعر و بهکارگرفتن زبان شاعرانه برای بیان احساس چیزی است که رحماندوست با بهرهگیری از قابلیتهای شاعرانهاش همواره از آن در داستانهایش سود جسته است. شعر دنیایی آهنگین و صمیمی برای کودکان دارد و به برقراری ارتباط بهتر با مفاهیم به آنها یاری میرساند. رحماندوست به این خاطر است که کودک داستان خود را ترغیب به خواندن شعر میکند تا مخاطب کودک او نیز بیاموزد که بسیاری از افکار خود را میتواند در قالب کلمات موزون بگنجاند. این مسأله توانمندی بکارگیری واژهها و دامنهی لغات کودکان را نیز گسترش میدهد و این کتاب از ایننظر بسیار به مخاطبش کمک خواهد کرد.
نحوهی تعامل با محیط اطراف، اعم از طبیعت و اجتماع، موضوع قابل تأملی در آموزش کودکان امروزی است. وقتی کودکان در زیست اجتماعی، رفتارهایی از قبیل قاطعیت، رواداری، نوعدوستی، همدلی، گفتوگوی منطقی، کمک و همکاری را بیاموزند، در محیطهایی همچون مدرسه وگروههای مختلف خانواده، مدرسه، گروههای مختلف دوستان و آشنایان، ارتباطات موفقی با دیگران برقرار میکنند. مسائل زیست محیطی نیز در سایهی چنین آموزشهایی برای کودکان بهتر حل میشود. کتابهای قصه ی کودکان میتوانند بیش از هرچیز متمرکز بر چنین موضوعاتی باشند و با درآمیختن جذابیتهای تصویری و کلامی، درسهای ماندگاری را به کودکان بدهند.
کتاب «درختهای تشنه» درسهایی نیز برای والدین کودکان دارد. در داستانهای این کتاب، والدین میآموزند که خوداتکایی و استقلال را در کودکان تقویت کنند. آنها را در انجام مستقل کارها حمایت و همراهی کنند و اگر خطایی دیدند با شکیبایی و سعهصدر آنها متوجه کنند و به اصلاح اشتباهات خود تشویق کنند. تقویت خلاقیت و همراهی با پویایی ذهن و زبان کودک، دیگر درسی است که این کتاب به والدین میدهد. این کتاب برای کودک و والدین او، منبعی کاراست، بهگونهای که تجربهای مشترک برای تعامل و تشریک مساعی در خانواده بهوجود میآورد. آنها در موقعیتی عینی آنچه را که والدین و کودک داستان «درختهای تشنه» تجربه میکنند، میبینند و میتوانند در محیط واقعی زندگی خود آن را شبیهسازی کنند. صدای نویسنده نیز در قالب سیدی پیوست شده به کتاب، مخاطب را در راه این شبیهسازی و همانندبینی همراهی خواهد کرد.
«ستارههایی که منتظر دیدن آذر بودند دور او جمع شدند دلشان میخواست با آذر بازی کنند، اما وقت خواب ستارهها شده بود. ماه برای آذر یک رختخواب ابری ساخت. آذر روی رختخواب ابریاش دراز کشید، تا مثل ستارهها با لالایی ماه گوش کند و بخوابد. ماه به همه شب به خیر گفت و برای آذر و ستارههایش لالایی خواند.»