ستایش فراوان آمده و غزلهای عاشقانه و لطیفی که بهترین حس را به مخاطب میدهد از زیباییهای ادبیات فارسی است.
به گزارش سلام نو، بررسی همه شعرای نامدار غزل سرا و قصیده سرا در حوصله این نوشتار نیست. از این رو در نوشته کوتاه پیش رو مختصرا به چند شاعر برتر در این دو قالب شعری پرداختهایم.
با نگاهی گذرا به تاریخ ادبیات فارسی به اسامی قصیده سرایان سرشناسی میرسیم که نامشان در تاریخ به نیکی نگاشته شده است. سعدی شیرازی را میتوان در صدر قصیده سرایان نامآور برشمرد. همان طور که گفته شد شمار قابل توجهی از قصاید سروده شده به مدح و ستایش اختصاص دارد. با این وجود شعر سعدی اگر چه حاوی مدح بزرگان است اما قصیده سرودن سعدی نه برای او منافع مادی داشته و نه در اشعارش خبر از مبالغه است. برعکس جوهره اصلی قصیدههای سعدی هدایت و راهنمایی بر محور حقانیت است. از شاعران درخشان دیگر در حوزه سرودن قصیده میتوان از رودکی نام برد. قصاید رودکی عمدتاً به مضمونهای عاشقانه و موضوعات مربوط به زندگی میپردازد.
ناصر خسرو نیز از دیگر قصیده سرایان مطرح است. نوآوری ناصر خسرو در قصایدی که سرود چه به لحاظ قالب و چه به لحاظ معنایی به نوعی نمونهای از یک ساختارشکنی بود که بسیار بدیع بود. اگر سعدی را استثنا قرار بدهیم بیراه نیست اگر بگوییم ناصرخسرو سنت مدح در قصیده را دچار تحول کرد. فصاحت و بلاغت از ویژگیهای مهم شعر ناصرخسرو است. ضمن اینکه نگاه حکیمانه او در زمینه بحثهای کلامی، فلسفی و عقاید دینی او را با بسیاری از شعرا متمایز میکند.
ملکالشعرای بهار نیز از دیگر قصیده سرایان مطرح در ادبیات فارسی است. ملکالشعرا را به حق از پیشگامان قصیده سرایی نوین نامیدهاند. از او به عنوان احیاگر قالب قصیده نیز یاد شده است. نمایندگی او در دوره سوم مجلس شورای ملی نتوانست از او قصیدهسرایی مدح کننده بسازد. اگر چه پس از سقوط دولت مصدق ملکالشعرا ناگزیر از سیاست کناره گیری کرد اما اشعار و قصاید او با مضمونهای وطنی و سیاسی و اجتماعی برگ زرینی از تاریخ ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده است.
درست زمانی که در اوایل قرن ششم قصیده به نسبت از رونق افتاده بود، جای غزل و قصیده عوض شد. در این دوران غزل سرایان به صحنه آمده و برای خود نام و نشانی دست و پا کردند. غزلهای نغزی که با بیان احساسات لطیف به توصیف زیباییهای عاشق و معشوق میپردازند.
قالب شعری غزل در دورهای رونق گرفت که رفته رفته قصیدهها کمتر مورد توجه قرار گرفتند. در تاریخ ادبیات ایران این دوره اوایل قرن ششم است. موضوع اصلی غزل بیشتر بیان زیباییهای معشوق و ستایش عشق و ظرافتهای احساسی است. البته ذکر این نکته لازم است که ورود غزل به ادبیات ایران با سرودههای شهید بلخی در قرن سوم آغاز شد.
نمیتوان از شعرای نامدار غزل سرا نام برد و اول از همه یادی از لسانالغیب شیرازی نکرد. بدون تردید غزلهای حافظ از زیباترین و تأثیرگذارترین غزلهای ادبیات فارسی است. درباره سعدی و مولانا هم همین تعاریف از حافظ مصداق دارد.
در این بین عراقی و خواجوی کرمانی نیز از جمله غزل سرایانی هستند که اگرچه آثار برجسته آنها در نوع خود کم نظیر است اما آن طور که باید و شاید به غزلهای ارزشمند این هنرمندان پرداخته نشده است.
اسامی غزل سرایان نامآور کم نیستند. از فرخی در قرن چهارم و صائب تبریزی در قرن یازدهم گرفته تا معاصرانی همچون هوشنگ ابتهاج و قیصر امین پور و حسین منزوی از چهرههای سرشناس این سبک شعری هستند.
قوت جایگاه غزل تا امروز ادامه داشته و ادبیات معاصر نیز غزل سرایان درجه یکی مثل شهریار داشته است. در این جا میتوانید یکی از آخرین مصاحبههای شهریار را ببینید.