العالم نوشت: نتانیاهو بر اساس شرایطی که این روز‌ها سپری می‌کند، دو راه بیشتر پیش رو ندارد. از زمانی که نتانیاهو در تشکیل پنجمین کابینه خود پس از پیروزی حزب لیکود در انتخابات اخیر، شکست خورد کاملا روشن بود که وی دیگر نمی‌تواند به راحتی و بدون کمک احزاب کوچک‌تر کابینه تشکیل دهد. او در حال حاضر چالش‌هایی پیش رو دارد که همه برگ‌های برنده ۲۳ سال گذشته را برای ادامه فعالیت، از وی گرفته اند.
اول - تغییر چهره سیاسی رژیم صهیونیستی
فضای سیاسی رژیم صهیونیستی دیگر منحصر به دو حزب لیکود و کار نیست. حزب کار بیشتر شبیه خودرویی است که بدون فرمان در مسیر سراشیبی عمیقی افتاده باشد؛ حزب لیکود هم تقریبا چیزی جز آثار و تبعات اقدامات نتانیاهو طی دو دهه گذشته نیست.
در مقابل احزاب نوظهور قدرت و نفوذ بیشتری در میان شهرک نشینان دارند و می‌توانند نقش مهمی در ترسیم ساختار کابینه بعدی ایفا کنند. یکی از این احزاب، حزب آبی سفید است؛ این حزب شخصیت‌های مهمی، چون بنی گانتس و یاییر لابید را در خود دارد. این در حالی است که حزب اسرائیل بیتنا به رهبری آویگدور لیبرمن، خود را قدرتی منحصر به فرد در نظام سیاست داخلی رژیم صهیونیستی می‌داند.
دوم - تغییر قواعد بازی امنیتی
نتانیاهو با سال‌ها تجربه، مهارت قابل توجهی در این بازی پیدا کرده است؛ وی در هر انتخابات حداکثر استفاده را از این مهارت می‌کند؛ مثلا قبل از هر انتخابات پهپاد‌های این رژیم با تجاوز به مناطق مختلف سعی می‌کنند نتانیاهو را تنها قهرمانی نشان دهند که می‌تواند از شهرک نشینان محافظت کند. اما در چند سال گذشته وی دیگر نتوانسته است آنگونه که می‌خواسته است از این ترفند استفاده کند. اکنون از فلسطین گرفته تا لبنان، قواعد بازی فرق کرده است و این مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین هستند که قواعد بازی و خطوط قرمز را تعیین می‌کنند. در تجاوز اخیر پهپاد‌های این رژیم به حریم هوایی لبنان و پاسخ مقاومت اسلامی به این تجاوز در شهرک افیفیم و سپس سرنگونی پهپاد اسرائیلی، نتانیاهو این حقیقت را به خوبی فهمید.
مقاومت فلسطین نیز در ماه‌های گذشته ثابت کرده است که می‌تواند با غافلگیر کردن ارتش این رژیم، پاسخ ماجراجویی‌های این رژیم در غزه را بدهد؛ بنابراین دستاویز امنیت دیگر نمی‌تواند مثل گذشته به کمک نتانیاهو آمده و کابینه پنجم او را هم نجات دهد.
سوم - جازدن آمریکا و دوستان عرب
همانطور که می‌دانیم نتانیاهو نقش اساسی را در طراحی "معامله ترامپ" و تبلیغ برای آن داشته است؛ دولت آمریکا نیز امید زیادی را برای اجرایی شدن این طرح به وی بسته بود. با این حال این طرح با مشکلات و موانع بسیاری روبه رو شد به طوری که کلا موجودیت آن حتی قبل از اعلام تولد، به خطر افتاد. از این گذشته مهمترین متحد نتانیاهو یعنی دونالد ترامپ در داخل دولت خود هم با مشکلاتی رو به رو شده است؛ برکناری جان بولتون، مشاور امنیت ملی ترامپ و یکی از مهمترین حامیان رژیم صهیونیستی پرده از این مشکلات برداشت. برکناری بولتون دغدغه‌ها و نگرانی‌های بسیاری را برای نتانیاهو به همراه دارد چرا که نشان می‌دهد که ترامپ به ویژه پس از شکست همه سیاست هایش در قبال ایران، کره شمالی و حتی مذاکره با طالبان با حمایت از کودتاچیان در ونزوئلا، اکنون برای تضمین پیروزی در انتخابات و ماندن در کاخ سفید ناچار به تقاضای مذاکره و توافق با ایران است.
علاوه بر این دوستان عرب نتانیاهو هم – که سازش با آن‌ها جزء دستاورد‌های مهم نتانیاهو بود – مواضع خود را بر اساس مواضع و رویکرد‌های ترامپ تنظیم می‌کنند لذا جازدن ترامپ بر آن‌ها هم تأثیر می‌گذارد؛ می‌توان به عنوان مثال تآثیر این تغییر رویکرد را در یمن ملاحظه کرد.
چهارم - پرونده‌های فساد
پرونده‌های فساد در رژیم صهیونیستی بیش از هر کسی تبدیل به کابوسی برای نتانیاهو شده است. این پرونده‌ها به همراه تحقیقاتی که در این زمینه شروع شده است، می‌تواند وی را دچار سرنوشت ایهود اولمرت کند. همین یک پرونده می‌تواند انگیزه‌ای باشد برای نتانیاهو تا تمام توان خود را به کار گرفته و با تشکیل کابینه به ریاست خودش و تصویب قانونی در کنست برای گرفتن مصونیت، خود را از هر نوع محاکمه در طول دوران زمامداری نجات دهد و اگر در این مأموریت شکست بخورد می‌توان گفت که زندگی سیاسی اش برای همیشه و به طور رسمی به پایان رسیده است.
بر این اساس هفته آینده تعیین می‌کند که چه سرنوشتی منتظر نتانیاهوست؛ نخست وزیری یا زندان.
