آیه الله رئیسی رئیس قوه قضاییه ، دکتر علی بهادری را به عنوان رئیس مرکز مشاوران حقوقی، وکلاء و کارشناسان رسمی برگزید. بهادری 33 ساله ،دکتری خود را از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گرفته است. در جوانگرایی تنها سن ملاک انتخاب نیست، که اگر چنین باشد کار و جوان هردو میسوزند.
هر سمت مدیریتی، برای تحقق اهدافی برقرار شده است که تحقق آن ها به وجود تخصص یا تخصص هایی در مدیر وابسته است. در عین حال کار مردم را نمیتوان به فرد غیر امین سپرد، مدیران باید از میان متخصصان متعهد برگزیده شوند. بدین ترتیب جوانگرایی این خواهد بود که بین متخصصان متعهد، جوان ترها را برگزینیم. تا در کنار تخصص و تعهد، چالاکی و طراوت دانش را هم داشته باشیم.
ضعف این تعریف وقتی آشکار میشود که سخن از تجربه به میان آید. تجربه در موفقیت مدیر، دست کمی از علم ندارد و جوانگرایی با آن قابل جمع به نظر نمیرسد. این ادعا، ادعایی درست ولی ناتمام است. اولاً، تجربه در تمام سمت ها وزن یکسان ندارد. ثانیاً، مَناصبی هست که ویژگی هایی مانند چالاکی خونگرمی یا خوشرویی در آن مؤثرتر است تا تجربه به معنای متعارف کلمه. مانند همین مسئولیت که صفات ذاتی خاصی مانند قدرت ارتباط گیری بالا ( به اصطلاح روابط عمومی قوی) و همان سه ویژگی اخیر الذکر مهمتر است تا صرفاً سابقه داشتن در مدیریت یک مرکز ساماندهی نیروی انسانی.
من دکتر علی بهادری و برادرش، دکتر محمد بهادری، حقوقدانان تیز ذهن، را در مرکز پژوهش های مجلس شناختم. هر دو از جوانان فعال و عاقلاند و هر دو متخصص در حقوق عمومی که با نیاز مرکز سازگاری داشت.
کار در مرکز پژوهش های مجلس قابلیتی در کارشناسانش می آفریند که کار در جاهای دیگر لااقل به این اندازه مؤثر نیست. قابلیت مذکور حاصل کلنجار با نمایندگان مجلس و کارشناسان دستگاه های اجرایی بر سر مسائل واقعی جامعه است. کارشناسان دستگاه ها، متاسفانه معمولا سفارشی موضع میگیرند، ولی کارشناسان مرکز پژوهش ها – بسته به میزان وفاداری رئیس مرکز به استقلال رای کارشناسی- مستقل تر و عالمانه تر اظهار نظر میکنند.
الحمدلله این جوانان در دوره اشتغالشان در مرکز از این آزادی و آزادگی بهره بردند و بهرهمند ساختند. در سالهای اخیر نیز به خاطر روحیه بسیجی با جمعی از همگنان، داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی، بخشی از وقت و توان خویش را در سازمان مردم نهاد دیدهبان شفافیت و عدالت، به مبارزه با فساد اختصاص دادهاند.
به دلائل زیر، امید است این انتصاب نتایج مبارکی برای مردم داشته باشد:
۱- سطح دانش، قدرت استنباط و توانایی استدلال حقوقی علی بهادری برجسته است. پایه این قضاوت، تجربیات طولانی همنشینی با حقوقدانان مبرز درطول مسئولیتهای سیاسیام و یکی دو سال دادیاری در جوانی است که البته، تجربه حاصل از محاکمات زیادی که در سالهای گذشته به شکایت صاحبان قدرت از سر گذراندهام نیز بیتأثیر نبوده است! .
گذشته از این قضاوت شخصی، دکتر بهادری در خلق 18 عنوان کتاب به شکل تدوین فردی، تدوین با همکار، سرپرستی گروه تدوینکننده، ناظر علمی و مترجم طی 1390- 1397 نقش داشته است. همجنین 27 مقاله منتشر شده در مجلات علمی-پژوهشی و علمی-ترویجی و یا پذیرفته شده در همایشهای علمی در دوره 1389 – 1397 داشته است. این ها جدای از مشارکت در تهیه گزارشهای کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس است.
۲- دکتر علی بهادری با روحیه باز و تواضع احترام برانگیز، چند سال مسئول سازمان بسیج حقوقدانان بوده است. برخلاف تصویری که بنا بر عادت و معمولا غلوآمیز و بر خلاف واقع از بسیجیان ارائه میشود، با رفتار عاقلانه و ادب روابط حسنهای با کانونهای وکلای کشور داشته است و مورد احترام بزرگان کانون بوده است. این روحیه و رفتار، شرط لازم برای مدیر چنین سمتی است.
۳- و بالاخره نصب یک جوان در این سمت، با پیش شرطهای گفته شده، کمک به چرخش نخبگان است. که خود نیاز روشنی برای اصلاح و درمان پیری مدیران در دیوانسالاری موجود است.