اشرف بروجردی: داوودی مهاجر و حقیقت‌جو را از ابتدا هم انقلابی نمی‌دانستم

گروه سیاسی الف،   3971126138 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار

فعّال سیاسی اصلاح‌طلب و رئیس کتابخانه ملّی ایران در برنامه تلویزیونی دستخط حاضر شد و به سوالات مجری پاسخ داد.

اشرف بروجردی: داوودی مهاجر و حقیقت‌جو را از ابتدا هم انقلابی نمی‌دانستم

به گزارش فارس اشرف بروجردی، فعّال سیاسی اصلاح‌طلب و رئیس کتابخانه ملّی ایران در برنامه تلویزیونی دستخط حاضر شد و به سوالات مجری پاسخ داد. متن کامل این گفت‌وگو در ادامه آمده است.

مجری: در این برنامه در خدمت یکی از بانوانِ شناخته ­شده عرصه سیاسی­‌مان هستیم که از عُنفوانِ جوانی‌­شان در عرصه سیاسی حضور داشتند، مسئولِ امور زنان حزب جمهوری اسلامی، یکی از نخستین مسئولیت­هایی بود که ایشان برعهده داشت و نام همسرشان در میانِ یکی از شهدای حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر 1360 دیده می‌­شود، بعد از آن در جاهای مختلف ایشان حضور داشتند و مراتبی را طی کردند و مهمترین سِمت‌­هایی که داشتند مدیرکل امور زنان و مشاور وزیر کشور در دولت هشتم و معاون امور اجتماعی و شوراها در همان دولت بوده و الان هم رئیس کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران هستند و فکر می­کنم حرفهای گفتنی از گذشته و زمان حال داشته باشیم.

در خدمت سرکار خانم بروجردی هستیم رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران که در صحبت­های ابتدایی هم بخشی از وصف ایشان و سوابق­شان را داشتیم. خانم دکتر خوش آمدید اوضاع و احوال در کتابخانه ملی چطور است؟

بروجردی: خوب است خدا را شکر، دیگر اهلِ کتاب که بد نمی­شوند! چه خواننده­اش، چه دارنده­­اش همه خوب هستند.

مجری: جای آرامی است برای کار کردن.

بروجردی: می­تواند آرام باشد می­تواند نباشد ولی آرام است، اهل تحقیق و اهلِ فکر به جهت اینکه تمام هَم­شان دستیابی به منابع علمی است درحقیقت روی مباحث­شان متمرکز هستند به این جهت فکر می­کنم محیطِ آرامی برای آنها فراهم شده است.

مجری: درخواست­هایی که از دستگاه­های مختلف می­کنید که اسنادشان را جمع­آوری کنید مورد اقبال قرار می­گیرد؟ جایی خواندم که شما ابرازِ نگرانی می­کردید که همه دوست دارند اسنادشان را پیشِ خودشان نگه دارند.

بروجردی: بله ما هم تاکیدمان بر این است که می­توانند اسنادشان را نگه دارند به شرط اینکه مطابق استانداردهای بین­المللی باشد، محافظت شود و اینکه یک نسخه از آن اسناد را به صورت دیجیتال در اختیار مرکزِ آرشیو قرار بدهند، چون آرشیوِ ملی ایران است، بنابراین همه آنها باید آنجا یک ردپایی در مرکز اسناد داشته و منابع کتابی هم همینطور.

مجری: در این اسنادی که گفتید آن اسناد خطی از همه مهمتر و نفیس­تر است، درست است؟

بروجردی: اسناد اصطلاحاً ربطی به مباحث خطی ندارد اسناد کلاً؛

مجری: درست است منظورم کتاب­هاست، کتاب خطی اهمیت بالاتری دارد.

بروجردی: بله، به عنوان  یک سرمایه درحقیقت تاریخی برای ملتِ ما محسوب می­شود، 40 هزار جلد کتابی که اکثراً دست­نویس، یعنی تمامش دست­نویس است یعنی اینها توسط دانشمندان، اساتید، بزرگان نوشته شده و اینجا جمع­آوری شده است.

مجری: قدیمی­ترینش برای چه زمانی است؟

بروجردی: قدیمی­ترینش قرن پنجم است که از آن زمان تا الان تمامش موجود است.

مجری: چقدر فکر می­کنید، چه میزان کتابِ خطی بیرون از مجموعه­تان است که فکر می­کنید باید اضافه شود؟

بروجردی: والا ما درواقع دومین پایگاهی هستیم که منابع خطی را داریم اولین منابع خطی را آستان قدس رضوی دارد؛

مجری: بیشتر از شما؛

بروجردی: بیشتر از ما که البته عمدتاً قرآن­هاست که آنجاست و وقفی است که مردم انجام دادند وقف کردند و به آستان قدس رضوی سپردند. کتابخانه آیت­الله مرعشی هم می­گویند ما چهل و دو هزار جلد کتابِ خطی داریم منتها ما استفاده چندانی تا به الان از آنها نداشتیم چون به صورت دیجیتال کار نشده که اینها در اختیار کتابخانه ملی قرار بگیرد.

مجری:­ الان دغدغه خاصی در این حوزه ندارید؟

بروجردی: دغدغه خاصِ ما در این حوزه این است که بسیاری از این منابع خطی که تاریخِ این ملت است، تاریخِ تشیع است اینها به دلیل اینکه ما امکانِ خریدِ همه آنها را نداریم بعداً از مرز خارج می­شود و به کشورهای دیگر می­رود.

مجری: همین الان؟

بروجردی: بله همین الان هم می­رود، علتش هم این است که منابع مالی ما محدود است و امکانِ خریدِ همه آنها نیست و نکته دیگر اینها در کشورهای دیگر با دلار خرید و فروش می­شود طبیعتاً کسی که فروشنده است ترجیح می­دهد ببرد آن طرف آب بفروشد ولی همه سعی ­ما بر این است که اینها را نگه داریم.

مجری: خب یک میراثِ بزرگ برای ملت ایران است!

بروجردی: بله بله!

مجری: به صورت قاچاق هم می­برند دیگر؟

بروجردی: بله قطعاً، قطعاً غیرقانونی است.

مجری: چطور خانم بروجردی کتابخانه ملی؟! شما مسئول شاخه بانوانِ آقای دکتر روحانی در سال 96 بودید؛

بروجردی: بله بله.

مجری: برای بحث امور زنان صحبت­ شما هم بود؛

بروجردی: والا کسی به من چیزی نگفت ولی در افواه ممکن است صحبتی شده باشد.

مجری: برای جای دیگری با شما صحبت نشد؟

بروجردی: نه اولین جایی که به من پیشنهاد شد همین کتابخانه ملی بود.

مجری: بعد چطور قبول کردید؟

بروجردی: برای اینکه سبقه کارم فرهنگی است، من عضو هیات علمی پژوهشگاهِ علوم انسانی مطالعات فرهنگی هستم و تقریباً الان 25 سال است در آنجا شاغل هستم.

مجری: خودِ آقای روحانی با شما صحبت کردند؟

بروجردی: بله خودشان صحبت کردند و من پذیرفتم.

مجری: فکر می­کنید اینجا مفید هستید و راضی هستید؟ و یا فکر می­کنید جای دیگری می­توانستید مفیدتر باشید؟

بروجردی: من خودم این فضا را خیلی دوست دارم و این فضا فرصتی است برای افزایش دانش و منابع اطلاعاتی و این خودش یک گامِ مثبتی است هم برای من و هم اینکه من یک فضایی را ایجاد کردم که اصحاب علم و دانش بتوانند بیایند آنجا و تبادلِ اندیشه بکنند و ما بتوانیم مباحث­شان را در اختیار عموم قرار بدهیم.

مجری: یک گفته­ای دارید برای من جالب بود اگر سیاسیون مسیرِ خودشان را از مسیرِ فرهنگ طی نکنند، بدونِ پشتوانه و فهم و درکِ علمی نمی­توانند به سیاست بپردازند.

بروجردی: دقیقاً، ببینید من فکر می­کنم باورهای افراد خیلی در جهت­گیری­هایشان موثر است، چه در حوزه سیاست و چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی، بنابراین فرهنگ می­تواند حرفِ اول را بزند اگر این وجه فرهنگ را بگیریم که باورِ انسان­ها و فهم و درک­شان از مسائل درواقع یک نوع زایشِ فرهنگ است در اندیشه­شان و به تبع آن در اجتماع، آنجایی که دیپلماسی سیاسی در بین کشورها نمی­تواند کارآمدی داشته باشد اما دیپلماسیِ فرهنگی می­تواند و دیپلماسی فرهنگی یک وجهی از تعاملِ بین کشورها می­تواند قرار بگیرد.

مجری: آیا جوانان امروز ما به لحاظ فرهنگی به معنای واقعی با فرهنگ ایران ـ اسلامیِ خودشان اُنس گرفتند؟

بروجردی: ­یک نکته اینکه من فکر می­کنم یک مقداری از تغییراتی که ما امروز شاهد آن هستیم معلولِ فضای مجازی و فضای اجتماعی است یعنی درواقع این فضای مجازی که به وجود آمده ذهنِ جوانِ ما را به عدول از مبانیِ فرهنگی متبادر کرده است، نکته دوم اینکه احساسِ من این است به عنوان مسئولینِ فرهنگی کشور ما خیلی روی مسائل فرهنگی جدی وارد نشدیم یعنی نه اینکه وارد نشده باشیم بلکه هزینه­هایی که باید می­کردیم از جهت آشنا کردن نسل امروز، شنیدن حرفهایشان، گوش کردن به خواسته­هایشان، توجه کردن به نیازهایشان، اگر اینها را یک مقدار رشد می­دادیم شاید بهتر می­توانستیم نسلِ امروز را در درونِ خودمان نگه داریم و فکر می­کنم اگر در انتقال مفاهیم همراهی و همفکری با نسل امروزمان می­شد و بشود این قاعدتاً می­تواند نسل را ماندگار کند. امروزه که جوان ما می­رود آن طرف آب نهایتاً دلش با ایران است و قلبش برای ایران می­تپد و آرزویش این است که ای کاش آن شرایطِ مناسب برای رشد، برای توسعه و تکاملش در ایران فراهم می­شد و می­آمد در ایران می­ماند و در ایران خدمت­اش را به جامعه ارائه می­داد.

من فکر می­کنم همه ما از سطح تا ذیل در این زمینه چون نگاه­مان یک­سویه بوده کم و بیش مقصر هستیم و این محدودیت را برای نسل امروز فراهم کردیم، طبیعی است که نسل امروز دلش می­خواهد رشد کند، توسعه پیدا کند؛

مجری: چه محدودیتی برای نسل امروز ایجاد کردیم؟

بروجردی: آن محدودیت­هایی که ایجاد کردیم، عرض کردم یکی عدم بهره­گیری از ظرفیت­های افراد است، جامعه ما یک جامعه جوان است و 67 درصد جوان در کشور وجود دارد، ظرفیت­هایی که ما داریم تطابق ندارد برای اینکه از تمام این ظرفیتِ جوانی و انرژیِ جوانی بهره مناسب را ببریم، طبیعی است که وقتی ما از این ظرفیت استفاده نکنیم، اِقبالِ این جوان ما به بیرون از مرزها خواهد بود.

مجری: در حوزه زنان اوضاع چگونه است؟ یکی از افرادی هستید که به وضعیتِ زنان کم انتقاد ندارید، دوباره یکی از صحبت­های شما را بگویم، من معضلِ اصلی در مساله زنان را مربوط به نگاهِ فرهنگی به این حوزه می­دانم این نگاه یکی از عواملِ ایستایی زنان در جامعه است و آن نگاه این است که زن باید در خدمت خانواده باشد.

بروجردی: بله.

مجری: ولی این منافاتی با آن ندارد؟

بروجردی: با چی؟

مجری: با اینکه زن در خدمت خانواده باشد و بیرون هم باشد.

بروجردی:­ بله طبیعی است جزء ذاتِ زن است، بودنِ در خانه و محور خانه بودن، محور خانواده بودن زن است و هیچ کس نمی­تواند منکر آن شود ولی ما اگر نگاه­مان را محدود کنیم به اینکه زن حق ندارد از این چهاردیواری خانه به بیرون برود آن زمان است که آسیب است، دخترِ امروز و نسل جوانِ امروز با توجه به نیازهایی که دارد احساس می­کند شرایط باید به گونه­ای باشد که بتواند همه این موانع درنوردد مثلاً بتواند در عرصه صنعت، سیاست، علم و اجتماع بتواند رشد کند نه اینکه محدودیت برای او ایجاد شود؛ ایرادی که من عرض کردم باوری است که بر همه رفتارهای ما سایه افکنده است یعنی که فکر می­کنیم البته الان شرایط خیلی متفاوت شده است.

مجری: من نقل می­کنم از اردشیر زاهدی، چون فیلمش را دیدم و مصاحبه­ای که کرده بود، داماد شاه و وزیر خارجه آن زمان، خودش اذعان می­کرد می­گفت ما نمی­توانیم نفی کنیم میزانِ رشدی که زنان در عرصه دانشگاهی بعد از انقلاب داشتند، تحصیلاتی که کردند نسبت به زمان رژیم آنها، می­گفت رشدی است که نمی­توانیم این را کتمان کنیم.

بروجردی:­ طبیعی است بله.

مجری: به نظرم یک همتِ والا کردند!

بروجردی: همتِ والاست به دلیل اِقبالی که در بدوِ انقلاب یعنی دستوری که امام دادند که همه باید درس بخوانند، زنان باید مطالعه کنند، باید به دانشگاه بروند، آن دستورات تسری پیدا کرد، این یک نکته، نکته بعدی اینکه ما قبل از انقلاب 30 میلیون جمعیت داشتیم الان 80 میلیون جمعیت داریم یعنی 50 میلیون نفر به جمعیت ما اضافه شده است، طبیعی است که خیلی از سطوحِ مختلف سنی متفاوت از گذشته شده، آن زمان اگر زنان وارد عرصه اجتماع می­شدند در قالبِ دخترِ شایسته سال که مثلاً ملاکش زیبایی بود و اگر هم مجلس می­رفتند کسانی بودند که جوان نبودند ولی امروز جوانان ما دارند وارد عرصه می شوند، وارد عرصه سیاست می­شوند و دلشان می­­خواهد حرفی برای گفتن داشته باشند یعنی اینها مواردی است که کسی نمی­تواند بعد از انقلاب منکر آن شود، امروز حرفِ زنانِ مسلمان، پایبند و توانمند در جامعه این است که این عرصه را نبندید بگذارید همچنان این رشد وجود داشته باشد، این تبعیض را اِعمال نکنید که از بین همه کسانی که در جامعه حضور دارند چرا فقط باید مردها حضور داشته باشند؟ من یادم است به یکی از بزرگواران ـ حالا اسم نمی­آورم ـ در زمانی که کاندیدای ریاست­جمهوری بودند گفتیم سهمِ ما زنان چه می­شود اگر شما رئیس­جمهور شدید؟ گفت از اینجا تا سرِ خیابان همه یقه­سفیدها به صف ایستادند نوبت به شما نمی­رسد،؛

مجری: نمی­گویید چه کسی گفت؟

بروجردی: حالا اجازه بدهید نگویم چه کسی گفت، اگر ما این نگاه را به صورت مساله داشته باشیم؛

مجری: رای آورد؟

بروجردی:­ می­خواهید برسید به آن؟

مجری: [می­خندد] آخر نگاهِ خوبی نیست، خیلی­ها اینقدر صریح هم نمی­گویند حداقل در عرصه انتخابات!

بروجردی: به ما به عنوان یک جمعِ خصوصی گفتند، به عنوان یک جمع خصوصی گفتند نوبت به شما نمی­رسد، غرضم این است که امروز دیگر زنِ مسلمانِ ایرانیِ متدین و متعهد احساس می­کند عرصه باید برای او فراهم شود، در عرصه سیاست چرا ما باید فقط دو تا سفیر زن داشته باشیم؟ در عرصه مدیران جامعه و وزراء چرا ما نباید وزیرِ زن داشته باشیم؟ دیدیم نتوانستند آن مدیریت را تحمل بکنند و خانم دستجردی برکنار شدند.

مجری: ولی رهبر انقلاب به شخصه به شدت دفاع کردند و موافقت کردند و کمک کردند من بارها از زبانِ خانم دستجردی شنیدم در آن دورانِ سختی هم که داشتند همیشه کمک­حال بودند؟

بروجردی: بله نظراتِ ایشان نمادی از باورِ عمومیِ جامعه است و طبیعی است که ایشان باید این مواضع را داشته باشد و دارد.

مجری:­ وضعیت اقتصادی چگونه است؟

بروجردی: [می­خندد] وضعیتِ اقتصادیِ امروز؟

مجری: بله. شما الان خودتان وقت می­کنید خرید بروید؟

بروجردی: بله من معمولاً خرید را خودم انجام می­دهم.

مجری:­ قیمت­ها چطور است؟

بروجردی: خیلی اخیراً افزایش پیدا کرده است.

مجری:­ اخیراً گوشت خریدید؟

بروجردی:­ بله خیلی افزایش پیدا کرده است ترجیح می­دهیم گوشت نخوریم و بتوانیم به مرغ اکتفا کنیم چون واقعاً برای مردم، یعنی آدم احساس می­کند که اگر قرار است مانند دیگران زندگی بکند باید خودش را کنترل بکند که هم­سطح دیگران باشد و این برای مردم سخت است.

مجری: اجازه بدهید من به صراحت بپرسم، گوشت که دیگر به تحریم و اینها ربطی ندارد! دارد؟

بروجردی: قطعاً دارد، قطعاً دارد حالا البته من اقتصاددان نیستم ولی یک معادله دو دوتا 4تاست هم اعم از وارداتش یا حتی مثلاً می­گفتند مدت­ها مسئولین ممکلت گرفتارِ دانه مرغ بودند که دانه مرغ را چگونه وارد کنند به دلیل تحریم امکانش نبود و این سختی­ها باعث شد که اینها چندین روز؛ بالاخره اینها تاثیر دارد به اضافه اینکه ما اگر واقعاً بخواهیم اقتصادِ کشور را از شرایطی که امروز در آن قرار داریم نجات بدهیم همه باید با هم باشند یعنی دیگر آنجا مبحث شخصی مطرح نیست، واقعاً نیاز عمومیِ جامعه را باید دید و توجه بکنیم به اینکه هر عاملی که می­تواند راه را برای زندگیِ بهتر برای مردم فراهم بکند باید آن عامل ایجاد شود، به همه می­گویند دلار گران شده بنابراین گوشت هم گران می­شود، دلار گران شده خیلی به گوشت ربط ندارد گویی آن قسمت­هایی هم که وارد می­کنند مرتبط می­شود ولی در هر حال می­خواهم بگویم مباحث اقتصادی جامعه از جهت اقتصادی شرایط خوبی را ندارد ولی مسئولین دارند تلاش خودشان را می­کنند.

مجری: این درست است که همه باید در این شرایط سخت با هم باشیم و کمک بکنیم، اما نمی­توانیم چشم­مان را روی بعضی مسائل ببندیم، من باید اشاره بکنم تقریباً 75 قسمت از این برنامه دارد می­گذرد و با تفکرات مختلف می­آیند و صحبت می­کنند، برنامه پیش آقای حاجی اینجا بود و بالاخره از کسانی هستند که تفکرشان به شما نزدیک است، با همین تاکید شما که می­گفت باید حمایت کنیم و کمک بکنیم ولی به صراحت می­گفت 30 درصد این مشکلات به تحریم­ها برمی­گردد 70 درصد آن به نوع مدیریت ما برمی­گردد و واقعاً باید این را قبول بکنیم در مسائلی مانند خورد و خوراک مردم قبول دارم بی­تاثیر نیست همین نکته­ای که شما دارید می­گویید ولی می­شود بهتر از این حرکت کرد!

بروجردی: ببینید اینکه می­شود با اینکه شرایط چگونه است، دو تا مساله است ممکن است، همه در معادلات­مان بگوییم می­شود ولی وقتی شما روی زمین قرار می­گیرید و با واقعیت روبرو می­شوید می­بینید که هر کدام از رفتارهایی که می­خواهید در بهبود اقتصاد انجام بدهید خودبخود یک مانعی سد راه شما است و آن مانع نمی­گذارد مثلاً ما یک کشوری هستیم که به نفت وابسته هستیم، نمی­توانیم نفت را بفروشیم وقتی نتوانیم نفت را بفروشیم نمی­توانیم درآمد داشته باشیم و وقتی درآمد نداشته باشیم نمی­توانیم حقوق کارمند و کارگر و غیره را افزایش بدهیم و وقتی حقوق افزایش پیدا نکند، نمی شود که زندگیِ افراد تامین ­شود و از آن طرف هم بحث واردات و صادرات و بحث نیازهای اولیه­ای که برخی از آنها هم به همین تحریم­ها بازمی­گردد، همه اینها را اگر کنار هم قرار بدهید دقیقاً به این می­رسیم که اینطور نیست که همتی نباشد و هیچ وقت هم نمی­شود مسائل را صفر و صدی دید، بله بخشی ممکن است منِ نوعی سوءتدبیر داشته باشم ولی نمی­شود از این منظر به همه آنچه که اتفاق می­افتد نگاه کرد.

مجری: از جاده انصاف خارج نشویم که یکسری مسائل به صورت ریشه­ای حل نشده مانده مانده روی هم تلنبار شده تا به اینجا رسیده است و ما هم باید از همه جناح­ها کمک کنیم تا حل شود، شکی در این نیست که مملکت برای خودمان است اما من جمله شما را خواندم این جمله حرف دارد و باید در مورد آن حرف زد، متاسفانه همه تصمیمات به عهده دولت نیست و سنگ­اندازی و کارشکنی بر سرِ راه دولت وجود دارد، کجا سنگ­اندازی می­کنند؟

بروجردی: چون اقتصاد ما اقتصاد آزاد است یعنی به معنایی صددرصد دولتی نیستیم و صددرصد ملی هم نیستیم؛

مجری: اسمش آزاد است واقعاً!

بروجردی: ولی بالاخره هَمّ ما بر این است که حالا با اصل 44 به این سمت رفتیم که ما واقعاً؛

مجری: رفتیم ولی اکثرِ دولتی­­ها خصولتی شدند به قول آقای روحانی!

بروجردی: حالا من عرضم فقط این نکته است که بگویم وقتی نگاهِ ما به صورت مساله این باشد که همه عواملی که در این ماجرا دخیل است و در سطح زندگیِ مردم اگر قرار است به دولت منتهی شود دولت هم مدعی است که فقط به من مربوط نمی­شود آنچه که است خیلی از عوامل دیگر در آن دخیل هستند، به دلایل مختلف سرمایه اجتماعی مردم کاهش پیدا کرده و اعتماد کامل نسبت به دست­اندکاران و مدیران ندارند همین مساله باعث می­شود که اگر امروز بگویند تحریم­ها در 13 آبان اِعمال شد، همه بروند خرید کنند و بیایند انبار کنند، این یک کارِ فرهنگی است اگر مردم بدانند آنچه که دارند باید با هم بخورند.

مجری: الان یک بحثی مطرح می­کنند از چند نفر از دوستانِ اصلاح­طلب­تان هم پرسیدم، دو تفکر در میان اصلاح­طلبان وجود دارد برخی­ها می­گویند با توجه به شرایط موجود باید از آقای روحانی عبور کرد ـ از این افراد نام نمی­برم ـ هم به خاطر انتخابات مجلس سال 98 و هم انتخابات بعد ریاست جمهوری، بعضی­ها معتقدند نه باید همچنان از آقای روحانی حمایت کرد، شما کدام تفکر را قبول دارید؟

بروجردی: من جزء تفکرِ گروه دوم هستم یعنی معتقدم که آقای روحانی خیلی تغییر ایجاد کرد بالاخره در تصمیماتی که گرفته شد و در مجموع، تصمیمات و رویه­هایی که اعمال شد کمک کرد که خیلی از مباحث، قابلیت طرح پیدا کند که قبل از آن امکانش نبود یعنی ما جرات نمی­کردیم که در یک برهه زمانی هر حرفی را بزنیم و آقای روحانی این سد را شکست و بنابراین من معتقدم آقای روحانی توانست مقدار زیادی تعدیل ایجاد کند ولی موانعی هم در راهش وجود دارد که قاعدتاً مطلوبِ همه نیست که این رویه­ها اعمال شود، همچنان هست دیگر.

مجری: بعضی از دوستان شما که به راه­حل اول اعتقاد دارند، دوستان راه­حل دومی می­گویند اینها همان­هایی هستند که اشتباهِ راهبردیِ سال 84 را کردند و باعث شد که احمدی­نژاد پیروزِ انتخابات شود، این را شما قبول دارید؟

بروجردی: ماجرای انتخابات سال 84 درحقیقت با تمام فَکت­هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد، فقط به این مربوط نبود که رفتارِ اصلاح­طلبان سبب شد که چنین چیزی به وجود بیاید و احمدی­نژاد انتخاب شود بلکه شاید بشود گفت یک اراده­هایی وجود داشت به آمدن احمد­ی­نژاد که آن اراده­ها در نتیجه این انتخاب دخیل بود؛

مجری: این مبهم است! یعنی چه؟ یعنی دست بردند در انتخابات؟

بروجردی: نه نه! ببینید منظورم این است درواقع خیلی از کسانی که زمینه را فراهم کردند با تبلیغات، با رفتن به درِ خانه مردم، با گروه­هایی که تشکیل شد مثلاً شورای سوم شهر تهران،

مجری: شورای دوم... آقای چمران

بروجردی: شورای آبادگران، بله شورای دوم، یعنی آن زمان کسی اصلاً توجه نمی­کرد همه اِقبال­شان به این بود که بروند به سمت اینکه ببینند چه کسی برای ریاست­جمهوری انتخاب می­شود، این فراموش شد یک عده آمدند از همین استفاده کردند با یک رای بسیار کم شد شورای شهر تهران، یعنی بالاترین رای­آورنده شورای شهر تهران کمتر از آخرین نفری بود که در دور قبل رای آورده بود.

مجری: در صورتی که آن دوره دوره­ای بود که همه را هم تایید کرده بودند، حتی از جناح ملی ـ مذهبی هم خاطرم بود که تایید شده بودند، مجلس ششم برگزارکننده بود همه را هم تایید کرد.

بروجردی: ­بله چرا اینطور شد؟ علتش این بود که توجهی به این گزینه نبود که این چه نقشی می­تواند در آینده این سرزمین داشته باشد؟ نکته دوم در مورد بحثی که فرمودید که حاصلش شد انتخاب احمدی­­نژاد، شعارهای پوپولیستی­ای بود که داده می­شد که فقر از بین می­رود، عدالت فراهم می­شود مردم هم احساس می­کردند اینها شعار جدید است، حرفِ جدید است و بعد هم واقعاً شما اگر در بطن انتخابات بوده باشید، نمی دانم سن شما اقتضا می کند یا خیر؟

مجری:بله

بروجردی: در آن دوران واقعاً با رفتارهای بسیار خشن با کسانی برخورد می­شد که غیر از آقای احمدی­نژاد را طالب بودند و شعار می­دادند یعنی این شعارها در کوچه­ و خیابان؛

مجری: نگویید خانم اینطوری نبود!

بروجردی: ما بودیم در کوچه و خیابان؛

مجری: من هم خبرنگار آن دوره بودم هم در ستاد انتخابات بودم و بالاخره بیرون هم بودم اینطوری هم نبود! ببینید من نمی­گویم هیچ تقابلی اتفاقی نیفتاد، شعارهای پوپولیستی و حتی تخریبِ آقای هاشمی، نمی­گویم اتفاق نیفتاد که اتفاق افتاد اما این را هم شما درنظر بگیرید که بعد از اینکه، من این را باید بگویم و اگر نگویم مدیونِ مردم می­شوم و کاری که روی دوشم بوده، بعد از انتخابات که دولت نهم تشکیل شد یکی از محاسن آن دولت اگر بخواهیم قبول بکنیم یا نکنیم همین سفرهای استانی بود که شروع کردند شهرستان به شهرستان با تمام ایرادهایی که وجود داشت و بعضی از ایرادها هم درست بود، ما در یکی از شهرستان­ها اولین سفر استانی خراسان جنوبی بود که رفتیم ـ فکر کنم دو سه جا این خاطره را گفتم ـ من با دخترخانمی مصاحبه کردم به شدت شلوغ و خوشحال بود که رئیس­جمهور آمده! اولاً می­گفت هیچ مقامی بالاتر از فرماندار آن هم یکبار در دو سه سال در میان، در اینجا اصلاً ندیدیم، گفتم چه می­خواهی؟ گفت هیچی فقط برای ما اینجا یک حمامِ عمومی بسازند! قبول کنیم که کم­توجهی هم شده بود، چرا شعارِ پوپولیستی می­گیرد؟ چون کم­توجهی­هایی هم شده بود.

بروجردی: بله طبیعی است، کم­توجهی هم به دلیل جنگ بود

مجری:16 سال از جنگ گذشته بود

 بروجردی: و هم به دلیل زیرساخت­هایی که باید ساخته می­شد واقعاً به دنبال این بودیم که ...اصلاً مملکت ویرانه بود، 8 سال جنگ هم کم نیست!

مجری:­ باید این را هم در ذهن داشته باشیم که 16 سال از جنگ گذشته بود!

بروجردی:­ بله 16 سال از جنگ گذشته بود دو دوره آقای هاشمی بود، دو دوره آقای خاتمی بودند، اینها همه مواردی بود که به سمت بهبودِ شرایط می­رفت منتها نه زمان اقتضاء می­کرد و نه امکانات و ما همچنان در تحریم بودیم همان زمان هم در تحریم بودیم.

مجری: شما متولد 1336 نجف هستید، چطور نجف؟!

بروجردی: بله، ما بالاخره به تبع پدربزرگ و پدر که جزء علما بودند و همه یک دوره­ای را در نجف طی می­کردند، نجف بودیم.

مجری: شما با آیت­الله بروجردیِ بزرگ هم نسبت دارید؟

بروجردی:­ نه نسبتی نداریم.

مجری: چند سال نجف بودید؟

بروجردی: ­من تا 14 سالگی نجف بودم.

مجری: برادر شما هم آدم شناخته­شده­ای است آقای علاءالدین بروجردی ولی اصلاً تفکرِ متفاوت با شما دارند.

بروجردی: کم و بیش بله دیگر متفاوت است.

مجری: از بچگی با هم تفاوت­های فکری داشتید یا نه؟

مجری: ­نه طبیعتاً عرصه سیاست است که این تفاوتِ تفکر را ایجاد می­کند.

مجری: در خانواده بحث­تان می­شود؟

بروجردی: گاهی.

مجری:­ و ایشان حرفِ خودشان را می­زنند و شما؛

بروجردی: ­بله ایشان یک خط­قرمزهایی دارد من هم یک خط قرمزهایی دارم؛

مجری: خواهر و برادری که بهم نمی­خورد؟

بروجردی: نه چون دختر ایشان عروسم است [می­خندد]

مجری: چه سالی با شهید معتمدی ازدواج کردید؟

بروجردی: من سال 54 ازدواج کردم، سال 56 هم خدا دو پسرِ دوقلو به من داد و از همان زمان هم دانشجو بودم، اصفهان یعنی همزمان با تولدِ بچه­ها، رشته شیمی بودم بعد رفتم روانشناسی و بعد رفتم الهیات و بعد رفتم فقه سیاسی؛

مجری: اُوو همه را عوض کردید! چطور اصفهان؟ یک مقطعی هم گفتید با شهید معتمدی زندگیِ پنهانی داشتید؛

بروجردی: بله به دلیل اینکه ایشان یک مقدار تحت نظر بود و لاجرم مجبور شد برود شاهین­شهر اصفهان زندگی بکند نه خود اصفهان و آنجا زندگی می­کردیم.

مجری: چگونه آشنا شدید؟

بروجردی: فامیل بودیم.

مجری: مهریه چند سکه بود؟

بروجردی: من مَهرالسُنه.

مجری:­ چطوری از شهادت­شان مطلع شدید؟

بروجردی: ما تقریباً سه هفته بود که از اصفهان آمده بودیم چون ایشان معاون وزیر کار شده بود در دولت شهید رجایی؛

مجری:­ یعنی معاون آقای توکلی؟

بروجردی: معاون آقای میرمحمد صادقی. سه هفته بود آمده بودیم تهران که ایشان دائم می­گفت که ممکن است یک وقتی من بروم دیگر برنگردم، چون سال 60 سالی بود که ترورِ کور به شدت رواج داشت و حتی ایشان اسلحه داشت چون بالاخره ممکن بود هر لحظه با ایشان برخورد شود و می­گفتند اگر رفتم ممکن است شب برنگردم و یکشنبه شب بود دقیقاً یادم است که من منتظر بودم ساعت 11، 12 شد ایشان نیامد، ساعت 12 برحسب اتفاق رادیو را روشن کردم که اخبار ساعت 12شب را گوش کنم که گفت یک حمله­ای به دفتر حزب جمهوری اسلامی شده و عده ای مصدوم شدند نگفتند شهید شدند اتفاقاً همان لحظه اخویِ بزرگ آمد گفت از فلانی چه خبری داری؟ او می­دانست گفتم والا الان این خبر را شنیدم من خبری ندارم! دیگر رفتیم دفتر مرکزی حزب و دیدیم بله خلاصه آنجا قیامتی است.

مجری: سخت بود؟

بروجردی: بله البته طبیعی بود که سخت بود ولی بالاخره از قبل هم ایشان دائم می­گفت ممکن است هر لحظه اتفاقی بیفتد دیگر پذیرفته شده بود.

مجری: یک اتفاقی هم برای پسرتان افتاد؛

بروجردی: ­بله یکی از این دوقلوها که ایشان سال 94 مسئول آموزش سازمان جوانان هلال­احمر بود بچه­ها را یک دوره آموزشی برده بودند ایتالیا صلیب­سرخ جهانی، در آنجا بعد از کارگاه­شان ساعت 4 بعدازظهر می­گوید من بروم نمازم را بخوانم، می­آید حیاط نماز بخواند همانجا در حال رکوع خلاصه تمام می­کنند یعنی سکته ناگهانی.

مجری: الان آقا پسرِ دوم چه می­کنند؟

بروجردی: رشته ایشان مکانیک بود، پدرش هم مکانیک بود، دانشگاه تهران مکانیک می­خواند در جریاناتِ سال 78 دانشگاه خیلی اذیت شد و از جهتِ اتفاقاتی که سال 78 افتاد روحیه­اش بهم ریخت تغییر رشته داد و رفته رشته جامعه­شناسی و بعد هم در حوزه رسانه و الان هم دکتری رسانه از دانشگاه تهران دارد و فعلاً هم عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی هستند.

مجری: که می­شوند داماد آقای علاءالدین؟

بروجردی: بله داماد آقای علاءالدین.

مجری:­ با همدیگر در خانه گرده خانوادگی هم دارید؟ بحث سیاسی هم می­کنید؟

بروجردی: بله، بله ایشان همفکر من هستند.

مجری: دختر آقای بروجردی چطور؟

بروجردی: ­ایشان سکوت می­کند معمولاً در این قصه­ها خیلی صحبت نمی­کند.

مجری:­ نوه هم دارید؟

بروجردی: بله دو تا نوه دارم.

مجری: چه هستند؟

بروجردی: ­مهدی و سماء.

مجری: خودتان اهلِ آشپزی کردن در خانه هستید؟

بروجردی: بله آشپزی می­کنم، ظرف می­شوریَم.

مجری: وقت می­کنید؟

بروجردی: من معمولاً سحر بیدار می­شوم یعنی حدود ساعت 4 و 5 بیدارم الان که حدود یک ربع به 6 اذان است بعد از نماز صبح یک مقدار رَتق و فتق امور می­کنم و بعد می­روم اداره و تقریباً ساعت 5/7 سرکار هستم.

مجری: خانم دکتر شما اشاره کردید آمدید برای حزب جمهوری اسلامی و مسئول امور زنان، بعد از شهادت شهید معتمدی، آن زمان چه می­کردید؟

بروجردی: ­من مسئولِ شاخه خواهران بودم اصطلاحاً آن زمان می­گفتند خواهران، برادران کسی نمی­گفت زنان و مردان، اول انقلاب بود و انقلابی­های داغِ آن زمان، مسئول این قسمت بودم و بیشتر هم کارمان آموزشِ خانم­ها و دخترخانم­هایی جوانی که می­آمدند و می­خواستند کارِ تشکیلاتی و سازماندهی را یاد بگیرند تا وقتی که متاسفانه حزب دیگر تعطیل شد، منحل نشد.

مجری:­ علتش چه بود؟ یکی دو جمله از شما دیدم برایم جالب بود مثلاً می­گفتید برخی­ها به حذف دیگران نظر داشتند به خاطر همین امام تعطیل کرد، قصه چه بود؟

بروجردی: دقیقاً من اسم نمی­آورم ولی اختلافِ رویکرد سیاسی از همان­ جاها بروز پیدا کرد یک طیفی که وابسته به بازار بود و تفکرِ خاص خودش را داشت و طیفی که روشنفکر بود و مدعی بود که باید بر مبنای نیازِ امروز حرکت کرد، اختلاف­نظر شد حتی یادم است من یک دوره کلاسِ آموزشی برای خانم­ها طراحی کردم، پوسترش را هم چاپ کردیم همه کارهایش را کردیم یکی از آقایان آمد نگذاشت این کلاس تشکیل شود گفت امکان ندارد من بگذارم، حالا مدرس آن هم یک آدمِ انقلابی که اگر بگویم او را می­شناسید و در این انقلاب هم خیلی نقش داشت و این باعث شد امام دستور دادند فعلاً تعطیل شود.

مجری: برگردیم عقب­تر شما در نجف مدرسه­ای می­رفتید که خواهرِ شهید محمدباقر صدر تاسیس کرده بود، یعنی شهیده بنت­الهدی صدر؛

بروجردی: چون در نجف عرف بر این نبود که آقایان علما دخترهایشان را مدرسه دولتی بگذارند یعنی در نجف مدرسه ایرانی وجود داشت ولی ما اجازه نداشتیم برویم چون روحانی­زاده بودیم و نمی­توانستیم آنجا برویم، می­گفت برای من خیلی گران است، این جمله­اش را یادم است برای من خیلی گران است که احساس بکنم دخترانِ من ـ ما را خطاب می­کرد به دختران خودش ـ نمی­خواهند مسیرِ رشد و تکامل را طی بکنند شما آمدید اینجا که چیز یاد بگیرید، من سرِ ناسازگاری در مدرسه زیاد داشتم.

مجری: شیطان بودید؟

بروجردی:­ شیطان بودم مثلاً یکبار سال دوم دبیرستان یک مقاله علیه شاه نوشتم، احضار شدم و کمتر از 8 ساعت در دفتر مدرسه در را به رویَم بستند و گفتند دیگر حق نداری این کارها را بکنی با اینکه شاگرد اول مدرسه بودم زمانی که سال بعد می­خواستند من را ثبت­نام کنند به من گفتند باید تعهد بدهی، من هم گفتم تعهد نمی­دهم و بعد از آنجا پرونده­ام را گرفتم و رفتم مدرسه دکتر هشترودی میدان فلسطین.

مجری: 22 بهمن تهران بودید؟

بروجردی: بله.

مجری: خاطره­ای ندارید؟

بروجردی: والا شب­هایی که همه دنبال این بودند که.. بالاخره تمام مدت در تمام شهر صدای انفجار بود، کوکتل­مولوتف و سنگر درست کردن و این چیزها بود، من هم دو تا بچه کوچک داشتم نه می­توانستم بروم نه می­توانستم نروم خیلی دلم با بیرون از خانه بود دیگر از مادر شهید معتمدی خواهش کردم که دو ساعتی بچه­ها را نگه دارد من بروم، می­رفتیم در آوردن ملحفه و بچه­هایی که مجروح می­شدند کمک می­کردیم و تقریباً دو سه شب آقای معتمدی اصلاً خانه نیامد.

مجری: دوران 8 ساله ریاست جمهوری آقای هاشمی را چطور دیدید؟

بروجردی: ­دوره اول ریاست جمهوری به نظرم خیلی دوران شکوفایی بود و خیلی خوب بود یعنی ما دائم در حال گسترشِ زیرساخت­ها در کشور بودیم، دوره دوم خیلی­ها روی بحث فاصله طبقاتی و غیره اعتراض داشتند و ایشان در نماز جمعه آمدند و تاکید کردند کسانی که به این مسائل اعتراض دارند چرا خودشان وارد مباحث اقتصادی نمی­شوند؟ بیایید کارخانه­ها را به دست بگیرید، چه بکنید و مملکت را آباد بکنید چون ایشان عجیب روی این حساسیت داشت که اقتدارجمهوری اسلامی در این است که بتواند همه جا حرفِ اول را بزند از لحاظ اقتصادی، علمی و پیشرفت­هایی که باید صورت بگیرد، خیلی ایشان روی این مسائل واقعاً مایه گذاشت و دوره دوم دیگر یک مقدار کم و بیش مطلع هستید که ان­قلت­ها شروع شد که این رویه مطابق آن چیزی که ما می­خواستیم نیست یا مباحثی از این است، اما اگر در کُنهِ اقدامات آقای هاشمی می­رفتید می­دیدید این اقدامات چقدر می­توانست و توانست برای پیشرفت کشور موثر باشد.

مجری:­ فضای سیاسی کشور در آن زمان بسته بود؟

بروجردی: ­زمانِ آقای هاشمی نه خیلی بسته نبود.

مجری: پس چرا با شعارِ آزادی سیاسی و آزادی بیان آقای خاتمی توانست؟

بروجردی: ببینید رویکردِ آقای هاشمی عمدتاً اقتصادی بود و روی این مساله که کشور بتواند به لحاظ اقتصادی رشد بکند ایشان خیلی حساسیت داشت طبیعی است که هر کسی احیاناً با این رویه­ها مخالفت می­کرد با این رویه ها و اینکه فرض کنید حتی نظامی­ها بیایند وارد عرصه اقتصادی بشوند و اینها باید بیایند همه چیز را در اختیار بگیرند که این بحث­ها خیلی جدی از طرف ایشان مطرح شد و یادم است در نماز جمعه ایشان به این مطلب اشاره کردند، این مساله باعث شد که یک مقدار مخالفت­ها شروع شد.

مجری: حالا یک سوال ایجاد می­شود آن هم اینکه آقای هاشمی­ که به هر صورت مورد احترام همه جناح­های آن دوره بود و برخلاف اذهان که فکر می­کردند آقای هاشمی از آقای ناطق حمایت می­کند آقای هاشمی در یک خطبه در نماز جمعه از رقیب آقای ناطق به نوعی حمایت کرد ولی ما بعد از آن دولت می­بینیم سرِ انتخابات مجلس بیشترین حملات از سوی طیف تندروی اصلاح­طلب به آقای هاشمی می­شود.

بروجردی: ببینید آقای هاشمی به نظر من تمام دل­نگرانی­اش نظام بود یعنی اصلاً روی اینکه حالا چه این طیف، چه آن طیف، چه راست و چه چپ خیلی برایش ملاک نبود که اینها چگونه رفتاری را از خودشان بروز می­دهند، آقای هاشمی عمدتاً دنبال این بود که جامعه بتواند به تکامل برسد بتواند یک اقتداری را به دست بیاورد و این مساله باعث شده بود که مطلوبِ بعضی­ها نباشد یعنی خیلی­ها این رویه را نپسندند چون معتقد بودند که آزادی حرف اول را می­زند آزادی مطبوعات باید حرف اول را بزند، علی­ایحال می­خواهم بگویم یک عده بودند که در همان طیف با آقای هاشمی مخالف بودند ولی به این معنا نبود که همه اصلاح­طلبان، باز یادم است آقای خاتمی یکبار قبل از نماز جمعه آمدند سخنرانی، در سخنرانی این تعبیر را به کار بردند که هاشمی شناسنامه انقلاب است، تا حالا کسی این تعبیر را به کار نبرده بود ولی ایشان به کار بردند، ایشان منتسب به اصلاح­طلبان بود دیگر یا اصلاح­طلبان خودشان را منتسب به؛

مجری: خودتان آن طیف را به خاطر این رفتارهایش نقد می­کردید؟

بروجردی: ­به این شدت بله، نقد می­کردیم و این میزان تخریب را قبول نداشتیم، نقد داشتیم ما هم به بعضی از اقداماتی که انجام می­شد نقد داشتیم ولی تخریب را نمی­پسندیم چون معتقد بودیم سنگ روی سنگ بند نمی­شود.

مجری: یعنی شما به آقای هاشمی نقد داشتید ولی نه با این روش؛

بروجردی: نه با این روش و نه با تخریب.

مجری:­ آن طیف اصلاح­طلب، انتقادهای شما را جدی نمی­گرفتند؟

بروجردی: ما هم طیفِ وسیعی بودیم و طیفِ کمی نبودیم یعنی اینطور نبود که بچه­های این طرف محدود باشند ولی بالاخره شرایط اجتماعی و مطبوعاتی که در اختیار بود به رشد آن تفکر کمک کرد.

مجری: فکر می­کردید بعضی از تفکراتِ نزدیک به شما مانند خانم حقیقت­جو، مانند خانم داوودی­مهاجر الان بروند آن سمت؟

بروجردی: من به شخصه آنها را انقلابی نمی­دانم یعنی فکر می­کنم آنها تابع شرایط روز یعنی برحسب شرایط روز خودشان را این چنین بروز دادند؛

مجری: یعنی آن زمان هم نمی­دانستید؟

بروجردی: ­آن زمان من به شخصه خودم همه تفکرانتِ خانم حقیقت­جو را قبول نداشتم چون من یک آدمِ مذهبی بودم و یک آدم مذهبی هستم، اعتقادم، باورم به مبانی انقلاب بیش از هر چیز دیگری است که یکبار هم سر مساله­ای که پیش آمد من با ایشان بحثم شد؛

مجری: سر چه موضوعی؟

بروجردی: یکی از چهره­های شاخصی که از بین خانم­ها بود و من نقد ایشان را نسبت به این طرف گفتم که ایشان دارد این را می­گوید باید دقت کنیم، ایشان برگشت گفت اینها فسیل شدند و این خیلی حرف سنگینی بود برای من که انقلاب زاده همین­هاست، اینها بودند که نقش داشتند، اینها بودند که غربت را تحمل کردند و اینها بودند که تبعید کشیده بودند و طبیعی است که ما نمی­توانیم اینها را نادیده بگیریم و کنار بگذاریم و بگوییم به درد نمی­خورند یا فسیل شدند و خانم حقیقت­جو چنین طیفی بود، یعنی من معتقدم چه خانم حقیقت­جو و چه خانم فریبا مهاجر اینها با شرایط انقلابی شدند نه اینکه انقلاب در ذات­شان باشد.

مجری: شما یک نقشِ ویژه­ای داشتید در بخشی از صحبت­هایتان اشاره کردید به شورای شهر اول که هم انتخابات شوراها را برگزار کردید در زمان شما که یک مبنایی شد برای آمدن شوراها به عرصه انتخابات و هم اینکه تعطیل شد، یعنی شما عضو شورای حل اختلاف بودید، یعنی شما و آقای ابطحی و دو نفر از قوه قضاییه و سه نفر از مجلس، چه شد؟ از اول اختلافِ قصه سر شهردار شروع شد؟

بروجردی:­ بله، ببینید بهانه­اش عدم تشکیل جلسه بود قانون می­گفت اگر سه جلسه متمادی دستورجلسه نداشته باشد و جلسه تشکیل ندهد می­شود از آن شورا شکایت کرد و می­تواند به سمت انحلال برود، یک اختلاف­نظری بین آقای دوزدوزانی به عنوان دبیر شورا و آقای عطریانفر که رئیس شورا بودند وجود داشت، سرِ انتخاب شهردار و یکسری مباحث دیگری که داخلِ شورا بود اختلاف­­نظر وجود داشت و آقای دوزدوزانی به عنوان دبیر باید صورتجلسه تنظیم می­­کرد، دستورجلسه را می­نوشت و رئیس شورا هم باید اکی می­داد که این شکل نمی­­گرفت حالا قاعدتاً پشت قصه وجه سیاسی بود نمی­شود گفت چرا شکل نمی­گرفت؟ آقای دوزدوزانی دستورجلسه را تهیه می­کرد مثلاً آقای عطریانفر یک چیزِ دیگری می­گفتند، می­گفتند نه من می­گویم این باید در دستورجلسه باشد و همین باعث می­شد که جلسات تشکیل نشود، زیرا وقتی دستور جلسه نداشته باشد، ابلاغ نشود، شکل نگیرد طبیعی است که تعطیل است، تشکیل نشد تا این که دیگر از مرزِ قانونی­اش هم گذشت، اعضای شورای شهر را دعوت کردیم از ساعت 9 صبح تا 3 بعدازظهر طول کشید یعنی 6 ساعت مُستمر بحث شد، حالا مباحث مختلف، چرا اینطوری شد؟

مجری:­ همه اعضا شورای شهر آمدند؟

بروجردی: آمدند اکثراً بودند، بعد دیگر به این جمع­بندی رسیدیم که می­رویم شورای شهر و آنجا آقای ابطحی اعلام می­کنند که شورا به کارِ خودش ادامه خواهد داد به عنوان اینکه این اختلاف حل شده است، قبول کردند البته در ظاهر قبول کردند آنجا که به خیابان بهشت رسیدیم باز دوباره اختلاف­نظر شروع شد و گفتند نه ما قبول نداریم و جلسه تشکیل نمی­شود و همین باعث شد که آقای ابطحی هم به این جمع­بندی رسیدند که؛

مجری:­ چه کسی آن را اعلام کرد؟

بروجردی: همان دو نفری که با هم اختلاف داشتند آقای دوزدوزانی و آقای عطریانفر.

مجری: یعنی جلسه به این مهمی در این سطح برگزار شد و تقریباً اجماع رفتید و باز بهم خورد.

بروجردی: باز بهم خورد بعد آقای ابطحی همانجا در صحن شورا اعلام کردند که شورا منحل است.

مجری: جالب است ابتدا می­خواستند آقای کرباسچی شود که نشد بعد آقای الویری آمد چند وقت کار کرد؟

بروجردی: آقای ملک­مدنی؛

مجری:­ نه آقای الویری مدت طولانی در همین شورا شهردار بود و بعد معلوم نشد که چه شد آقای الویری رفت و بعد رفتن آقای الویری شورا و شهرداری ها به خودش آرامش ندید.

بروجردی:­­ در رویه­های اختلاف­نظر وجود داشت و نتوانست شکل بگیرد من جزئیاتش را باز نمی­کنم ولی به هر حال؛

مجری: بعد آن هدیه­هایی و چیزهایی که بیرون آمد درست بود؟ که هدیه گرفته بودند و ماشین!

بروجردی: نه حالا ماشین که طبیعی بود بالاخره یک ماشین در اختیارِ هر عضو شورا قرار می­گیرد، هدیه و اینها در کار نبود بیشتر عمده مباحث سیاسی بود و رویکرد سیاسی بود که باعث اینها شد.

مجری:­ شورای شهرِ اخیرِ تهران را که مثلاً سه تا شهردار عوض کردند همه یکسره ذهن­شان به این قصه می­رود، البته این دوستان هم خیلی حواسشان جمع است یعنی مراقبند.

بروجردی: خود آقای هاشمی خوب دارد مدیریت می­کند.

مجری:­ البته خیلی­ها معتقدند شهردار شدن آقای هاشمی خیلی از مشکلات را حل می­کرد، این را قبول دارید یا نه؟

بروجردی: شاید آقای هاشمی به جهتِ سابقه اجرایی­اش آدم توانمندی در اجرا است یعنی من فکر می­کنم می­توانست ولی الان هم به نظر من البته بعد از سه دوره تعویض شهردار، بالاخره شورا است که می­تواند به شهردار کمک کند و شهردار را ماندگار بکند.

مجری:­ آخر برنامه طبق رسم برنامه با دست­خط خانم دکتر بروجردی به پایان خواهد رسید.

بروجردی:

«فصلی دیگر از بیانِ آنچه که بر این انقلاب گذشت، باشد که سهمی را از وقایع و اتفاقاتِ 40 سال انقلاب را توانسته باشم بازگو نمایم، عزیزان در صدا و سیما این نقشِ مهم را عهده­دار هستند که به بیانِ حقایق بپردازند؛ سربلند و موفق باشید.»

دیدگاه کاربران

ناشناس۷۷۶۹۳۷۱۰:۴۴:۲۰ ۱۳۹۷/۱۱/۲۷
سوالای مطرح شده مجری بعضا بی ربط هستند ، اینکه شخصی در خصوص یک شخص دیگر نظر دهد در شرایطی که ناچار است از عقیده آن شخص تبری جوید بیشتر به بازجویی و اعتراف شبیه است .
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. بازی با کلمات

  3. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  12. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  13. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  14. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  15. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  16. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  17. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  18. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  19. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  20. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  21. موفقیت ایران در ساخت موتور بنزینی ۶ سیلندر + تصاویر

  22. واکنش ضرغامی به طرح نور و بازگشت گشت ارشاد

  23. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

  24. مشکل اصلی صهیونیست ها با عملیات "وعده صادق" چه بود؟

  25. گزارش سازمان برنامه از کاهش تورم سالانه: وارد کانال ۳۰ درصد شدیم

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  4. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  5. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  6. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  7. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  8. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  9. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  10. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  11. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

  12. نظرات برگزیده مخاطبان الف: تکرار تجربیات شکست‌خورده درباره حجاب هیچ ثمری ندارد/ زیباکلام به دشمنی اسرائیل با ایران توجه نمی‌کند

  13. توضیحات سردار جعفری درباره تذکر رهبری پیرامون مبارزه با بی‌حجابی/ توصیه همتی درباره نرخ‌های متفاوت ارز

  14. خسارت در «اس-۳۰۰»؛ مدرکی که نیست و افتخاری که به نام اسرائیل می‌سازند!

  15. به زور کسی را به بهشت نمی بریم اما در برابر ناهنجاریها ایستاده‌ایم

  16. هزینه عملیات وعده صادق به ۲۰ میلیون دلار هم نرسید/ دست آخرین توان نظامی ایران هنوز رو نشده است

  17. سلاح اتمی؛ جزو برنامه ریزی امنیتی و دفاعی ایران است؟ /تمام «نه»های رهبر انقلاب به سلاح هسته ای +اینفو

  18. حمایت معاون رئیسی از تعطیلی پنج‌شنبه‌ها/ تاکید رادان بر ادامه طرح «نور» فراجا/ انتقاد روزنامه دولت از کریمی قدوسی

  19. وزیر کشور: پلیس با رعایت کرامت انسانی به عده کمی که قانون حجاب را رعایت نکنند تذکر می‌دهد

  20. توماج صالحی به حبس محكوم شد/مظلوم نمايي يك اغتشاشگر 

  21. رئیسی: مشکلات آبی و برقی کشور در حال حل‌شدن هستند  

  22. شبيه‌سازي جنگ ايران و آمريكا

  23. یک سیلی برای تنبیه

  24. ضرب‌الاجل مجلس برای دولت / منتظر مدیریت بازار ارز هستیم  

  25. همسر سید مصطفی خمینی درگذشت

آخرین عناوین