بیش از آن که سیاست های واشنگتن، تل اویو و ریاض به افزایش نفوذ ایران در منطقه کمک کند، سیاست هایی که ایران در طول سال های گذشته در پیش گرفت، عامل اصلی در افزایش گستره نفوذ این کشور بوده است و مبالغه نمی کنیم اگر بگوییم سال ۲۰۱۷ سال به نتیجه رسیدن سیاست هایی بود که ایران برای چندین سال در پیش گرفته بود.
از برجسته ترین انتقاداتی که آمریکا، اسرائیل، کشور پادشاهی عربستان سعودی متوجه ایران می کنند مداخله این کشور در امور کشورهای منطقه و تلاش برای گسترش نفوذ است، اما سیاست هایی که این کشورها در پیش گرفتند نقش بزرگی در افزایش گستره نفوذ و تاثیر ایران در منطقه و جهان ایفا کرده است.
بیش از آن که سیاست های واشنگتن، تل اویو و ریاض به افزایش نفوذ ایران در منطقه کمک کند، سیاست هایی که ایران در طول سال های گذشته در پیش گرفت، عامل اصلی در افزایش گستره نفوذ این کشور بوده است و مبالغه نمی کنیم اگر بگوییم سال ۲۰۱۷ سال به نتیجه رسیدن سیاست هایی بود که ایران برای چندین سال در پیش گرفته بود.
بر کسی پوشیده نیست که واشنگتن، تل اویو و ریاض از حملات رسانه ای و سیاسی خود علیه تهران چندین هدف را دنبال می کنند؛ در این راستا آن ها علاوه بر محدود کردن نفوذ ایران در منطقه در جهت منزوی کردن تهران و نیز ایجاد اختلال در امنیت داخلی این کشور و تحریک ملت ایران و هدف های دیگر تلاش می کنند، اما ما اعتقاد داریم در مقایسه با سال های گذشته نفوذ ایران در سال کنونی افزایش یافت با وجود این که فشارهای آمریکا- اسرائیل- عربستان علیه این کشور در طول سال جاری بیشتر شده است.
همانطور که روابط ایران به ویژه در سطح روابط اقتصادی روز به روز گسترش می یابد؛ امنیت این کشور نیز روز به روز افزایش می یابد. این امر بر این مسئله اشاره دارد که ایران در مسیر درست قرار دارد، در حالی که آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل به ویژه در سطح سیاست های خارجی خود در بن بستی واقعی به سر می برند.
شاید علت اصلی، سیاست های نادرستی است که این کشور ها اتخاذ می کنند به عنوان مثال تصمیم ترامپ درباره انتقال سفارت آمریکا از تل اویو به بیت المقدس یکی از این تصمیم های نادرست است. به این ترتیب که بیشتر کشورهای جهان این تصمیم را محکوم کردند و با ملت فلسطین اعلام همبستگی کردند همچنین این تصمیم باعث شد فلسطینی ها بیشتر به ایران نزدیک شوند بدین ترتیب این تصمیم تاثیر و نفوذ ایران را در فلسطین اشغالی افزایش داد.
تصمیمی که عربستان سعودی علیه قطر اتخاذ کرد باعث نزدیکی بیشتر برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه قطر به ایران شد، با وجود این که دوحه به علت مراعات احساسات واشنگتن و ریاض روابط محکمی با تهران نداشت اما این تصمیم ریاض در تحکیم و تعمیق روابط میان دو کشور نقش داشت همانگونه که به دو دستگی میان کشورهای حاشیه خلیج فارس منجر شد.
چنانچه به موضوع یمن و بحرین بپردازیم این امر به میزان زیادی با قطر متفاوت است به این ترتیب که این جنگ بیهوده علیه یمن و پافشاری ریاض در به زانو در آوردن حوثی ها و نیز پافشاری این کشور بر راه حل امنیتی و نظامی در بحرین در افزایش نفوذ ایران در این دو کشور نقش داشت.
اقدامی که عربستان سعودی در لبنان بدان روی آورد و حریری استعفای خود را از ریاض اعلام کرد اکثر لبنانی ها را علیه این کشور شوراند و بدین ترتیب محبوبیت حزب الله متحد اصلی ایران در لبنان افزایش پیدا کرد و باور نداریم کسی وجود داشته باشد بگوید تهران، ریاض را به این اقدام وادار کرد اقدامی که محبوبیت متحد این کشور را در لبنان افزایش داد.
هنگامی که اسرائیل تصمیم حکومت کردستان عراق را درباره برگزاری همه پرسی جدایی قاپید و بر طبل کوبیدن آن شتاب به خرج داد شکست سیاسی سنگینی در نتیجه عدم موفقیت آن متحمل شد اما تهران دستاورد سیاسی بزرگی را محقق ساخت هنگامی که با دو دولت عراق و ترکیه در مقابله با این مسئله همکاری کرد بدین ترتیب جایگاه تهران در نزد بغداد و آنکارا تقویت شد.
علل و اسباب متعددی برای موفقیت سیاست های ایران وجود دارد که در راس آنها مطابقت داشتن آن ها با قوانین بین المللی است به عنوان مثال درباره توافق هسته ای شورای امنیت سازمان ملل مجبور به لغو تحریم های ایران شد پس از این که آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکید کرد اشتباه کرده است هنگامی که اعلام کرده بود برنامه هسته ای ایران به سمت نظامی شدن پیش می رود این اشتباه که آژانس بین المللی انرژی اتمی مرتکب آن شد چندین سال باعث شد ملت ایران هزینه آن را به صورت محاصره ای بپردازند که منجر به وخیم شدن وضعیت اقتصادی در این کشور شد که به نوبه خود نه تنها باعث افزایش میانگین تورم، بیکاری و مشکلات متعدد دیگر شد بلکه فراتر احتمال حمله به ایران را در نتیجه این اشتباه افزایش داد و در نهایت شورای امنیت تصمیم گرفت این تحریم ها را علیه ایران لغو کند زیرا مدرکی پیدا نکرد که براساس آن ایران را محکوم کند.
در زمانی که ایران ثابت کرد به قوانین بین المللی پایبند است طرف دیگر که علیه ایران دست به حمله گسترده زده است این قوانین را نقض می کند و شاید تصمیم های دولت آمریکا علیه ایران نمونه بارز این نقض ها باشد به این ترتیب هنگامی که آمریکا توافق هسته ای را امضا کرد خود را نسبت به عدم نقض آن متعهد کرد در حالی که تحریم هایی که آمریکا علیه ایران تحمیل می کند با بندی در تعارض است که طرف های امضا کننده توافق را به عدم انجام هرگونه اقدامی دعوت می کند که با اجرای کامل توافق هسته ای در تعارض است.
دو دولت آمریکا و عربستان سعودی ایران را به مداخله در بحرین، یمن، عراق، سوریه و لبنان ... متهم می کنند در حالی که هدف نهایی اقدامات ایران همدردی با حقوق اکثریت است و هیچ قانون بین المللی وجود ندارد که همدردی با مسائل اقلیت ها را جرم بداند چه برسد به این که درباره اکثریت باشد.
سازمان ملل متحد و دبیر کل آن با صراحت اعلام کردند کارشناسان سازمان ملل هیچ ادله ای را نیافتند که تاکید می کند ایران موشک در اختیار یمنی ها قرار داده است، در حالی که دولت آمریکا بر تکرار اتهام زنی خود علیه ایران پافشاری دارد مبنی بر این که این کشور یمنی ها را به موشک مجهز کرده است بنابراین آیا متهم کردن کشورها نقض قوانین نیست؟
اتهام زنی های آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل علیه ایران مبتنی بر حمایت از تروریسم جامعه بین المللی را به تعجب وا می دارد به این ترتیب در زمانی که ایرانی ها علیه تروریست ها در سوریه و عراق می جنگند واشنگتن، تل اویو و ریاض وارد حمله گستره ای علیه ایران شده اند و در حالی که بسیاری از مسئولان عراقی و سوری، آمریکایی ها، عربستانی ها و اسرائیلی را به حمایت از تروریسم متهم می کنند.
