مدت زمان زیادی از حضور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید نمی گذرد با این حال، او کلکسیونی از تنش و هرج و مرج را چه در عرصه سیاست داخلی آمریکا و چه مخصوصا سیاست جهانی این کشور خلق کرده است. اقدامات ترامپ در این حوزه به قدری جدی بوده اند که برخی حتی معتقدند جهان قبل از حضور مجدد ترامپ در قدرت با جهانِ پس از آن، تفاوتهای جدی دارد و بیراه نیست اگر بازگشت ترامپ به کاخ سفید را یک شوک بزرگ به جهان ارزیابی کنیم. 

در این میان، با یک جستجوی ساده در اینترنت، می توانیم به شمار قابل توجهی از مقالات و گزارش هایی که در نقد ترامپ و سیاست هایش در حوزه سیاست خارجی آمریکا نوشته شده اند، دسترسی داشته باشیم. مطالبی که توسط نویسندگان بین المللی و مخصوصا آمریکایی نوشته و ارائه شده اند و هرکدام با بینش های خاصی همراه هستند و نکته ای را مورد اشاره قرار می دهند. به نظر می رسد ترامپ و رویکردهایش در عرصه حکمرانی آمریکا، به طور خاص با 2 خسارت عمده و بزرگ برای مردم آمریکا همراه هستند. 

اول اینکه دونالد ترامپ در شرایطی قدرت را در آمریکا به دست گرفت که تئوریسین های مشهوری نظیر فرانسیس فوکویاما به صراحت این نکته را مورد اشاره قرار می دادند که آمریکای کنونی شبیه به ساختمانی زیبا است که از درون توسط موریانه ها خورده شده و هر آن امکان دارد که دچار فروپاشی شود. اشاره این دسته از تحلیلگران به افول موقعیت هژمونیک آمریکا در عرصه بین المللی بوده است. 

این در حالی است که اگرچه ترامپ با شعار بازگرداندن عظمت و شکوه به آمریکا، قدرت را در این کشور به دست گرفته با این حال، وی نه فقط در حوزه بین المللی، بلکه در عرصه داخلی نیز در حال نابود کردن آمریکا است. این همان نکته ای است که جو بایدن رئیس جمهور اسبق آمریکا به صراحت آن را در جریان سخنرانی خود که به تازگی ایراد کرده مورد اشاره قرار داده است. در این راستا، انتقاد اصلی که از ترامپ مطرح می شود این است که او با استفاده از امکانات دموکراتیک قدرت را در آمریکا به دست گرفته با این حال، اکنون که به قدرت رسیده، عملا در حال تضعیف تمامی نهادهای حامی دموکراسی در آمریکا و البته اصول دموکراتیک در این کشور است. 

به بیان ساده تر، او از اصول و امکانات دموکراتیک برای رسیدن به قدرت استفاده کرده اما اکنون که به قدرت رسیده در حال نابودسازی کلیه امکانات دموکراتیک در کشورش است. موضوعی که یک خسارت بزرگ برای آمریکا است. 

نکته دوم اینکه همانطور که به تازگی "اندرو میتروویچ" تحلیلگر شبکه الجزیره در موضع گیری گفته، ترامپ یک خصیصه خطرناک دارد و آن هم این است که نه اشتباهاتش را می پذیرد و نه اینکه قبول می کند او حقِ مطلق نیست! همین دو ویژگی کافی است تا شاهد باشیم آمریکا اکنون در وضعیتی قرار گرفته که به سرعت به لبه پرتگاه نزدیک می شود. این خودحق‌پنداری ترامپ سبب می شود تا او به راحتی به منتقدان خود حمله کند یا به صراحت تاکید کند که تمامی افرادی که با او کار می کنند همگی باید به طور مطلق از او اطاعت کنند! 

این مساله نیز سبب می شود تا آمریکا هم از ظرفیت های نخبگانی خود سود نبرد و هم در صورت در پیش گرفتن سیاست های اشتباه، بر تداوم آن ها به دلیل میل شخصی رئیس جمهور فعلی خود اصرار ورزد. موضوعاتی که آمریکا را با چالش های جدی در روزها و ماه های آتی رو به رو خواهند کرد.