رهیافتی بر مدیریت بازار ارز

احمد فرقانی، گروه اقتصادی الف،   4031115162 ۲۶ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
رهیافتی بر مدیریت بازار ارز

امروزه ثبات در نرخ ارز دارای اهمیت فراوانی است و دور از واقعیت نیست که بستر اصلی و لازم برای ایجاد رونق در فعالیت‌های اقتصادی کشور نشات گرفته از ثبات در نرخ ارز است. علاوه بر ثبات نرخ ارز، بکارگیری نرخ ارز مبتنی بر واقعیت های اقتصادی(نرخ ارز تعادلی یا واقعی) می تواند آثار مهمی بر متغیرهای اقتصادی اعمال کند، 

در این نوشته سعی بر آن است ضمن بررسی عوامل بیرونی و درونی تاثیر گذار بر نرخ ارز تعادلی، راهکارها برای برون رفت از وضعیت کنونی پیشنهاد شود. 

عوامل بیرونی تأثیرگذار بر نرخ ارز تعادلی:

عوامل بیرونی، به بررسی تغییرات حجم نقدینگی و ارز و در نهایت، تعادل شکل گرفته ناشی از حجم نقدینگی و ارز در چرخه اقتصاد می پردازد. 

تغییرات حجم نقدینگیِ اقتصاد: تغییرات نقدینگی در اقتصاد، ناشی از خلق  و محو نقدینگی است. بر اساس آمار بانک مرکزی، میزان نقدینگی اقتصاد در یک بازه 10 ساله(1392-1402)، بیش از 13 برابر شده است گرچه افزایش حجم نقدینگی را می توان به نقش دولت در خلق پول نسبت داد با این وجود، خلقِ نقدینگی توسط ساختارهایِ غیر حاکمیتی(بانک‌ها) می تواند نگران کننده باشد.(خلق نقدینگی توسط دولت برای رفع نیاز های عمومی(مانند سلامت، آموزش و تولید) است اما خلق نقدینگی توسط بانک ها در جهت منافع بانک است از اینرو احتمال انتقال نقدینگی ایجاد شده به سمت بازار‌های غیر مولد(ارز، سکه و سفته بازی..) بدلیل سودآوری و ریسک کمتر، افزایش می‌یابد.

تغییرات حجم ارزِ اقتصاد: تغییرات ارز در اقتصاد، ناشی از ورود ارز(صادرات) به اقتصاد و خروج ارز(واردات) از اقتصاد می باشد. بر اساس آمار گمرک، تراز تجاری کشور بدون احتساب صادرات نفت در یک بازه 10 ساله، منفی 60 میلیارد دلار است اما، با احتساب درآمدهای نفتی، تراز ارزیِ اقتصاد مثبت 260 میلیارد دلار خواهد شد، بنابراین، اقتصاد برای تامین ارز مورد نیاز با چالش مواجه نیست. 

بررسی نرخ ارز با توجه به حجم نقدینگی و ارزِ اقتصاد

با توجه به تراز مثبت حجم نقدینگی و ارز در اقتصاد و نرخ رشد بالاتر حجم نقدینگی، انتظارافزایش قیمت ارز به میزان کمتر از نرخ رشد نقدینگی قابل انتظار است (احتمالا، استدلالی که برخی از اقتصاد دانان افزایش چشمگیر نرخ ارز در بازار را غیرواقعی می دانند). با این وجود، افزایش 18 برابری قیمت ارز در بازه 10 ساله در بازار غیر رسمی، مؤید خروج خالص ارز از چرخه اقتصاد، با احتساب صادرات غیر نفتی است. 

خروج ارز از چرخه اقتصاد می‌تواند به صورت دایمی و موقت باشد. در خروج سرمایه دایمی، منابع ارزی بصورت کامل، از چرخه اقتصادِ کشور خارج می‌شود. بعنوان مثال بر اساس داده مرکز پژوهش‌های مجلس، حجم خروج سرمایه در سال‌های 1395 و 1396 بیش از 50 میلیارد دلار بوده است در خروج سرمایه موقت، ارز بوسیله اشخاص حقیقی و حقوقی در اقتصاد رسوب می‌کند اما قابلیت ورود دوباره به چرخه اقتصاد را دارد(ارز خانگی: که مقدار آن بین 20 تا 40 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود).

عوامل درونی تأثیرگذار بر نرخ ارز تعادلی:

در این قسمت به بررسی برخی مفاهیم از جمله شکافِ قیمتیِ ارز، انحصار و احتکار در درون سیستم اقتصادی می پردازیم که باعث شکل گیری کلونی‌های نقدینگی در اقتصاد می‌گردند این کلونی‌ها ضمن اختلال در نظام اقتصادیِ مطلوب، بستر شکل گیری فعالیت های اقتصادی نامطلوب و مضر(فعالیت های سوداگرانه و رانت و فساد) را فراهم می‌کند و به دلیل سودآوری بیشتر و ریسک پایین‌تر فعالیت‌های مربوطه، بعنوان رقیب سیستم اقتصادی موجود، اثرات منفی بر تولید، اشتغال و تراز تجاری کشور خواهند گذاشت. 

شکافِ قیمتیِ ارز:

در بازار ارز جند نرخی، به فاصله قیمتی نرخ ارز دولتی و آزاد، شکاف قیمتی ارز می‌گویند. شکافِ قیمتی نشأت گرفته از بازار چند نرخی ارز، موجب ایجاد منافع برای برخی بازیگرانِ اقتصاد شامل واردکنندگان،  صادرکنندگان و سفته بازان می‌شود مهم‌است‌که میزان منفعت گروه‌های ذی‌نفع با اندازه شکاف قیمتی، رابطه مستقیم دارد یعنی با افزایش شکاف قیمتی ارز، منافع بازیگران ذی‌نفع افزایش می یابد.

از اثرات مهم شکاف قیمتی ارز، کاهشِ حجم ارزِ اقتصاد از طریق خروج ارز از چرخه اقتصاد است خروج سرمایه می‌تواند از منابع ارزی نشأت گرفته از مداخلات ارزی بانک مرکزی برای تثبیت بازار(285 میلیارد دلار در بازه سال‌های 96-1382)، بیش اظهاری در واردات و کم اظهاری در صادرات تأمین ‌شود همچنین فروش ارز حاصل از بیش اظهاری در واردات و کم اظهاری در صادرات در بازار غیر رسمی، ضمنِ افزایش تقاضا و کاهش عرضه ارز در بازار رسمی، منافع صادرکنندگان و واردکنندگان متخلف افزایش می‌یابد.

انحصار: انحصار در برابر رقابت کامل تعریف می‌شود بازار انحصاری نیز به بازاری گفته می شود که در آن یک محصول صرفا یک عرضه کننده دارد اقتصاددانان این بازار را یک بازار مضر برای سیستم اقتصادی کشور می دانند. 

ند زیرا بهره‌وری یک محصول و بهبود کیفیت آن در گرو رقابتی بودن است در ادامه به بررسی نمونه هایی از تأثیر انحصار بر قیمت ارز می‌پردازیم.

اقتصاد کشور در انحصار دولت است در اقتصاد دولتی، دولت بر بخش‌های مختلف اقتصاد از جمله قیمت‌گذاری، تعیین تعرفه و..کنترل دارد. ناکارآمدی، ارمغان تسرّی سیاست‌های انحصاری دولت برای بخش خصوصی است برای مثال، افزایش 40 درصدی واردات کالاهای اساسی در بازه زمانی 10 ساله،  نتیجه بخشی از مداخلات دولت است همچنین، اثرات فاجعه‌بار قیمت‌گذاری دستوری در صنایع و بنگاه‌های خصوصی قابل کتمان نیست.

تامین مالی بنگاه‌ها در کشورهای مختلف بر عهده بانک‌ و بازار سرمایه است برای مثال، سهم بانک‌ها در تامین مالی بنگاه‌ها در کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا(سال 2016) بترتیب 75 و 26 درصد است. در حالی که تامین مالی بنگاه‌ها در ایران، در انحصار بانک‌ها است. انحصار و نبود رقابت در تامین مالی بنگاه‌ها، موجب افزایش نرخ تسهیلات اعطایی خواهد شد از این رو، توسعه تامین مالی بنگاه‌ها توسط بازار سرمایه ضمن رفع انحصار بانک‌ها در این بخش، موجب تسهیل تامین مالی و توسعه بنگاه‌های تولیدی، کاهش خلق نقدینگی و قیمت ارز می‌شود.

احتکار: احتکاربه معنی انبار کردن کالا برای فروش در قیمت‌های بالاتر است، احتکار باعث اخلال در نظام اقتصادی کشور می‌شود احتکار ارز (تبدیل سرمایه)، و احتکار کالا می‌تواند بترتیب بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر بازار ارز تأثیر بگذارد.

شکاف قیمتی ارز، احتکار و انحصار هر کدام با مکانیزم خاصِ خود می‌تواند باعث انباشتِ نقدینگی شود. شکافِ قیمتیِ ارز نشأت گرفته از سیاست‌های ارزی بانک مرکزی، انحصار که عمدتا ناشی از اقتصاد دولتی و احتکار که به علت نظارت ضعیفِ بازار است، هر کدام می‌تواند ضمن گسترش نابرابری درآمد و تضاد طبقاتی، باعث انباشتِ نقدینگی در گروه‌های ذی ‌نفع گردد. انتقالِ نقدینگیِ انباشت شده به بازار‌های غیر مولد(طلا، سکه وارز) باعث آشفتگی و ایجاد تقاضاهای کاذب مانند سفته بازی و جایگزینی سرمایه(تبدیل ریال به ارز) در بازار می‌شود که ضمن افزایش قیمت ارز باعث آسیب به تولید و اقتصاد جامعه خواهد شد(افزایش بیش از 3 واحدی ضریب جینی در بازه 10 ساله، مؤیّد گسترش نابرابرییِ درآمد و تضاد طبقاتی است).

صنعت خودروسازی و قطعه سازی یکی از صنایع کشور است که می‌توان ترکیبی از انحصار، احتکار و شکاف قیمتی ارز را مشاهده است، شورای رقابت، صنعت خودروسازی را جزء صنایع انحصاری طبقه بندی می‌کند، خودرو، توسط خودروسازان و مردم برای افزایش قیمت آن احتکار می شود و خودروهای مونتاژی که  ارز نیمایی برای واردات آنها تخصیص می‌یابد در مواردی با دلار 200 هزار تومانی در بازار معامله می‌شود. در ادامه به برخی از نتایج ترکیب انحصار، احتکار و شکاف قیمتی ارز در صنعت خودروسازی بیان می‌شود

مقدار ارز تخصیصی(بدون احتساب قاچاق) به واردات خودرو و قطعات از 3.1 میلیارد دلار در سال 1396 به 7.6 میلیارد دلار در سال 1402 افزایش یافت. این در حالی است که، برای کنترل ارزبری این صنعت و محدودیت های ارزی کشور، واردات خودرو در سال 1397 ممنوع شد. 

خرید خودرو، که در سال‌های میانی دهه گذشته با وام بانکی امکان‌پذیر بود در شرایط کنونی با دپوی پول نقد در حساب، قرعه کشی و امکان برنده شدن با احتمال بسیار پایین جایگزین شده است. 

تفاوت قیمت فاحش خودروهای مونتاژی در ایران و کشورهای همسایه، که در برخی موارد قیمت خودروهای مونتاژ در ایران بیش از 2.5 برابر کشورهای همسایه است.

در پی گسترش معضلات در بخش خودرو و افزایش نارضایتی عمومی، ممنوعیت واردات خودرو در سال 1401، برای ایجاد رقابت و افزایش کارایی، حمایت از محیط زیست و کاهش فشار اقتصادی بر خانوارها، توسط حاکمیت کنار گذاشته شد. در این راستا، مدیر کل دفتر خودرویی وزارت صمت، سقف ارز تخصییصی برای واردات خودرو در سال 1401را یک میلیارد دلار و تعداد خودرو وارداتی را بین 70 تا 100 هزار خودرو بیان می‌کند با این وجود، گمرک تعداد خودرو سواری وارداتی در سال 1401 را تنها 411 خودرو اعلام می کند(واردات ناچیز(کمتر از 1 درصد پیش بینی) نشانگر قدرت ذی نفعان وضعیت موجود است).

نکات تکمیلی

انباشت سرمایه، ناشی از سیاستگذاری عمومی‌ ناکارآمد، از مهمترین دلایل خروج سرمایه و کاهش ارزش پول ملی است.

بر اساس قانون، حفظ ارزش پول ملی بر عهده بانک مرکزی است با این وجود، هرگونه ناکارایی در سیستم اقتصادی، بر نرخ ارز و ارزش پول ملی تاثیرگذار است. در ادامه تلاش می‌شود با این رویکرد، پیشنهاداتی برای کنترل بازار ارز ارائه شود.

کنترل نقدینگی

حرکت به سمت انحصار خلق نقدینگی توسط حاکمیت

ایجاد رقابت در تامین مالی اقتصاد با توسعه بازار سرمایه

کنترل خروج سرمایه

کنترل انباشت نقدینگی در ساختارهای شبه تولید و غیر مولد

اعمال قرارداد عاملیت معاملات ارزی بین بانک مرکزی

دیدگاه کاربران

ناشناس۳۷۶۹۹۷۷۰۸:۵۳:۴۲ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
اول این را بدانیم که نرخ دلار تابعی از تورم هست. در هیچ اقتصادی غیر ممکن هست که تورم ان اقتصاد در سال 45 درصد رسمی باشد و انوقت ارز رسمی ان کشور قویتر یا حتی تثبیت شود محال است
ناشناس۳۷۷۰۱۴۹۱۰:۵۰:۲۱ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
چرا می شود. مانند سال 97 دوبرابر تورم از سال 92 تا 96 کردن و 14 هزار تومان دولت خاتمی هم 20 الی 30 درصد زیر تورم افزایش دادن دولت میر حسین موسوی 50 درصد بالاتر از تورم دولت احمدی نژاد هم‌تراز با تورم دولت رئیسی 20 درصد کمتر از تورم و این دولت تا این جای کار چند 10 الی 15 درصد بالای تورم
ناشناس۳۷۷۰۳۰۶۱۳:۱۴:۱۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
لطفا منابع این آمارهای درصدی را بنویس.
ناشناس۳۷۷۰۳۶۰۱۳:۴۵:۴۰ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
منبع لازم نیست تورم را هرسال را محاسبه کن
ناشناس۳۷۷۰۳۶۶۱۳:۴۷:۴۴ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
اقتصاد علم است با وجود افرادی همچون همتی این دولت راه بجایی نخواهد برد.
ناشناس۳۷۷۰۳۰۴۱۳:۱۱:۵۱ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
و البته افزایش حقوق ۲۰ درصد یعنی ۲۵ درصد کاهش قدرت خرید قشری عظیم.
ناشناس۳۷۶۹۹۸۳۰۹:۰۱:۱۹ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
فرمول ثبات اقتصاد و کاهش تورم و افزایش رشد و رفاه خیلی ساده هست. ولی برای کسی که کارشناس واقعی ان باشد ساده هست اما برای کسانی که سفارشی و فله ای مدرک گرفتند غیر ممکن. کاهش کسری بودجه از طریق بهینه سازی بدنه دولت و حذف نهادهای بودجه خوار. اصلاح بانکها و سیستم بانکی کاملا متلاشی شده با سودهای موهومی که تنها از اضافه برداشت بانک مرکزی و در واقع انتشار نقدینگی صورت می گیرد. اصلاح سیستم اقتصادی از طریق رقابت پذیری. تا زمانیکه به بهانه حمایت از تولید داخلی انحصار در خودرو و پتروشیمی و فولادها و لوازم خانگی و.... داریم متاسفانه غیر ممکن است که شاهد کاهش تورم باشیم و البته واقعی سازی قیمتهای حاملهای انرژی و اصولا قیمتها و عوارض گمرکی و البته حقوقها حداقل معادل کشورهای موفق همسایه و بعد از اینها هست که خود بخود روابط خارجی بهبود خواهد یافت و جذب سرمایه. هم اسان هست ولی وقتی تخصص و مدیریت ان را نداشته باشیم بسیار بسیار سخت و ناشدنی
ناشناس۳۷۶۹۹۹۰۰۹:۰۶:۰۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
عده ای همش میگن بیست سال هست که با امریکا مذاکره کردیم ولی نتیجه نداشت چون امریکا اهل مذاکره نیست. وقتی مذاکره با امریکا هدف عبور از گردنه یا فن زدن در یک رقابت با حریف بوده طبیعی است که طرف هم دیوانه نیست که حاضر باشد صادقانه و رو راست مصالحه کند. مگر نه همین امریکا با چین و ویتنام که دشمنان امریکا بودند و الان هم اختلاف دارند بهترین رابطه اقتصادی و عادی را دارد چون ثابت شده که هم چین و هم ویتنام بدنبال فن زدن یا عبور از گردنه نیستند بلکه بدنبال عادی سازی رابطه به معنی واقعی کلمه با وجود اختلافات در تایوان یا جنگ خونین گذشته در ویتنام هستند.
ناشناس۳۷۷۰۳۶۱۱۳:۴۶:۰۵ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
امریکا بدنبال فن زدن و متوقف کردن برنامه هسته ای و موشکی و پهپادی ایران است و هیچگاه بدنبال لغو تحریم های ضد ایرانی نبوده و نیست .
ناشناس۳۷۶۹۹۹۴۰۹:۱۱:۴۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
مگر قرار نبود با عضویت در پیمان شانگهای و پیمان بریکس انحصار دلار آمریکا رو بشکنیم. الان سه سال از عضویت در شانگهای و دو سال از عضویت در بریکس با اون حجم از تبلیغات و وعده ها گذشته. لطفا گزارشی از دستاورد های این عضویت ها را برای مردم ارائه دهید.
ناشناس۳۷۷۰۱۴۱۱۰:۴۶:۱۹ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
حجم تجارت با آن کشورها بیشتر شده
ناشناس۳۷۶۹۹۹۵۰۹:۱۲:۴۹ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
قیمت دلار در ایران و تقریبا در همه کشورهایی مانند ایران که درامد ارزی انها به صادرات یک یا دو منبع طبیعی ختم می شود حاصل تقسیم نقدینگی کل در یکسال بر میزان کل ارز معتبر وارد شده در همان سال هست و هیچ رابطه مستقیم با ترامپ یا حتی جنگ ندارد. کما اینکه در همان جنگ هشت ساله تحمیلی با صدام هم قیمت ارز مطابق میزان تورم رشد می کرد و مسایل جنگ یا ترامپ و.... فقط در حد 5 تا حداکثر ده درصد می تواند ارزش پول ملی را کاهش یا افزایش دهد. الان نقدینگی کشور به ده هزار هزار میلیارد تومن رسیده و درامد کل ارزی امسال کشور به زحمت به صد میلیارد دلار می رسد. بنابراین قیمت دلار باید همین حدود 90 تا صد هزار تومن باشد. نه ترامپ و نه هیچ دولتی در ایران و حتی جنگ نمی تواند این نسبت پایه در اقتصاد ایران را تغییر دهد. اگر سال اینده نقدینگی مانند امسال سی درصد رشد کند و به 13 هزار میلیارد میلیارد تومن برسد و با توجه به تحریمی که ترامپ کلید زد و حتم بدانید بدلیل باز شدن جا برای تولید نفت جدید امریکا ترامپ غیر ممکن هست که به ایران و روسیه اجازه دهد دوباره به شکل عادی به بازار نفت برگردند درامد ارزی کشور در حد هشتاد میلیارد دلار باشد خودتان قیمت تورم و در نتیجه دلار را برای سال اینده محاسبه کنید
ناشناس۳۷۷۰۰۰۳۰۹:۱۹:۲۷ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
نگرانی اصلی مقامات ایرانی و حتی روسی و ونزویلایی باید این باشد که با وجود اعلام رسمی ترامپ برای عدم خرید نفت ایران و در واقع خارج شدن نفت ایران از بازار ولو در حد چند صد هزار بشکه هیچ نوسان پایداری در قیمت نفت بین المللی رخ نداد. دلیل ان ساده هست. الان به دلیل گسترش سریع تولید نفت و گاز امریکا و کانادا و مکزیک و همچین برقی شدن سریع در چین و گسترش تصاعدی و عجیب و غریب برق بادی و خورشیدی در بازار نفت انبوهی از عرضه بدون مشتری موجود هست که حتی با خارج شدن یک تا دو میلیون بشکه نفت ایران یا ونزویلا باز بازار جهانی نفت با ازدیاد عرضه روبرو هست و حتی عربستان و امارات و اوپک بدلیل همراهی با سیاستهای نفتی روسیه شدیدا تولید خود را کاهش دادند و شش میلیون بشکه ظرفیت نفتی دارند که استفاده نمی کنند . نتیجه اینکه اصلا حتی در صورت مذاکره با امریکا و شخص ترامپ چه از سوی اقای پزشکیان و چه از سوی حتی پوتین و مادورو هرگز انتظار کاهش تحریمهای نفتی ایران و روسیه و ونزویلا را نداشته باشیم
ناشناس۳۷۷۰۰۱۱۰۹:۲۹:۳۸ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
همین الان هم هست علت چاپ اسکناس توسط بانک ها هم کسری بودجه هزآر میلیاردی دولت و اوراق خزانه هست که توسط دولت چاپ میشه و در بورس فروخته میشه و بانکها هم اونها با سود سی درصد خریداری میکنند تا وقتی کسری بودجه هست خلق اسکناس هم هست ! اول دخل و خرج رو درست کنید !
ناشناس۳۷۷۰۰۳۳۰۹:۴۴:۲۲ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
دولت محترم جدید لطف کند تورم سالیانه را مدنظر قرار بدهد و 7 هزار تومان نرخ دلار ا پایین بیاورد و نه تورم دو ساله و 85 هزار تومان کردن!
ناشناس۳۷۷۰۰۸۴۱۰:۱۳:۳۳ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
استیضاح همتی و برکناری فرزین را قبل از دلار ۱۰۰ هزار تومانی اجرایی کنید
ناشناس۳۷۷۰۱۰۵۱۰:۲۶:۵۵ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
برخي مسئولين مربوطه بدشان نيايد ، يكي مثل بنده كه « مديريتی » نمي بينم !
ناشناس۳۷۷۰۱۱۲۱۰:۳۱:۰۴ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
در ایران هنوز دنبال کسری بودجه هستند یا رشد نقدینگی که فکر می کنند حتما این ها عامل تورم هست در حالی که در جهان خیلی وقت هست حل شده وقتی پول بدون پشتوانه خلق می شود آن هم با مالیات بردلالی یا عایدی سرمایه که جلوی رفتن سرمایه به کارهای کاذب تا حدودی بالایی می گیرد و تورم را کنترل می کند و در نتیجه ارز هم بالا نمی رود
ناشناس۳۷۷۰۱۳۶۱۰:۴۲:۳۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
متاسفانه،هم اقتصاد نابسامان دلال زده و بدون کنترل و هم ناهماهنگی بسیار مسیولین جوری که که یه مسئول از لزوم مذاکره با دنیا حرف میزنه همزمان یکی دیگه با یه شعار خنثی میکنه،وهم استفاده نکردن از افراد کارآمد در مناصب اقتصادی باعث این بی ثباتی میشه که نتیجه ای جز فقیرتر شدن اکثریت و اوج گرفتن دلالها و سوداگران و افزایش بیش از پیش شکاف طبقاتی نداره
ناشناس۳۷۷۰۱۴۸۱۰:۴۹:۴۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
پیمان شانگهای و پیمان بریکس هیچ دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است و تمام تبلیغات سیاسی بوده است.
ناشناس۳۷۷۰۱۵۹۱۱:۰۵:۵۰ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
--- بنده هر گاه تو تصاوير -- مثل تصوير بالا -- چشمم به صد دلاري امريكا ميفته ، اون عكس مرد موبلند برايم جالبه ... فرانكلين را ميگم ... عكس اصلا زيبا نيست ، اما حقوق بگيراني هم هستند كه حقوق يك ماهه شان يكي از اين اسكناس هاست ! ... با خودم ميگم يك اسكناس 000 / 50 ريالي خودمان با اين صفرها كه جلوشه ، بايد 6 برابر بكنيم تا بشود پول يك پفك نمكي ! .. حال كه پول مان اين قدر بي ارزشه بهتر نيست اسكناس نو چاپ كنيم و اين صفرها را برداريم ؟
ناشناس۳۷۷۰۱۶۱۱۱:۰۹:۵۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
دلار الان چنده؟
ناشناس۳۷۷۰۲۱۶۱۱:۴۹:۲۵ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
این چه وضع مدیریت است؟
ناشناس۳۷۷۰۲۴۰۱۲:۰۰:۰۶ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
ایجاد صندوقهای ارزی در بورس یک روش بسیار عالی و موثر در کنترل و جذب دلار و ارز است و درامد کلان برای مردم و کشور ایجاد میکند مثلا چه اشکالی دارد مردم در بورس 10 میلیارد دلار سرمایه داشته باشند...
ناشناس۳۷۷۰۲۴۹۱۲:۰۷:۳۹ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
فقط یه چاق سلامتی پزشکیان وترامپ کار هزارتا کارشناس ومسئول پرمدعا وبیسوادرا می کند امتحان کنید
ناشناس۳۷۷۰۴۴۶۱۴:۴۳:۵۱ ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
مذاکره با قاتل سردار و شیطان بزرگ ممنوع میباشد. دولت از ظرفیتهای بزرگ پیمان شانگهای و بریکس استفاده کند تا اقتصاد بسرعت پیشرفت کند!
yektanetتریبون

آخرین عناوین