«یادداشت‌های یک کتاب‌باز!»؛ احمد راسخی لنگرودی؛ نشر همرخ یادْکتاب‏های یک نویسنده!

پروانه عزیزی،   4020904102

در این روزگار وانفسای کتاب چشممان به جمال کتاب «یادداشت‌های یک کتاب باز» از انتشارات همرخ روشن شد، حقا که شیفته کتاب و کتابخوانی است این نویسنده کتاب‌باز! هر چه به قلمش رفت از کتاب و کتاب بود. دلمان به درد آمد. یادْکتابهای نویسنده کتاب احمد راسخی لنگرودی- البته اگر این ترکیب را بپذیریم- هم خواندنی بود،

 «یادداشت‌های یک کتاب‌باز!»

نوشته: احمد راسخی لنگرودی

ناشر: همرخ؛ چاپ اول، پاییز 1402

 200 صفحه، 165000 تومان

 

****

 

در این روزگار وانفسای کتاب چشم‏مان به جمال کتاب «یادداشت‌های یک کتاب باز» از انتشارات همرخ روشن شد، حقا که شیفته کتاب و کتابخوانی است این نویسنده کتاب‌باز! هر چه به قلمش رفت از کتاب و کتاب بود. دل‏مان به درد آمد. یادْکتاب‏های نویسنده کتاب احمد راسخی لنگرودی- البته اگر این ترکیب را بپذیریم- هم خواندنی بود، و هم بسیار غمبار، و هم خیلی خاطر‏انگیز. هر کسی چون او اگر اهل کتاب خواندن، پرسه‏زنی در کتاب‏فروشی‏ها حتی از نوع دست دومش باشد، با نویسنده این کتاب همراه خواهد بود که حالِ کتاب اینروزها خوب نیست! یعنی اصلاً خوب نیست. چقدر از این نسخه به آن نسخه، از این متخصص به آن متخصص، چقدر دم‏جوش و عناب و ختمی و گل‏گاوزبان. راحتتان کنم این بیمار رفتنی است، کار به رمل اسطرلاب هم کشیده، بیچاره زخم بستر گرفته، می‏گویند بگذارید راحت باشد اما مگر می‏شود. مگر می‌شود غصه‌اش را نخورد و دستی بر سر و روی این بیمار نازنین نکشید؟! دکتر آخری هم گفته «دعا کنید، شاید عمرش به دنیا باشد.» حال که این چند خط را می‏نویسم، ناله کتاب درآمده، عز و چز می‏کند، بروم داروهایش را بدهم شاید یک امشب را راحت بخوابد! هر وقت نگاهش می‏کنم چشمانم و چشمانش پر از اشک می‏شود، ما هم طاقتمان طاق شده، کاش زودتر بشود کاری برایش کرد.

   این نویسنده کتاب، یعنی احمد راسخی لنگرودی، چه خاطرات بکری را در لابلای یادداشت‌های خود قلمی کرده است. حتم که نویسنده بهتر از ما می‏داند، ما محصول خوانده‏هایمان هستیم و آنچه که هستیم و می‏نماییم از خواندن و صفحات کتاب است، حتی اگر از همین امروز، نه، که از همین لحظه، دیگر چیزی به نام کتاب وجود خارجی نداشته باشد، کتاب به فرهنگ، هنر، و البته نترس و بگو، بشریت ادای دین کرده است. 

   مگر می‏شود از 45 فصل یادداشت «یادداشت‏های یک کتاب‏باز» به راحتی گذشت؟ هر بخش آن به کار عده‏ای خواهد آمد و دیگرانی را سرشار از لذت خواندن خواهد کرد. راستش یکی دو بخش اول کتاب تفننی خوانده شد اما خیلی زود کتاب جای خودش را باز کرد و فی‏الواقع به جان و روح خواننده چنگ انداخت و دیگر نمی‏شد از آن گذشت و راه خلاصی نبود مگر با خواندنش. آن‏جا که نویسنده را در سال 1450 و 1451 دیدیم، سال‌هایی که هنوز نیامده، فکر کردیم چه سماجتی برای خواندن و ماندن و آن‏چنان غوطه‏خوردن در کتاب دارد ولی خیلی زود از خواب بیدار شد که یعنی واقعیت چیز دیگری‏ است. نویسنده ما را تا کجاها که نبرد، به کافه‌های روشنفکری در دهه‌های سی و چهل، به سنگ-نبشته‌های قبور بخارا، یا سنگ مزار کتابفروشی‌های از دار دنیا رفته که اینروزها شکر خدا کم نیستند. و یا آن‏جا که از کتابفروشی زمینه، گلی امامی و زنده‏یاد کریم امامی می‏گوید، از پاتوقشان، از آمد و شد همه آن آدم‏های مهم و تاثیر‏گذار به‏خصوص فائقه آتشین در آن کتابفروشی و درخواست بهاء‏الدین خرمشاهی برای نوشتن یادداشتی کوتاه در کتاب خریداری شده، آنجا که اشاره‏ به کافه‏کتاب‏ها داشت که «اولویت‏شان کافه است نه کتاب» و همه آن خاطرات که واقعاً جذاب بود.

   کتاب نویسنده پرکاری چون احمد راسخی یک زنگ تفریح است، از آن کتاب‏هایی که در یک نشست یا دو نشست خوانده می‏شود و طعم گس و شیرین و آبدارش تا مدت‏ها زیر زبان خواهد ماند و یک دریغ که کاش یادداشت‏ها در ذیل خود تاریخ داشتند تا بهتر و بیشتر در آن حال و هوا قرار گرفت، شاید تا چاپی دیگر.

نویسنده در یکی از یادداشت‌های خود گفته که دیگر مثل روزگار جوانی رمان نمی‏خواند و بیشتر کتاب‏های جدی و غیر رمان می‏خواند. در اینجا خواننده‌ای رمان‌خوان مثل من از وی می‌پرسد: آیا اصلا کتاب‏هایی جدی‏تر از جنگ و صلح، جنایت و مکافات، دن کیشوت، مادام بووآری، شازده احتجاب، ملکوت و ... می‏توان یافت؟ جدیت کجاست؟ آنچه که همه ما آدمیان را می‏تواند در زیر یک سقف جا دهد همانا ادبیات است و لاغیر. از شعر و رمان بگیرید تا نمایشنامه، از نویسنده می‏خواهیم در این گفته خود تجدید نظر بفرمایند. 

   «یادداشت‏های یک کتاب‏باز» این نگارنده را یاد کتابی انداخت که سال 1389 انتشارات نیلوفر روانه بازار کرد، با عنوان «از کتاب رهایی نداریم» که با تلاش ژان فلیپ دوتوناک و ترجمه خانم مهستی بحرینی گفت‏وگوی امبرتو اکو رمان‏نویس و زبان‏شناس برجسته ایتالیایی و ژان کلود کریر نویسنده و فیلم‏نامه‏نویس پرآوازه فرانسوی به رشته تحریر درآمده است. نکته قابل توجه این‏جاست که کریر و اکو در مصاحبه بلند بالایشان بسیاری از نظرات راسخی لنگرودی را از جهاتی دیگر مطرح کرده‏اند و چه خوب که اگر هر دو کتاب به دنبال هم خوانده شود. 

   شاید مروری کوتاه از بخشی از این کتاب خالی از لطف نباشد. جایی کلود کریر اشاره می‏کند که «آیا نابودی قطعی کتاب اگر واقعاً قرار است کتاب از میان برود همان نتایجی را برای بشر در پی خواهد داشت که مثلاً کمبود برنامه‏ریزی شده آب یا دسترسی نیافتن به نفت؟» امبرتو اکو می‏گوید: «یا کتاب همچنان وسیله خواندن باقی می‏ماند یا وسیله دیگری وجود خواهد داشت شبیه به آن چیزی که کتاب همیشه پیش از اختراع صنعت چاپ بوده است. از پیش از پانصد سال پیش تاکنون تغییرات پدید آمده در تولید کتاب به مثابه شی، نه کارکرد آن را تغییر داده است و نه ساختار نحوی آن را. کتاب هم چیزی مانند قاشق، چکش یا قیچی است. این‏ها را پس از آن‏که اختراع کردید دیگر نمی‏توانید به صورت بهتری درآورید، نمی‏توانید قاشقی بهتر از قاشق دیگر بسازید.»

   و حالا فرازی از کتاب «یادداشت‏های یک کتاب‏باز»: «از شما چه پنهان، تنها کتاب کاغذی را کتاب می‏دانم. اصالتی برای کتاب غیرکاغذی قایل نیستم. کتاب الکترونیکی را فاقد صورت انسانی می‏دانم. عاری از جسم، شکل و شمایل. انگار مزاحمی است که می‏خواهد لذت خواندن را از من بگیرد و روزی مرا از کتاب جدا کند! این درست که کتاب الکترونیکی حجم و وزن فیزیکی ندارد، قابل دسترس‏تر است، برای ما اصلاً بار اضافی ایجاد نمی‏کند. در این خانه‏های قوطی کبریتی فضایی را به خود نمی‏گیرد. برخلاف کتاب‏های کاغذی هزینه‏ای نیز به کتابخوان تحمیل نمی‏کند. در نتیجه می‏توان هزاران و حتی میلیون‏ها صفحه کتاب را در تلفن همراه یا تبلت خود ذخیره کرد و با خود همه جا داشت، وقت و بی‏وقت به سراغش رفت، اما با همه این احوال، نمی‏دانم چرا کتاب کاغذی برای من جایگاه دیگری دارد. از شان و منزلت دیگری برخوردار است. خوش‏تر آن دارم که هیئت کتاب را ببینم. در برابرم عرض اندام کند. آن را مثل سایر اسباب و اثاثیه خانه می‏دانم که باید جایی به آن اختصاص داد و حقی مستقل برایش قایل شد. مگر این یار مهربان چه چیزی کمتر از اسباب و اثاثیه خانه دارد؟!»

   امید که این کتاب مثل آن نامه‏هایی نباشد که به قول احمد راسخی لنگرودی در یادداشت بیست و یکم:

               صد نامه نوشتم جوابی ننوشتی

              این هم که جوابی ننوشتی جوابی‏ست!

   و همچنان کام ما از چنین کتاب‏هایی شیرین شود چرا که صائب تبریزی می‏گوید:

              نیست از کردار، ما بی‏حاصلان را بهره‏ای

             چون قلم از ما همین گفتار می‏ماند به جا

 

 

yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های دیروز

  1. اصلاح‌طلبان مقابل «نصیری» سکوت نکنند

  2. حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد

  3. برای این عکس شما تیتر بزنید

  4. دو ناوشکن آمریکایی در دریایی سرخ شکار شدند

  5. نجات معجزه آسا از وسط سیل توسط لودر و راننده ماهر

  6. اقدامات قوه قضائیه درباره ماجرای صدیقی / واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان اخیر مهدی نصیری/ تک و پاتک رسانه‌های دولت و مجلس

  7. امکان آزادی مشروط بابک زنجانی وجود دارد

  8. علت رشد اقتصادی کشور چیست؟

  9. مدرسه یا بازار؟!

  10. نتانیاهو و کابوس حمله به رفح

  11. حمایت زاکانی از طرح نور پلیس

  12. زاکانی: برای کمک به طرح نور پلیس کاملا آماده هستیم

  13. قوه قضاییه کانون مبارزه بی‌امان با فساد است/ جنس جمهوری اسلامی فسادستیز و فساد ناپذیر است

  14. جزایر ایرانی به سمت مسکونی شدن خواهند رفت

  15. پلیس آمریکا حجاب معترضین را به زور برداشت

  16. دشمن حتما در عرصه اقتصادی ناکام خواهند ماند/مسئولان اجازه ندهند کارخانه‌ای تعطیل شود

  17. شرایط دریافت مهریه بعد از طلاق

  18. دستگیری سارقین زورگیر باهوشیاری واحد گشت عملیات

  19. آخرین وضعیت سعید آقاخانی و توضیحاتی درباره ادامه «نون‌خ»

  20. نهنگ سواری یک آبادانی

  21. وقتی در بزرگراه سرعت خود را بی دلیل کم می کنید

  22. قالیباف: جوانان و نوجوانان اندیشه مطهری را چراغ راه خود قرار دهند

  23. طرح رژیم اسرائیل برای حمله به رفح اعلام شد

  24. واریز«هدیه روز معلم»به حساب فرهنگیان؛ امشب/ پرداخت معوقات حق‌التدریس‌ها تا ۲ هفته دیگر

  25. تغییر نام استقلال در حال بررسی است/ واگذاری سرخابی‌ها این هفته نهایی می‌شود

پربحث‌های هفته

  1. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  2. من عجله ندارم!

  3. نگاهی به مسیر بازیگرانی که مهاجرت کردند/ از بازیگری تا رقص و رانندگی تاکسی!

  4. با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمی‌شود!

  5. اصلاح‌طلبان مقابل «نصیری» سکوت نکنند

  6. نظرات برگزیده مخاطبان الف: تکرار تجربیات شکست‌خورده درباره حجاب هیچ ثمری ندارد/ زیباکلام به دشمنی اسرائیل با ایران توجه نمی‌کند

  7. هیچ تردیدی در اجرای طرح نور نداریم

  8. مشروبات تقلبی از جامعه پزشکی هم قربانی گرفت

  9. حقوق کارکنان وزارت کشور ترمیم می‌شود

  10. قحطی مانتوی بلند و دکمه‌دار در تهران!

  11. دور باطلی که تمامی ندارد!

  12. جریان دائمی تجارت، به جای تعطیلی روز شنبه

  13. ساماندهی بازار مسکن و اجاره‌بها در خوان آخر/ اسب سرکش مسکن، آرام می‌گیرد؟

  14. حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد

  15. برای این عکس شما تیتر بزنید

  16. تضادی عجیب و پر ابهام!

  17. دو ناوشکن آمریکایی در دریایی سرخ شکار شدند

  18. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  19. آقای رئیس‌جمهور! لطفاً فراموش نکنید!

  20. هشدار حسین شریعتمداری؛ فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!

  21. نظر جالب شریعتمداری درباره طرح نور و لایحه حجاب/ پاسخ خلجی به انتقادات نمایندگان درباره قیمت دلار

  22. نتانیاهو: احکام دادگاه لاهه را نمی پذیریم

  23. سقوط در آغوش پهلوی!

  24. آمریکا و ویتنامی دیگر؟۱

  25. نجات معجزه آسا از وسط سیل توسط لودر و راننده ماهر

آخرین عناوین