گروه تعاملی الف - داود عمران زاده*:
سلامت عدالتخواهی و عدالتخواهان در گرو آزادی معنوی عدل به عنوان یک ارزش مطلق و ثابت، محکم ترین زیربنایی است که هر نظام اجتماعی میتواند بر اساس آن بنا شود. هیچ ارزشی حتی جود و بخشندگی و هیچ مصلحتی ولو تشکیل حکومت و حفظ آن نمیتواند خروج از دایره عدالت را توجیه کند. در باب اهمیت«عدالت»، همین بس که امیرالمؤمنین، ارزش حکومت را در تلاش برای تحقق این مهم منحصر میکند. آن حضرت در این رابطه می فرماید:« اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش میساختم... آنگاه میدیدید که دنیای شما نزد من از آببینی بزغالهای بیارزشتر است».
درست است که سخن مولا ع، به اهمیت عدالت در بعد اجتماعی اشاره دارد؛ اما عدالت در بعد فردی به مراتب از ارزش والاتری برخوردار است؛ چه اینکه عدالت اجتماعی بدون تحقق عدالت فردی ممکن نخواهد بود. بلا شک امام علی ع برای همراه کردن خواص و عامه مردم و به تبع آن تشکیل حکومت و قوام بخشی به پایههای حکومتش، به تمام ابزارهای اغواگر عوام و خام کننده خواص آگاهی داشتند؛ اما راستی و درستی در عمل یا به عبارتی تقوای الهی(عدالت فردی) مانع از این میشد که آن حضرت متوسل به غدر و نیرگ شود. امام علی ع در همین رابطه و خطاب به کسانی که حیلهگری و نیرنگ را سیاست میدانند، میفرماید:« به خدا سوگند معاویه از من سیاستمدارتر نیست؛ ولى او نیرنگ مىزند و مرتکب گناه مىشود؛ اگر نیرنگ و پیمان شکنى ناپسند و ناشایسته نبود، من از سیاستمدارترین مردم بودم».(خطبه 200) آن حضرت در خطبه دیگری و در ارتباط با همین موضوع میفرماید:«اى مردم! وفا همراه راستى است، كه سپرى محكمتر و نگهدارندهتر از آن سراغ ندارم. آن كس كه از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد. امّا امروز در محيط و زمانهاى زندگى مىكنيم كه بيشتر مردم حيله و نيرنگ را، زيركى مىپندارند، و افراد جاهل آنان را اهل تدبير مىخوانند... آن كس كه از گناه و مخالفت با دين پروا ندارد از فرصتها براى نيرنگ بازى، استفاده مىكند.»(خطبه41)
او خوب مىدانست كه چگونه از يك سو مخالفان و سركشانِ پرنفوذ سياسى خود را فريب دهد و آنان را با وعدههای تسکین دهنده ولعشان ساكت كند و به مرور زمان از ميان بردارد و از سوی دیگر مردم را نسبت به تحقق حقوقشان امیدوار کند؛ در انظار عموم، بر گسترش ارزشهاى الهى و انسانى تأكيد كند و چون پايههاى حكومت را استوار كرد به همه آن چه گفته بود، پشت کند؛ امّا او على است، حق باور و حق مدار كه تقیّدش به حق و پایبندى اش به فضائل اخلاقى و تأكیدش بر آموزه هاى الهى، او را از این كه به سیاستهاى نامشروع متوسل شود، باز مى دارد. نقطه ممیزه مکتب الهی با مکاتب بشری، همین سیره علی و آزادی معنوی است. اگر آزادی معنوی به معنایی رهایی از اسارت نفس اماره و تعدیل قوای نفسانی است، عدالت خواهی اجتماعی بدون آن ممکن نیست. این مهم به تعبیری دیگر در بیان مقام معظم رهبری آمده است؛ آن جا که می فرماید:« در هر انسانى، عدالت شخصى و نفسانى او، پشتوانهی عدالت جمعى و منطقهی تأثیر عدالت در زندگى اجتماعى است. نمىشود کسى در درون خود و در عمل شخصى خود تقوا نداشته باشد، دچار هواى نفس و اسیر شیطان باشد، امّا ادعا کند که مىتواند در جامعه عدالت را اجرا کند.» » ۷۹/۱۲/۲۶
بنابراین اگر عدالتخواهی اجتماعی بدون تقوا و رهایی از اسارت نفس ممکن بود، امام علی ع حتما هنرمندانه تر و زیرکانه تر از هر عدالتخواهی چنین کاری را انجام میداد. بر خلاف قول و سیره عملی شهید عدالت که به کرات، قدرت و حکومت را فدای ارزشهای اخلاقی و انسانی کرد، عدهای پر سر و صدا و مدعی پیروی از آن حضرت، تحت عنوان«عدالتخواه» حتی ابتدایی ترین اصول اخلاقی را فدای لجبازی، کینه، توهین، تهمتهای اثبات نشده، بازی با آبروی افراد، القای حس ناامیدی به جامعه و... میکنند؛ تا جایی که با دشمن مغرض دارای مخرج مشترک می شوند و خوراک تبلیغاتی علیه نظام را برای آنان فراهم می کنند. این افراد پر مدعا، تقوا و آزادی معنوی کسانی را که با سیره غلط آنان همراهی نمیکنند، بر محافظهکاری، قدرت طلبی و عدم آگاهیشان از دین و فنون سیاست حمل میکنند؛ غافل از اینکه عدالتخواه واقعی به تاسی از اسوه عدالتخواهی، مولی علی ع، نمی خواهد که اصلاح جامعه به قیمت تباهی خودش باشد. بنابراین یکی از مهترین عناصری که باید در بحث عدالت و عدالت خواهی مورد توجه قرار بگیرد، عنصر تقوا و معنویت است. مقام معظم رهبری در باب اهمیت این عنصر می فرماید:« اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت میشود یک شعار توخالی. خیلیها حرف عدالت را میزنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوی نیست، بیشتر جنبه ی سیاسی و شکلی پیدا میکند؛... عدالت، تبدیل میشود به ظاهرسازی و ریاکاری». لذا بنده ی هوای نفس، بنده ی حرص و آز، بنده ی خشم و شهوت و نفرت، بنده قدرت طلبی و جاه طلبی، بنده کینه و لج بازی، در یک کلام بنده ی رذائل اخلاقی نمی تواند عدالتخواه باشد.
*عضو شورای مرکزی جریان عدالتخواه استان کهگیلویه و بویر احمد