«وقت هر دلتنگی»
نویسنده: پروین علیپور
ناشر: چشمه (کتاب چ)، ۱۴۰۰
۹۶ صفحه، ۴۵۰۰۰ تومان
*****
همیشه از شنیدن خاطرات کودکی بزرگترها لذت میبردم. نه تنها من، بلکه خواهر و برادرهایم هم عاشق شنیدن خاطرات گذشته بزرگترها بودند. وقت و بیوقت منتظر فرصت بودیم تا از پدر خاطره طلب کنیم و او با گشادهرویی از کودکی خودش بگوید تا برسد به خاطرات جوانی و دانشگاه و ازدواج... مرحله بعد شنیدن خاطرات مشترک مادر و پدر بود از زبان مادر و لذتی که از این تغییر زاویه دید به من دست میداد، وصفنشدنی است. با لذت خودم را در آن صحنهها تصور میکردم و فکر میکردم اگر من آن زمان بودم چه میکردم؟ مدرسه آن زمان چه فرقی با مدرسه ما دارد؟ بهتر بوده یا بدتر؟ بچهها چطور با هم دوست میشدند؟ از چه چیزهایی دلخور میشدند؟ مهمانیها و مراسم در آن زمان چطور برگزار میشد؟ ما هم الان مراسم و جشنها و عزاداریها را به همان سبک انجام میدهیم؟ همه این سوالات را در خلال خاطرهگویی پدر به تدریج میپرسیدیم و تصویری نسبتا کامل از زندگی قدیم برایمان شکل میگرفت. بعدها که دخترم به دنیا آمد، دیدم که او هم خودش را در خاطرات من میجوید. با هر اتفاق از من میپرسید: شما هم وقتی بچه بودید این اتفاق برایتان افتاده بود؟ و از اینجا به بعد بود که خاطرهگویی من شروع شد.
به گمانم این لذتی است که هر نسل میتواند به نسل بعد از خود هدیه کند؛ علاوه بر لذت، همین خاطره گوییها تداوم فرهنگی با خود به ارمغان میآورد و هویت کودکان ما را میسازد. با شنیدن این خاطرات، کودک خود را در آینه خاطرات ما میبیند. او گذشته ما را از خلال خاطراتمان میفهمد و میتواند خود را در حال ما بیابد. این هویتسازی قطعا برای همه ما مهم و ارزشمند است.
" وقت هر دلتنگی" نمونه خوبی از همین خاطره گوییهای نسل گذشته است. نویسنده که خود متولد دهه سی هجری شمسی است، مترجمی باتجربه و همسن مادربزرگهای نسل جدید است. با خواندن این کتاب، حس شیرین شنیدن خاطرات پدر و مادرم برایم زنده شد. تنها نکتهای که عیشم را منغص میکرد، موجز بودن برخی از خاطرات بود. کاش نویسنده برای بعضی خاطرات توضیحات بیشتری میآورد تا برای مخاطب ابهام کمتری ایجاد شود. خانم علیپور خاطرات کودکی خود را در این کتاب نوشته است. خاطراتی با محوریت مادری دانا و نکته سنج که شبیه بیشتر مادران این مرز و بوم است؛ همین شباهت باعث دلنشینی این اثر شده است. مادر، کسی که وقت هر دلتنگی، در قلبمان به او و خاطراتش رجوع میکنیم. خانم علیپور چه به حق گفتید که این شعر بیشتر از همه بر جامه مادر خوش میدرخشد:
" نام بعضی نفرات رزق روحم شده است
وقت هر دلتنگی سویشان دارم دست
جرئتم میبخشد
روشنم میدارد."