"همانطور که ظریف پیش بینی کرده بود تلاش دولت انقلابی برای احیای دوباره برجام با کارشکنی روسیه به شکست انجامیده است". چه چیزی همانند انتشار وسیع چنین گزاره هایی میتواند خاطره شکست تلخ برجام را از ذهن ها زدوده و امید و نشاط را به اردوگاه نیروهای غربگرا در کشور ما بازگرداند!؟ گزاره های قلابی که اولا اینگونه القا می کنند که دولت انقلابی سرش به سنگ خورده و تازه فهمیده برجام چه گوهر گرانبهایی بوده! در نتیجه به سختی در تلاش است تا آن را دوباره زنده کند و ثانیا میگویند: زهی خیال باطل! مذاکره کردن که کار انقلابی ها نیست، فقط تخصص آقای ظریف و دوستان است که زبان دنیا را بلدند. به همین دلیل هم روس ها بر سر دولت انقلابی کلاه گذاشته و مذاکرات را به شکست کشانده اند!
ببینید طرف غربگرا چقدر خوش اشتهاست. با یک تیر، میخواهد همه هدفها را بزند. هم برجام را یک افتخار تاریخی معرفی کند که تکرار آن فقط از عهده امثال ظریف ساخته است و هم نیروهای انقلابی را مشتی آدم های کم سواد جلوه دهد که بزرگترین هنرشان فریب خوردن از روسیه است. داشتن اینهمه اعتماد به نفس مثال زدنی نیست!؟ آن هم از کسانی که هشت سال همه منابع کشور را مصرف کردند تا نظریههای شکست خورده خود را به ورطه آزمون بگذارند. کسانی که می بینیم بعد از هشت سال دل و قلوه دادن با طرف غربی، چه مملکتی را تحویل ما داده اند!
ادعا می کنند مجلس انقلابی در مذاکرات هسته ای شش ماه آخر دولت قبل کارشکنی کرده تا افتخار برجام به دولت بعد برسد!؟ آدم را یاد ضرب المثل مورچه و کله پاچه می اندازند! آخر این برجام اگر افتخاری داشت که مدالش بر سینه همان آفرینندگانش میماند. اگر افتخاری داشت که اینقدر اصرار نداشتید بگویید: " تصمیم نظام بوده است".
نمیشود که به مدد داشتن پول و رسانه، هر ادعایی را به ملت خوراند. برای طرح چنین ادعاهایی اول باید پاسخ بدهند: اگر هدف دولت رسیدن به همان برجام پیشین بوده، پس مذاکره کنندگان ما الان شش ماه است بر سر چه چیزی دارند مذاکره می کنند!؟ مگر رئیسجمهور قبلی ما نگفته بودند: "اگر به عراقچی اختیار بدهیم، همین امروز تحریم میتواند برداشته بشود"، خب چرا این اختیارات به مذاکره کنندگان فعلی داده نمیشود تا کار را یکسره کنند!؟
از این بالاتر، اگر مذاکره کنندگان ما اینقدر برای احیای برجام مشتاق هستند چرا ب بسمالله، پیشنویس توافق شده مذاکره کنندگان قبلی را کنار گذاشته و صدای طرف غربی را درآوردند!؟ آن هم پیش نویسی که تیم آقای ظریف برای رسیدن به آن زحمت بسیاری کشیده بودند.
از آن هم بالاتر، مگر نمی بینند این روزها اینهمه موشک از داخل ایران و عراق به سمت پایگاه های آمریکایی روانه میشود!؟ این چطور اشتیاقی به برجام است که جلوی این موشک ها را نمیگیرد!؟ یادمان نرفته که در زمانه ایشان، حتی ارسال ماهواره به فضا هم بخاطر گل روی برجام ممنوع بود؟ اگر آنگونه که ادعا میکردند یک شعار روی موشک توانست کل برجام را نابود کند، آیا اصابت دهها موشک به قلب پایگاه های آمریکا نمیتواند مذاکرات هسته ای را بر هم بزند!؟
حقیقت آنست که غربگرایان ایرانی بازی با کلمات برای وارونه سازی حقیقت را خیلی خوب بلدند. آنها زیرکانه برجام را چیزی جدا از آن توافقی که آمریکای اوباما به آن عمل نکرد و آمریکای ترامپ از آن خارج شد تعریف می کنند. برجام از این دریچه، مشتی کاغذ است که درون آن کوشیده اند در عوض تعطیل کردن صنعت هسته ای، برخی امتیازات را برای ملت ایران بگیرند. حال اگر این امتیازات هیچوقت بدست نیامده، تقصیر برجام نیست بلکه از بد زمانه است!
چه مغلطه ای! مگر میشود برجام را جدا از ضمانت های آن تعریف کرد!؟ برجامی که روی کاغذ بماند و هرگز اجرایی نشود، اصلا درخشان ترین متن تاریخ هم که باشد، به ارزنی میارزد!؟ قدرت و قوت هر قرارداد حقوقی را از روی ضمانتهای اجرایی آن است که می سنجند، بدون ضمانت اجرایی قوی، جز نوشته ای موهوم چه میتواند باشد!؟ شش ماه است که مذاکره کنندگان ما می کوشند همین ضمانت های اجرایی را به دست آوردند تا مگر بتوانند چک وصول نشده برجام را بلاخره نقد کنند.
الان هم داستان دقیقا همین است. چون آمریکا حاضر به دادن تضمینهای محکم نشده، تیم ما محل مذاکرات را ترک کرده است. قاعدتا غربگرایان نمیتوانند این را به مردم بگویند پس دوباره راهی پیدا کرده اند که شکست ادعاهایشان را پیروزی جا بزنند. روسیه را مقصر شکست مذاکرات معرفی می کنند و ظریف را قهرمان پیشگو! اساسا هربار با راه انداختن بازی خوب ها و بدها بین غرب و شرق، اذهان عمومی را گل آلود میکنند تا بتوانند ماهی خود را بگیرند. چون نمی توانند غربگرایی و غرب دوستی عیان خود را پنهان کنند، با انگ شرق دوستی به طرف مقابل، دنبال شریک جرم میگردند.
آمریکایی که برجام را پاره کرده دوست توافق نشان می دهند و روسیه را دشمن! چرا؟ چون روسیه هم برای تسهیل روابط تجاری با ایران، تضمین خواسته است. خب، اینکه همان چیزی است که خود ما هم میگوییم. از کشورهای غربی که به تجربه می دانیم در نهایت آبی گرم نمیشود، اگر برجام نتواند روابط تجاری ما با اقتصادهای بزرگی چون چین و روسیه را تسهیل کند، پس به چه دردی می خورد!؟
می گویند این بهانه روسیه برای به تأخیر انداختن توافق و در نتیجه بالا نگه داشتن قیمت نفت و گاز است. اصلا فرض کنیم چنین باشد. فرض کنیم در اینجا منافع ما با روسیه در تعارض قرار گرفته است. باز هم اتفاق وحشتناک و بی سابقه ای روی نداده است. روسیه در جاهای دیگری همانند موضوع اسراییل هم با ما دارای تعارض منافع است ولی هرگز بخاطر اسراییل ما را تحریم یا تهدید نکرده است. درحالیکه غربی ها بخاطر گل روی همین اسراییل، چهل سال است انواع دشمنی ها و توطئه ها را علیه کشور ما روا داشته اند. جمهوری اسلامی هم هرگز بخاطر روسیه در برابر اسراییل کوتاه نیامده است. مثل همین موشکباران اخیر پایگاه موساد. در سوریه هم دیدید علیرغم اینکه سالها تبلیغ می کردند روسیه ایران را از آنجا بیرون میاندازد، نه تنها چنین نشد، جای پای ما محکم تر هم شده است. پس هر دو طرف خوب بلدند چگونه روابط خود را با توجه به منافع شان تنظیم کنند. وقتی پای منافع ملی در میان باشد، برای جمهوری اسلامی شرق و غرب تفاوتی نمی کند.
آیا غربگرایان کشورمان این ها را نمی دانند که اینهمه شیون می کنند!؟ خیر، معلوم است که می دانند. لکن خوب بلدند چگونه سناریوهای دو سر برد برای خودشان تعریف کنند. به رسانه هایشان نگاه کنید. هر وقت ببینند مذاکرات به پیش میرود، میگویند: دیدید گفتیم که اینها هم به دنبال احیای همان برجام هستند! و اگر ببینند دچار وقفه و مشکل شده است، با ذوق زدگی فریاد میزنند که: دیدید گفتیم این ها مذاکره بلد نیستند. تبعا این سناریوهای همیشه برنده، به یک قهرمان هم نیاز دارد. قهرمان سوخته ای که باید او را دوباره زنده کنند.
