سرکوب تاریخی در برخی بزنگاههای تاریخی میتواند نقطه افول زمان حاضر و نقطه حضور و بازیابی زمان آینده باشد. سرکوب تاریخی همچنان که یک ملتی را دچار سرخوردگی و یأس زمانی میکند، در صورت رسیدن به آگاهی تاریخی، شناختِ مسیرِ ترمیمِ زخمهای تاریخی رقم خواهد خورد.
ترکیه کشوری است که از دل امپراتوری عثمانی پس از شکست آن از متفقین در جنگ جهانی اول به وجود آمد. شکست از متفقین، به عنوان سرکوب تاریخی ترکیه امروزی به شمار میرود که در حدود یک قرن از این بزنگاه تاریخی میگذرد. یک قرن برای ملتی که امپراتوری را از دست دادهاند، کسب هویت تاریخی گمشده میتواند موتور محرک فوقالعادهای باشد. رسیدن به مرحله شناخت، سطح مهمی از بازیابی هویتی است اما باید مرحله عبور باشد؛ چراکه سطح مهمتر زمانی رخ میدهد که مرحله شناخت صرف به مرحله شناخت تاریخی منتهی گردد. ترکیه با افتوخیزهای فراوانی که در این مسیر تجربه نموده است، مرحله شناخت را درک کرده و به یک نوع خودآگاهیِ اولیه رسیده است اما برای قرار گرفتن در مرحله شناخت تاریخی، نیازمند تحلیلهای تاریخی سنجیده از موقعیت ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی خود است. ژئوپلیتیک ترکیه به لحاظ حساسیتهای منطقهای، سه قاره بزرگ را به یکدیگر پیوند زده و در نقطه تلاقی ایدئولوژیهای تاریخساز جهان قرار دارد. اگر دیوار برلین در جنگ سرد به عنوان مرز عینیتیافته لیبرالیسم و کمونیسم قلمداد میشد، مرز واقعی دیواری به نام ترکیه بود که به لحاظ مفهومی مهمتر از دیوار برلین به شمار میرفت. پس از جنگ سرد و شکست کمونیسم، ایدئولوژی اسلامی در مقابل لیبرالیسم با آرایشی جدید به میدان آمد که هرچند نقطه کانونی آن، جمهوری اسلامی ایران بود اما مرز واقعی تغییری نکرده بود و ترکیه همچنان مرز لیبرالیسم و مکتب اسلام به شمار میرفت. اتخاذ رویکرد تلفیقی از سکولاریسم و اسلام، هرچند مرحله شناخت را تثبیت میکند اما پازل ترکیه را تکمیل نمینماید. در این مرحله، نقش اردوغان در چگونگی تعیین مسیر ترکیه برای رساندن آن به شناخت تاریخی میتواند بسیار حساس و مهم باشد و در صورت انتخاب مسیر اشتباه، میتواند به مراتب مخربتر جلوه کند.
اردوغان از سال 2000 تا 2014 با همفکری احمد داووداوغلو افتوخیزهای شناختِ صرف را سپری کرد و پس از سال 2014 و به ویژه بعد از کودتای نافرجام 2016 هرچند قدم در راه شناخت تاریخی نهاد اما در تعیین مصداقهای چنین شناختی به تصمیم و انتخابهای مطلوبی نرسید. انتخابهای مطلوب اردوغان در این مسیر باید براساس شرایط ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیِ تاریخی شکل بگیرد تا بتواند هویت ترکیه را در جایگاه درست آن قرار دهد. هر کنشی خارج از ابعاد ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی، ترکیه را از هویت اصیل خود دور کرده و تحمیل هزینه تاریخی به ملت ترکیه است. پیوند ترکیه با اسلام و جهان اسلام غیرقابلانکار بوده و عملکرد ترکیه در داخل چنین چارچوبی، معناپذیر است. ترکیه به جای طرد اسلام باید با آغوش باز در متن اسلام قرار گیرد؛ چراکه بستر اجتماعی اسلامی دارد و از تاریخ اسلامی بهره میبرد. اردوغان با همنشینکردن ژئوپلیتیک و ایدئولوژیِ اسلامی، در تعیین مصداقهای واقعی شناخت تاریخی ترکیه مسیر مطلوبی را طی خواهد کرد.
از اینرو، یکی از کشورهای بسیار حساس و مهم از دو جهت ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی که در زیستجهان مشترک با ترکیه میباشد، جمهوری اسلامی ایران است و تقویت حلقهوصل میان دو کشور، ترکیه را در کسب هویت و شناخت تاریخی یاری خواهد داد. نزدیکی ترکیه و ایران میتواند تعریف جدیدی از قدرت و وحدت در جهان اسلام ارائه دهد و ریلهای بحرانهای منطقهای را ترمیم نموده و شکوفایی روابط و تعاملات سازنده منطقهای را فراهم سازد که با وجود ظهور قدرت جدیدی چون چین در شرق، زمینههای پایان سلطه سیاستهای استکباری غرب و آمریکا مهیا است و ترکیه باید خود را در چنین سازهای تعریف کند.