آخرین آمار کرونا در ایران
سیما سادات لاری امروز شنبه در خصوص آخرین وضعیت ویروس کرونا در کشور گفت: از دیروز تا امروز ۲۴ آبان ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۱ هزار و ۲۰۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که دو هزار و ۵۰۹ نفر از آنها بستری شدند.
دکتر لاری اظهار داشت: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۴۵۲ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۴۱ هزار و ۳۴ نفر رسید.
ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش و پزشکی در برنامه چاپ اول، درباره وضعیت پیش روی کشور از لحاظ شیوع ویروس کرونا، گفت: در حال حاضر میزان مرگ و میر روزانه بیماران کرونایی در کشور ما ۴۰۰ نفر است که بر اساس پیش بینی موسسه «آی اچ ام ای» تا دو هفته دیگر میزان فوتیهای کرونایی در کشور به ۸۰۰ نفر در روز خواهد رسید.
پیروز حناچی، شهردار تهران با انتشار یادداشتی در همشهری نوشت: «متأسفانه ما از توان تصمیمگیری سریع و قاطع و حداقلهای لازم در هماهنگیهای مدیریت بحران بیبهرهایم. همه میدانیم که در میان شهرهای کشور، بیماری در تهران هماکنون بیش از جاهای دیگر قربانی میگیرد و از اوضاع نامناسبی برخوردار است. ما با شرایط پیچیدهای روبهروییم. از یکسو نظرسنجیها نشان میدهد مردم شدیدا نگران وضعیت معیشتی خود هستند تا جایی که نگرانیهای معیشتی آنها بیش از نگرانی از شیوع بیماری کروناست. از سوی دیگر با تداوم شیوع بیماری به این نحو ما به سمت بحرانیتر شدن وضعیت حرکت خواهیم کرد. لذا لازم است هرگونه سیاستگذاری با توجه به هر دو بعد اقتصادی و پزشکی ماجرا و همراه با اقناع افکار عمومی و توضیح مسائل برای مردم همراه باشد. همچنین میبایست هم در سطح ملی و هم در سطح محلی، هماهنگی کاملی وجود داشته باشد، تصمیمات بر مبنای مطالعات و دادههای آماری موجود گرفته شود و همکاری مؤثر میان دستگاههای متولی اجرای تصمیمات وجود داشته باشد؛ درحالیکه این هماهنگی و همکاری دستکم در تصمیمات مرتبط با شهرداری تهران چندان مطلوب نبوده است.
برای نمونه کاهش ساعات خدماترسانی مترو، بدون تعطیلشدن بخشهایی از نیروی کار، به وضوح به افزایش تردد و ازدحام در ساعات پایانی فعالیت مترو انجامیده و باعث شیوع بیشتر کرونا میشود. اقدامات شهرداری تهران برای کاهش زمان سررسید مترو، با توجه به توان فنی ما، برای کاهش ازدحام در مترو در این ساعات به هیچ روی کافی نیست و ما این مسئله را به مسئولان اعلام کردهایم. همچنین تصمیمگیری درباره ساعات کار مراکز خرید، بوستانها و سایر اماکن عمومی باید با هماهنگی و واگذاری اختیارات به شهرداری تهران همراه شود؛ درحالیکه هماکنون اینگونه نیست و به همین دلیل از بخش مهمی از توان شهرداری تهران برای مقابله با شیوع بیماری کووید-19 بهخوبی استفاده نمیشود.»
بیشتر بخوانید:
جزئیات محدودیتهای تازه کرونایی اعلام شد
روحانی: محدودیتهای جدیدی از شنبه اول آذر اعمال میشود/ تجمع مشهد مجوز نداشت
***
روحانی و اصلاحطلبان برای بقا در سیاست به مذاکره نیاز دارند
فردانیوز نوشت: «حسن روحانی از پیروزی بایدن برای نجات دولت و اصلاح طلبان برای نجات خود استفاده می کنند. به تعبیری استفاده از کلیدواژه "مذاکره" یا کلماتی مانند "فرصت سوزی" تنها راه باقی مانده اصلاحات برای پاسخ به بحران های پیش رو است. از همین بابت آقای روحانی به نحوی که می توان از آن تعبیر به عجله و ذوق زدگی از پیروزی بایدن کرد، به جای مطالبه رفع تحریم از آمریکا به دنبال بازتولید دوقطبی مذاکره/ مقاومت در داخل است تا دولت خود و اصلاحات را از این گرداب نجات دهد. از این سخنان پیداست که برنامه دولت او در ماه های باقی مانده احیای این دوقطبی برای زنده کردن سرمایه خود در سیاست داخلی خواهد بود.
چرا روحانی و اصلاحات به دنبال مذاکره هستند؟ اولین نکته، تمرکز بر مذاکره به عنوان راه حل بحران مشروعیت این جریان است. در نگاه بخش عمده ای از جامعه ، هویت اصلاحات با چالش مواجه شده و اصلاح طلبان فلسفه وجودی خود را از دست داده اند... از همین بابت لازم است که در شرایط بحران و خلا "معنا" یک محتوا و مفهوم جدید ایجاد کنند یا به مفاهیم قدیمی معنای جدید دهند که در همین راستا به سمت فراروایت مذاکره حرکت می کنند.
آن پاسخ بزرگ که اصلاح طلبان و روحانی در آن هم نظر هستند مساله عادی شدن روابط با دولت ایالات متحده و به تعبیری "نرمال سازی" روابط است که راه و روش آن " مذاکره" و مصداق آن "برجام" است. مذاکره فراتر از جنبه های تاکتیکی برای این طیف، مساله ای "هویتی" و جنبه حیثیتی پیدا کرده که در صورت توفیق نیافتن در آن بحران فعلی دامنه دارتر و وسیع تر خواهد شد...
پناه بردن به فراروایت مذاکره اما پاسخ اجرایی و مدیریتی هم دارد. "تحریم" تنها پاسخ دولت روحانی به نابسامانی های اقتصادی کشور است. گرچه هیچ فردی نقش تحریم ها و فشار حداکثری آمریکا را در اقتصاد کشور نادیده نمی گیرد اما سوال این است که چرا گارد دولت روحانی برای نحوه اداره کشور پس از ترامپ تغییر نکرد و همچنان دولت او امیدوار به مذاکره با آمریکا بود؟ از این بابت مذاکره رمز پاسخ نگفتن به ناکارآمدی ها در چندین سال گذشته و پرش از حداقل سه سال گذشته بدون پاسخ گویی فنی و مدیریتی است. اگر هرگونه پاسخی به غیر از تحریم در تبیین شرایط موجود کشور نزد افکار عمومی معتبر شود، آن گاه تمام راه های نجات برای اصلاحات بسته خواهد شد و دولت روحانی با سرمایه "تقریبا هیچ" از عرصه کنار خواهد رفت. تحریم یکی از دلایل نابسامانی اقتصاد است ولی دلایل دیگری هم وجود دارند که دقیقا به دولت آقای روحانی بازمی گردند و پشت ابر تحریم پنهان شده اند. این دلایل از پشت ابر رفته رفته بیرون می آیند.
مذاکره محوری در ادبیات اصلاحات و روحانی دلایل سیاسی و معطوف به قدرت هم دارد. همان طور که پیش از این هم گفته شد ، مذاکره و سیاست خارجی تنها سرمایه نزدیک به نقد شدن اصلاحات و روحانی است و تنها با نقد کردن این سرمایه می توانند زمینه تداوم خود در قدرت را پدید آورند. از این جهت تمرکز بر این سرمایه به گمان آنها امکان بسیج سازی اجتماعی برای 1400 را فراهم می آورد.»
***
توزیع رانت با مصوبه مجلس
اعتماد نوشت: «طرح توزیع قیر رایگان در اوایل مجلس یازدهم علی رغم مخالفت نهادهای کارشناسی و نظارتی تصویب شد. این مصوبه در یک مرحله توسط شورای نگهبان رد شد. شوراي نگهبان پس از آنكه طرح در مجلس تصويب شد، قانونا فرآيند بررسي خود را آغاز كرد ولي بر اساس اظهارات عباسعلي كدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان «به دليل ايرادات عديده»، اقدام به رد طرح نمايندگان كرد. هادي طحاننظيف، جوانترين و يكي از نزديكترين اعضاي حقوقدان شوراي نگهبان به كدخدايي كه از سوي اين شورا مامور رايزني با مجلس درباره چند و چون طرح قير رايگان شده بود، در صفحه شخصي خود در شبكه اجتماعي اينستاگرام درباره جزييات رد اين طرح نوشت كه «از نظر شوراي نگهبان، در اصلاح قانون بودجه، تنها احكامي كه در قانون بودجه ذكر شده قابل اصلاح است و طرحهايي كه در قانون بودجه حكمي نسبت به آنها وجود ندارد و براي اولين بار در مصوبه اصلاحي به بودجه اضافه و بار ميشوند، ديگر اصلاح بودجه نخواهد بود و بودجهريزي جديد محسوب ميشود و ممكن است انضباط مالي و بودجهاي را به هم بزند.» او همچنين تاكيد كرد: «از نظر شورا مشخص نبود كه منابع اختصاص يافته به هر كدام از دستگاههايي كه در مصوبه به آنها اشاره شده است، با چه معياري در ميان طرحهاي مختلف تقسيم ميشوند؟»
به اين ترتيب و با در نظرگيري ايرادات شوراي نگهبان به اين طرح، مشخص نيست چطور روز پنجشنبه علي نيكزاد خبر از بررسي اين طرح در نشستي با حضور «نمايندگاني از سازمان برنامه و بودجه، شركت ملي نفت، وزارت راه و شهرسازي، بنياد مسكن، سازمان جنگلها، سازمان نوسازي مدارس و سازمان بسيج» داده و «موافقت شوراي نگهبان» با اين طرح را اعلام كرده است. آنچه از ظاهر ايرادات شوراي نگهبان پيداست، آن است كه ايراد اول اين نهاد به طرح نمايندگان يعني برهم خوردن انضباط بودجهاي با تصويب طرح قير رايگان و اعمال تغيير در قانون بودجه سال 99 با تغييرات جزيي در متن طرح نمايندگان برطرف نخواهد شد، مگر آنكه دولت و مجلس به تفاهمي بر سر چگونگي اجراي اين طرح دست يافته باشند كه دستكم تا زمان نگارش اين گزارش هيچ يك از نهادهاي دولتي چنين مسالهاي را اعلام نكردهاند، آنهم در شرايطي كه بر اساس گفتههاي نيكزاد، سازمان برنامه و بودجه تنها 10 روز براي تامين منبع 4 هزار ميليارد توماني لازم براي اجراي اين طرح فرصت دارد. حال بايد منتظر ماند و ديد در نهايت سرنوشت اين طرح به كجا خواهد رسيد، ولي آنچه عيان است تداوم ايرادات چهارگانه كارشناسان اقتصادي به طرح نمايندگان است و اين يعني احتمالا در روزهاي اجراي اين طرح بايد شاهد «پروژهتراشي و بيشاظهاري نياز قير»، «فساد در كارخانه قيرسازي»، «بهكارگيري قيرهاي بيكيفيت در پروژهها» و «قاچاق قير» باشيم.»
***
یادآوری آبان 98 در کیهان
روزنامه کیهان در سالگرد اتفاقات آبان 98 تلاش کرد با یادآوری خسارات آن حادثه، مسئولیت را به گردن دولت روحانی بیندازد. کیهان نوشت: «یک نمونه بزرگ و تلخ[سوءتدبیر دولت]، حذف چهارساله سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت و سپس احیای مجدد آن در قالب یک شوک بزرگ اقتصادی، سیاسی و امنیتی به کشور بود. نیمهشب 23 آبان، سالگرد غافلگیر کردن مردم با خبر سه برابر شدن قیمت بنزین در آن نیمهشب کذایی بود و امروز، سالگرد همان جمعهای است که آقای روحانی مدعی شد خودش هم در آن روز(جمعه) از گران شدن بنزین و بازگشت سهمیهبندی با خبر شده است!
چهار سال حذف سهمیهبندی سوخت، موجب افزایش مصرف و قاچاق تا بیست میلیون لیتر در روز شد. بنابر گزارش روزنامه ایران در این دوره، فقط خسارت قاچاق سوخت، روزانه 100 میلیارد تومان بوده که با احتساب چهار سال، حداقل 144 هزار میلیارد تومان را بالغ میشود.
از سوی دیگر، سوءمدیریت دولت و وزارت نفت پس از چهار سال به بنبست خورد و دولت نتوانست هزینههای گزاف افزایش مصرف (و قاچاق) بنزین را تامین کند و بنابراین بازگرداندن کارت سوخت و سهمیهبندی را به بدترین شکل ممکن و گران کردن سیصد درصدی انجام داد که به موجسواری ضدانقلاب و ایجاد بیثباتی و آشوب در هفته پایانی آبان 98 انجامید...نکته قابل تأمل درباره ماجرای تلخ شوک بنزینی اینکه سردبیر نشریه صدا وابسته به حزب اتحاد ملت، چند ماه بعد گفت تحمیل فشار بنزینی به مردم و تولید نارضایتی، برای هموار کردن مسیر مذاکره بوده است.»
***
دولت روحانی حمایت مردمی ندارد
شرق درباره عدم حمایت مردمی از دولت روحانی نوشت: «آنچه در این میان بهعنوان نكته تلخ بارز است، غیابِ مردم در كنار دولت روحانی است. اندك مردمِ پای كاری هم نیستند كه حضورشان مانع انتقاداتِ تند مخالفان و رقیبانِ روحانی باشد. پس آنان بیمحابا به او و دولتش حمله میكنند چراكه مردمی وجود ندارد. مردم میخهای خیمه دولتاند... اگر دولت روحانی اینچنین بیحفاظ و بیسپر در برابر مخالفان مانده از آن روست كه با «مردمی عاریهای» روی كار آمده است؛ مردمی عاریهای ساختهوپرداخته اصلاحطلبان و دیگر جناحهای غیررسمی داخل كشور. مردم عاریهای بههیچرو به كار هیچكس نمیآید. دولت روحانی این فرضیه را اثبات كرد که اگر دولتی باید، مردمی هم باید، و دل بستن به مردم و حامیانِ عاریهای عاقبتی ندارد؛ اما نكته انكارناپذیری در این میان وجود دارد؛ اینكه اغلب دولتها در انتهای راه گرفتار همینگونه انتقادات و حتی تندتر از این بودهاند، البته نه به این مقدار.»
***
احتمال رقابت جلیلی و ظریف در انتخابات 1400
اعتماد نوشت: «تا چندي پيش اغلب ناظران محور اصلي رقابت جناحها و كانديداهاي موردحمايتشان در انتخابات 1400 را ارايه راهكاري براي حل مسائل اقتصادي ميدانستند اما حالا انگار با پيروزي بايدن بر ترامپ كه وعده داده بود به برجام باز ميگردد، اوضاع اندكي دگرگون شده است. حالا سياسيون دوباره از محور ديپلماسي و مذاكرات هستهاي سخن ميگويند و معتقدند كه بعيد نيست رقابتهاي انتخابات رياستجمهوري ايران در نخستين سال آينده بار ديگر رقابتي باشد ميان چهرههايي كه برنامه و سابقهاي در عرصه ديپلماسي دارند و فوت و فن مذاكره را بلدند. البته اين بهمعناي بيتوجهي به اقتصاد در اين روزهاي سخت اقتصادي ايرانيان نيست و اين طيف از ناظران و تحليلگران سياسي معتقدند كه اين تغيير نسبي محور رقابت در انتخابات ازقضا به اقتصاد و اثرگذاري بر وضع نامساعد معيشتي مردم وابسته است و بر اين پايه ميگويند حل مشكلات اقتصادي كه شعار كانديداها خواهد بود، احتمالا از اين پس، دوباره با تاكيد بر مسائل حوزه ديپلماسي و مشخصا مذاكره ميان ايران و امريكا تبيين خواهد شد. هرچند از آنسو بسياري معتقدند بخش بزرگي از مشكلات اقتصادي ايران ناشي از مديريت ناصحيح داخلي است. در عين حال اما كسي منكر تأثير منفي تحريمهاي امريكا بهخصوص در دوره اخير بر اقتصاد ايران نيست.
حالا با تغيير گفتمان انتخابات از اقتصاد به ديپلماسي دوباره نام چهرههاي مهم اين عرصه در ايران به ميان آمده است. يكي محمدجواد ظريف مرد شماره يك ديپلماسي در دولت حسن روحاني است كه سابقه به دست آوردن برجام را در كارنامه خود دارد، ديگري همين سعيد جليلي چهره ديپلماتيك مخالفان دولت و البته نفر سوم، يعني علي لاريجاني به عنوان نماينده جريان ميانهرو و شايد حتي طيفي از اصلاحطلبان؛ سياستمداري كاركشته كه به جز سالها رياست بر مجلس و صداوسيما، روزگاري نيز نماينده ايران در مذاكرات هستهاي بوده است. در اين ميان البته چهرههاي چون علياكبر ولايتي نيز مطرح شدهاند و ديگراني نيز هستند اما شايد مثلث اصلي مردان ديپلماسي 1400 همان 3 گزينهاي باشد كه اشاره شد. هرچند هنوز هيچ خبر قطعي درباره كانديداتوري اين سه منتشر نشده؛ آنهم در حالي كه دستكم يكي از اين 3 كه محمدجواد ظريف باشد، بهدفعات تأكيد كرده كه به هيچوجه قصد ندارد به جز از كار ديپلماسي و فعاليت در رداي يك ديپلمات، كار ديگري كند و بهكرات احتمال كانديداتوري خود را رد كرده است. البته در روزهاي اخير دوباره زمزمه احتمال حضور ظريف در انتخابات آينده منتشر شده است.»
***
گزارش نیویورک تایمز درباره ترور عضو ارشد القاعده در ایران تکذیب شد
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه امروز شنبه در پاسخ به سوال خبرنگاران در خصوص برخی گزارشهای منتشر شده از سوی منابع اسرائیلی و گزارش اخیر روزنامه نیویورکتایمز مبنی بر ادعای ترور یک مقام گروه تروریستی القاعده در ایران قویا هرگونه حضور اعضای این گروه در ایران را تکذیب و به رسانههای آمریکایی توصیه کرد در دام سناریوپردازیهای هالیوودی مقامهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نیفتند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی اختصاصی مدعی شده که نیروهای اطلاعاتی اسرائیل، به نیابت از آمریکا، ابو محمد المصری که از مظنونان اصلی بمبگذاریهای سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا بود را در تهران ترور کرده است. از ابو محمد المصری به عنوان عضو ارشد القاعده و نفر دوم این گروه یاد میشود. تاریخ مورد اشاره در نیویورک تایمز به گزارشی اشاره دارد که مرداد امسال از ترور شدن "یک مرد لبنانی به همراه دخترش" در تهران خبر میداد.
رسانهها در ایران، ۱۸ مرداد گذشته، خبر مربوط به کشته شدن یک پدر و دختر در محله پاسداران تهران را منتشر کردند و به نقل از همسایگان آنها نوشتند که این دو تبعه ایران نبودهاند. این رسانهها مرد کشته شده را حبیب داوود، استاد تاریخ و تبعه لبنان معرفی کردند و دخترش را هم مریم داوود، ۲۷ ساله، شناسایی کردند.
***
اصلاح طلبان برای انتخابات سال آینده انگیزه ندارند؟
«محمود میرلوحی»، چهره سیاسی اصلاحطلب، درباره مانیفست اصلاحطلبان و اینکه این مانیفست تا چه حد میتواند برای انتخابات 1400 موثر باشد؟ به خبرنگار سیاسی برنا گفت: مجموعه شرایطی که به ویژه از سال 98 پیش آمده از جمله آبان 98، مرداد 97 و دی ماه 96، همچنین وضعیت اقتصاد و جایگاه و موقعیت دولت، به اضافه آنچه در منطق و فضای بین المللی به ویژه بحث برجام ایجاد شده، همه اینها عواملی است که بر فضای سیاسی کشور و جامعه اثر گذاشته و باید مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد.
این عضو شورای مرکزی اتحاد ملت اضافه کرد: جریان اصلاحات نیز علاوه بر تحولات بین المللی، منطقهای و کشوری که به ویژه در حوزه اقتصاد و بخشهای دیگر، میگذرد، خودش نیز دچار یک چالشی شده است، چالش اینکه رئیس و نایب رئیس شورای عالی اصلاح طلبان استعفا دادند و سایرین هم هنوز نتوانستند، بقیه اعضا را دور هم جمع کنند.
این چهره سیاسی ادامه داد: گرچه ساختار شورای عالی به گونهای است که غیر از رئیس و نایب رئیس اول، رئیس دوره ای شورای هماهنگی اصلاحات، نایب رئیس دوم است و میتواند این شورا را تشکیل دهد و دعوت کند اما ظاهرا، تاکنون انگیزهای برای این کار نبوده و بنا نداشتند که این کار را انجام دهند.
میرلوحی اضافه کرد: اصل شورای عالی یا سازوکار ساختاری که بتواند مسائل انتخاباتی اصلاح طلبان را در 1400 سازماندهی کند هنوز به نتیجه روشنی نرسیده است. از این رو باید منتظر ماند تا این قضایا روشن شود اگر این قضایا روشن شود به نظر میرسد که طراحی راهبرد یا برنامه و سیاست و یا به تعبیری مانیفست، آن زمان موثر واقع خواهد شد.
او گفت: در حال حاضر اولویت اول جریان اصلاحات این است که سازوکار خود را مشخص کند که آیا میخواهد، مانند دورههای قبل به صورت یکپارچه و فراگیر کار کند و یا میخواهد، احزاب و گروههای اصلاح طلب مانند سال 84 عمل کنند و هر کدام کاندیدای اختصاصی خودشان را داشته باشند؟
میرلوحی در پایان اضافه کرد: از این رو اگر این سازوکار و ساختار روشن شود آن زمان به نظر میرسد راهبرد، برنامه و مانیفست به بعد از چارچوب ساختار موکول میشود چراکه هنوز ساختار مشخص نیست. ممکن است مانیفست یک حزب مطرح شود اما بحث مانیفست اصلاح طلبان که چارچوب کار اصلاحات و نحوه حضورش، شعار و محور اصلی رویکردهایش و همراهانش را در بربگیرد، امیدواریم اگر تا آخر آبان ماه و آذرماه، تکلیفش مشخص شود، در ادامه مانیفست هم تهیه شود.
***
پشت پرده برکناری رئیس سازمان خصوصیسازی
به گزارش «نود اقتصادی»، از صبح امروز برخی رسانهها خبر از برکناری یا استعفای علیرضا صالح رئیس سازمان خصوصیسازی را اعلام کردهاند. بررسیها نشان میدهد دولت به خاطر اقدامات قانونی صالح در پرونده مغان و ارسال پرونده هفت تپه به هیئت داوری از رئیس سازمان خصوصی سازی شاکی است تا او را از بدنه دولت خارج کند! اگرچه دولتیها سعی داشتند تا عزل وی بدون حاشیه برگزار شود.
دقایقی قبل شادا (پایگاه خبری رسمی وزارت امور اقتصادی و دارایی) با تایید استعفای صالح اعلام کرد، حسن علایی معاون این سازمان سرپرستی سازمان خصوصی سازی را به جای صالح بر عهده گرفته است. به نظر میرسد با کنار رفتن او، برخی اقدامات مهم او در پروندههای کشت و صنعت مغان و نیشکر هفت تپه متوقف میشود.
از جمله اقدامات رئیس برکنار شده سازمان خصوصی سازی در مورد شرکت مغان میتوان به ارسال مجدد شکایت مغان به هیات داوری با وجود تلاش برخی مسئولین دولتی جهت مصالحه با خریدار و جلوگیری از هرگونه تخلفات توسط خریدار قبلی اعم از اقدامات خریدار در آسیب رساندن به شرکت در فاصله زمانی بین رای بدوی و نهایی ابطال مزایده اشاره کرد.
همچنین در پرونده هفت تپه هم میتوان روی جلوگیری وی از اقدام غیرقانونی اسدبیگی (خریدار هفت تپه) در واریز اموال غیر مشروع به عنوان اقساط معامله جهت فرار از فسخ معامله تاکید کرد.