بازار کتاب در روزهای گذشته شاهد انتشار اثری جدید در عرصه اندیشه دینی بود. «شرح صدر» کتابی که به سیره و اندیشه علامه کمنظیر جهان تشیع شهید آیتالله سید محمدباقر صدر میپردازد. این کتاب ترجمه «شهید الاُمة و شاهدُها» اثر شیخ محمدرضا نعمانی از شاگردان و همراهان شهید سید محمدباقر صدر است. او تنها کسی بود که توانست بهدور از چشم مزدوران بعثی در دوران حصر، همراه شهید صدر و خانوادهاش باشد و این فرصت استثنایی سبب شد او بتواند روایتهایی دست اول را از یکی از مهمترین دورههای زندگانی آن شهید والامقام ثبت و ضبط کند. این کتاب که توسط اسماء خواجهزاده ترجمه شده، در هشت فصل و با استفاده از متن دهها نامه و پیام از شهید صدر به شرح زندگی پرفرازونشیب و سراسر شگفتی و شکوه استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر میپردازد. شرحصدر جامعترین اثر به زبان فارسی درباره زندگی علامه سید محمدباقر صدر است که توانسته بهخوبی نمایی کلی از شخصیت علمی، اخلاقی و سیاسی_اجتماعی او ارائه کند. به بهانه انتشار این کتاب به گفتوگو با مترجم کتاب، سرکار خانم اسماء خواجهزاده نشستهایم.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، لطفاً در ابتدا خودتان را معرفی و شرحی از تجربههای دیگرتان در زمینه ترجمه را بیان کنید.
اسماء خواجهزاده هستم و به مترجمی زبان عربی اشتغال دارم. بیست و یک اثر منتشرشده و تعدادی کتاب در دست انتشار دارم که بیشتر در حوزه ادبیات هستند. البته ترجمه را در حوزه فقه شروع کردم و بعد دامنهاش به سیاست و ادبیات کشیده شد. در بخش سیاسی بر روی دو شخصیت سیاسی مورد علاقهام در جهان عرب، یعنی شهید سید محمدباقر صدر و سید حسن نصرالله، بیشتر از دیگر اشخاص تمرکز کردهام. در حال حاضر در حوزه مورد علاقهام، ادبیات یعنی شعر و رمان، مشغول هستم. پیش از کتاب شرح صدر، دو کتاب دیگر نیز درباره شهیدصدر ترجمه کردهام. «ناگفتهها و اسرار زندگی شهید آیتالله سید محمدباقر صدر» نوشته علامه عفیف نابلسی که یکی از شاگردان شهید صدر و از علمای برجسته شیعیان لبنان است و در این کتاب خاطراتش از زندگی در عراق و ارتباطاتش با شهید صدر و علمای برجسته عراق و لبنان را بیان میکند. کتاب دیگر هم «نظریه سیاسی شهید صدر» است که ابعاد زندگی شخصی و زندگینامه شهید صدر را کنار نهاده و تنها حیات سیاسی این شخصیت عظیم را بررسی مینماید. این کتاب در اصل پایاننامه دکتر طالب حمدانی برای دریافت مدرک دکتری در رشته فلسفه علوم سیاسی است.
سابقۀ آشنایی شما با شهید صدر و آثار او چگونه و از چه زمانی بوده است؟
آشنایی من با این شخصیت به حوالی نوجوانی بازمیگردد. این آشنایی را در واقع مرهون کتابخانه پدرم هستم. همانجا چشمم به کتابهای شهید صدر افتاد و نامش در ذهنم حک شد. کتابهای «فلسفه ما»، «اقتصاد ما»، «بانک بدون ربا» و... . به این ترتیب از آن موقع هرجا نام محمدباقر صدر را دیدهام چیزی مرا به طرف این نام کشانده که قابل توصیف نیست. بعدها هم که رسیدیم به حلقات! سه جلد کتاب اصولیِ آنچنان منظم و دقیقِ ایشان که وادارتان میکند از خودتان بپرسید: «ذهن در چه حد آمادگی و تمرکز و مهارت باید باشد که بتواند در چنان مدت کوتاهی چنان کتابی بنویسد؟».
چه ابعادی از زندگی شهیدصدر برای خود شما جذاب و آموزنده بود؟
نبوغ و پرهیز ایشان از عناوین و القاب نکته شاخص این چهره برای من است. مثلاً میگفتند: «نام مرا بدون لقب و عنوان بنویسید. فقط محمدباقر صدر»! علاوه بر این بعضی هوشها هوش معمولیاند! یک هوشهایی هم به حد نبوغ رسیده و این نبوغ از تمام قول و عمل صاحبش جاری و ساری است. نبوغ شهید محمدباقر صدر از این دست است. تکههای پازل زندگی ایشان را که کنار هم بگذاریم نمیتوانیم بگوییم در این موضوع نابغه است و در آن یکی نیست. البته تکههای دیگر هم جذبکننده است. مثلاً زهد ایشان یا پیوند عاطفی که در زیارت اماکن مقدسه شاهدش هستیم یا عاطفهشان نسبت به مردم. کلاً ابعاد مختلف شخصیت شهید صدر گیراست، اما جاذبه اصلی از آنِ نبوغی است که طیفهای گوناگونش را در جایجای حیات طیبه ایشان شاهد هستیم.
ویژگیهای کتاب شرح صدر از نظر مترجم این کتاب چیست؟
بیایید نگاهی به فهرست کتاب بیندازیم: کتاب با معرفی خاندانِ عالم و وارسته صدر شروع میشود. با شجره خانوادگی شهید سیدمحمدباقر صدر و علمای خاندان آشنا میشویم. بعد از معرفی نسب، به معرفی شناسنامهای شهید صدر میرسیم؛ پدر، مادر، فرزندان... در فصل بعد از آن معروفترین بُعد شخصیتی شهید صدر را به تصویر میکشد؛ یعنی شخصیت علمی، تدریسها و شاگردهای ایشان. سپس رحل اقامت در وادی اخلاق میاندازد و نمونههای اخلاقی شهید صدر را تا حدی که در حدود کلمات نشستهاند شرح میدهد. از آنجا باروبنه سفر کلمات را به سرزمین مرجعیت در زندگی شهید صدر میبرد. «چه شده که شهید صدر مسئولیتِ گران مرجعیت را بر عهده میگیرد و این کار چه پیامدهایی برای ایشان داشته؟». از آنجا کلام وارد قلمرو دیگری میشود؛ قلمرو اندیشه سیاسی و جهادی ایشان و تأسیس حزبالدعوه که منشأ مبارزات و قیام مردم در عراق شد. از آنجا مبارزات ایشان با رژیم بعث را دنبال و دستگیریها را روایت میکند. مبارزات ایشان همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران پی گرفته و نظرات و دیدگاههای ایشان در خصوص انقلاب ایران و رابطه با امام خمینی بیان میشود. در نهایت نیز با داستان حصر تا روایت غمانگیز و اندوهناک شهادت ایشان و خواهر گرانقدرشان به انجام میرسد.
این ویژگی اصلی کتاب است: ارائه چشماندازی به شخصیت والای شهید صدر. کتاب در واقع آیینهای برای انعکاس جلوه سید محمدباقر صدر است.
به نظر شما میزان موفقیت کتاب شرح صدر در معرفی شهید صدر و جنبههای شخصیتی ایشان چقدر بوده است؟
گاهی که در تاریکی اتاقی میایستیم نور از روزنههایی باریک به داخل میریزد، تاریکی را میشکند و به ما میفهماند که منبع نوری ورای این دیوار وجود دارد. انسان مستقیماً در معرض روشنایی قرار نگرفته، اما شدت و ضعف نوری که از این روزنهها به ما میرسد نشان میدهد آنسوتر با چه حجم روشنایی روبهرو هستیم. کتاب، رسولِ این کار است و رسول خوبی است. مثلاً جلوههای درخشانِ اخلاقی و عاطفی شهید صدر با شاگردانشان برای من که قبلاً هم درباره ایشان کار کردهام تازه بود! آن حجم عاطفه و محبت پدرانهای که خطابها و کلمات بازتابش میدهد خیلی «ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود»وار پیوند استاد و شاگردی، آن علقه و علاقه، آن ربط و ارتباط، آن حدیث و محادثه را نشان میدهد.
با این حساب آیا این کتاب برای همه اقشار مفید است یا کتابی تخصصی و برای قشر خاص حوزه است؟
این کتاب نمایش عظمت کوه است. شخصیتی سهل و ممتنع که به هر حال به نمایش گذاشتن ثقل آن خودش ثقل و سختی دارد. نهایتاً قطعاتی از این عظمت در اندازههای کوچکتر و سهلالوصولتر پیش چشم گذاشته میشود... اما باز هم کوه، کوه است و عظمت آن غیرقابلانکار. اتفاقی که در این کتاب افتاده این است که آن عظمت را در قطعاتی به اندازههای دست یافتنیتر پیش چشم نهاده است. شاید بعضی جاها با فرازوفرود مواجه باشیم و کنه ماجرا به دست نیاید اما در هرحال کسی از این تماشا دست خالی برنخواهد گشت.
بخشی از این کتاب درباره زنان فعال در نهضت عراق و بهویژه شهیده بنتالهدی است. نظر شما به عنوان یک بانوی مترجم درباره این جنبه از کتاب چیست؟
شخصیت شهیده بنت الهدی صدر در عراق انسانساز، فرهنگساز و تاریخساز است. ایشان رابط شهید صدر و زنان است و بسیاری از زنان مجاهد عراق تحت تاثیر سخنان و رهنمودهای او با آگاهی از خطرات و مخاطرات جهاد سیاسی قدم به میدان مبارزه با رژیم بعث و انجام فعالیتهای انقلابی گذاشتند. آن هم با آن خشونت و بیرحمی کمنظیری که از رژیم بعث سراغ داریم. او درعینحال که خودش دوش به دوش برادرش در صف مقدم مبارزه با ظلم ایستاده، با قلم و بیان شیوا به تربیت نسل پس از خود و ایجاد جنبش در میان زنان مشغول است. او در کنار مفاهیم زلال دینی، مفهوم ایستادگی در مقابل ظلم را نیز به آنها میآموزد و نسل زنانی را پرورش میدهد که در زندانها و زیر سختترین شکنجهها دست از باورها و اعتقاداتشان برنمیدارند و حاضرند از جان خود بگذرند اما از هدفشان لحظهای عدول نمیکنند. زنی که در دفاع از برادرش استوار قامت میافرازد و کلمه را به فریاد تبدیل میکند و تشت رسوایی رژیم بعث را از بام میاندازد و در نهایت چنان هراسی در دل صدام ایجاد میکند که بنا به آنچه مشهور شده میگوید: «من اشتباه یزید را تکرار نمیکنم که زینب را زنده بگذارم» و نهایتاً او را همراه برادرش به شهادت میرساند.
در این کتاب ما شاهد تصویر زن با تمام وجاهت و جلال زن بودن هستیم. نمونه عینیِ تربیت اسلامی و عظمت و رشدی که زن در سایه آن بدان دست پیدا میکند. زنی آگاه و هنرمند که فریادش در زمانه کفر خواب طاغیان را برمیآشوبد. مثلاً وی بعد از دستگیری شهید صدر به حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و با سخنانی حماسی خواهان آزادی شهید صدر شده و مردم را به اعتراض و شورش علیه نظام فرامیخواند و عملاً هم بعد از سخنرانی او راهپیمایی شکل میگیرد و صدام، شهید صدر را آزاد میکند. نشان دادن این همنشینی و حمایت از شهید صدر در زمانهای که عدهای از هراس رژیم به ایشان سلام هم نمیکردند از نکات و نقاط قوت کتاب است.
بخش عمدۀ این کتاب روایتگر تاریخ کشور عراق و حوزه علمیه است. با توجه به خاص بودن این عرصه در ترجمۀ کتاب با چه سختیهایی روبهرو شدید؟
من اسمش را سختی نمیگذارم. بیشتر به این میماند که شما کنکاش میکنید و پیش میروید و پنجرههای جدید دیگری را به روی خود باز میکنید و از چارچوب آن به تماشای ماجراهایی مینشینید که برایتان تازگی دارد. حالا ممکن است برای باز کردن پنجرهای زمان و زحمت بیشتری بکشید که این هم خودش تجربه تازهای است و لذت تماشا را دوچندان میکند. علاوه بر این برای ترجمه این کتاب از دوستان عراقی و دانشآموختگان حوزههای علمیه نجف هم کمک گرفتم. این بخش از کتاب برای کسانی که به تاریخ معاصر علاقه دارند، بسیار جذاب خواهد بود و نکات ناخوانده و ناشنیده فراوانی برایشان خواهد داشت.
به نظر شما امروز کدام بخش از اندیشه و سیره شهید صدر بیشتر برای جامعه ما مفید یا موردنیاز است؟
ج: واقع این است که شهید صدر شخصیتی استثنایی است؛ پیش از بلوغ به درجه اجتهاد رسیده، در همه عرصههای علوم اسلامی نوآوری داشته و اندیشمندی نظریهپرداز است که روش و متدلوژی خاص خودش را دارد. این مهم با مطالعه و بررسی نظریات سیاسی (که ایشان یکی از صاحبنظران برجسته در حوزه نظرات مربوط به حکومت اسلامی هستند) و اقتصادی (مانند کتاب «اقتصادنا»ی ایشان که پس از گذشت نیم قرن هنوز یکی از مهمترین و مؤثرترین کتابها در زمینه اقتصاد اسلامی است یا نظریهی «منطقة الفراغ» که از مهمترین دیدگاههای مطرحشده و جزء ابتکارهای شهید صدر به شمار میآید) به خوبی قابل مشاهده است و میتوان از آنها بهره برد. بهگواه صدرپژوهان هنوز بخشهای مهمی از اندیشه شهیدصدر ناخوانده باقی مانده است و ژرفکاوی اندیشههای او هنوز هم میتواند در عرصههای مختلف راهگشایی و رهنمایی داشته باشد.
در کل باید گفت دریا یکی است و موجها مختلف؛ و به قول معروف «حساب موج دریا را بیابانی چه میداند؟» من نمیتوانم بگویم کدام موج ازین دریا پیمانه را پر میکند، اما قطعاً «ز هر یک قطرهای بحری روان است».