دقیقاً یک دهه از تأسیس کتابخانه فاطمهها گذشته و تا حالا سه بار گزارش این کتابخانه در الف کار شده و مخاطبان ما تا حدودی با تاریخچهی راهاندازی و دستاوردهای کوچک و بزرگ کتابخانه آشنا هستند. برخی از کارشناسان حوزه فرهنگ و خصوصاً ترویج کتاب؛ حرکتِ فرهنگی شما را مدلی برای ترویج کتاب در روستاها میدانند. آیا واقعاً یک مدل منحصربهفرد هستید؟
راهاندازی کتابخانه فاطمهها مصادف بود با اوج فراگیری رسانههای مجازی و به لطف این رسانهها خصوصاً خبرگزاریهایی نظیر الف خیلی زود کتابخانه به جامعه فرهنگی کشور شناسانده شد و بعد از آنکه صداوسیما به این کتابخانه پرداخت حسابی بر سر زبانها افتاد. تأسیس کتابخانهای در یک مغازه متروکه آنهم با مشارکت ۳ دختر ۱۰ ساله برای بسیاری از مردم کشور جذاب بود و شاید تعداد زیادی از همسنوسالان من و فاطمهها با دیدن مستند و گزارش کتابخانه از تلویزیون، دوست داشتند کاش اولین بار آنها این حرکت ساده را شروع میکردند، چند شب پیش جوانی ۱۹ ساله از شبکه دوم سیما در برنامه زنده از فعالیتهای ترویجِ قصهگویی خود برای کودکان روستایش در کهکیلویه و بویراحمد میگفت. اینقدر باانرژی و باانگیزه حرف میزد که یاد ۱۰ سال پیش خودم افتادم.
این جوان را قبلاً هم دیده بودم در همایشی که مربوط به توسعه فرهنگی کودکان بود. من مرتب فعالیتهای فرهنگی این چنینی را در هر گوشه ایران رصد میکنم. با این جوانان ارتباط میگیرم و سعی میکنم هر کاری از دستم برمیآید برایشان انجام دهم یا اینکه از تجربیات آنها بهرهمند شوم. تقریباً تمام این افراد با کتابخانه فاطمهها آشنایی دارند و بعضی از این جوانها اذعان میکنند که آشنایی با کتابخانه فاطمهها دلیل اصلی برای شروع کارشان در روستاها بوده است. ضمن اینکه در استان کرمان و سیستان و بلوچستان جوانانی در حال فعالیت هستند که پس از بازدید از کتابخانه فاطمهها، فعالیتِ خود را شروع کردهاند. ما در راهاندازی و تجهیز ۶ کتابخانه روستایی دیگر نقش مستقیم داشتهایم و ارتباط بسیار خوبی با یکدیگر داریم.
مهمترین کارکردِ کتابخانههای خودجوش روستایی چه میتواند باشد؟
ما کتابخانهی فاطمهها را کاملاً انگیزشی و بر اساس ضرورت راهاندازی کردیم و همین دو مقوله سرلوحه تمام فعالیتهای ما در یک دهه گذشته بوده است؛ یعنی پروژههایی را در این کتابخانه اجرا کردهایم که هم ضرورت اجرا دارد و هم اینکه کاملاً خودجوش و ابتکاری هستند و نه دستوری و بخشنامهای. ضرورت و احساس نیاز دلیل اصلی انجام فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ما بوده است که همین ضرورتها نیز کارکردِ این کتابخانهها را برای ما روشن و تبیین میکند؛ مثلاً ابتدا جذب کودکان و نوجوانان به کتابخانه و درگیر کردن آنها با یک سری فعالیت فرهنگی مفید در اوقات فراغت. وقتی تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان روستا جذب کتابخانه شدهاند ضرورت ایجاب میکند که به فکر فعالیتهای مؤثر بیشتری مثلاً در حوزه آموزش باشیم. البته مراد از آموزش چیزی غیر از آموزش رسمی مدارس است. کارکرد کتابخانهی ما، تمرکز بر مسائلی است که جایی در مدارس ندارند. نهتنها مدارس بلکه دانشگاه، کتابخانههای عمومی و سایر مراکز فرهنگی.
بسیاری از مهارتها و ارزشهای زندگی که خیلی هم مهم هستند، در کتاب درسی و برنامههای آموزشی مدارس دیده نشده است. ما بهعنوان مکمل آموزش میتوانیم به عرصه جدیدی از مهارتها آنهم با ابتکار خودمان ورود کنیم. بهطوری که دانشآموزی که از مدرسه به کتابخانه میآید احساس کند کاملاً وارد نظامی دیگر شده است.
مگر چه آموزشهایی را در کتابخانه فاطمهها دنبال کردهاید؟
هر آموزشی که فکر میکنیم برای بهبودِ اوضاع اهالی روستا نیاز باشد را با جدیت و بدون واهمه برنامهریزی و اجرا میکنیم. مثلاً اگر شاهد آزار و اذیت کودکان توسط همسنوسالانشان باشیم بلافاصله دورهی آموزشی چندساعتهای در خصوص روشهای مراقبت از خود در برابر این آزارها اجرا خواهیم کرد.
این کتابخانهها بعد از آموزش دیگر در چه عرصههایی امکان فعالیت دارند؟
ما در زمینهی اقتصادِ اعضای کتابخانه فعالیتهایی انجام دادهایم که بعضاً بسیار ثمربخش بوده؛ یعنی دلسرد نبودنِ اعضای کتابخانه برای ما مهم است. خیلیها در روستا هستند که وقتی میبینند دستشان خالی است و هیچ درآمدی ندارند مخالف مطالعه اعضای خانواده هستند. پس وقتی کتابخانه شرایطی را فراهم کند که مراجعهکنندگان بتوانند کسب درآمد کنند، با امیدواری بیشتری به سمت برنامههای فرهنگی کتابخانه روی خواهند آورد.
برنامههای آیندهی کتابخانه چه خواهد بود؟
پیگیری تمام پروژهها بهصورت کاملاً کیفی از مهمترین برنامههای ما در آینده است. هر فعالیتی در کتابخانه فاطمهها انجام میشود بدون جایزه و پاداش و محرک مادیِ بیرونی خواهد بود. بنابراین مهمترین اتفاق کتابخانه فاطمهها حذف تمام جوایز مادی است و برای تامین این هدف جایگزینهای خوبی نیز در نظر گرفتهایم که نهایتاً مخاطبانِ ما باانگیزه و میل درونی اقدام به همکاری با مجموعه ما خواهند کرد.
یکی دیگر از برنامههای گسترده ما در آینده فعالیت هدفمند در فضای مجازی خواهد بود. قصد داریم برای کتابخانه پادکست یا همان رادیوی اینترنتی راهاندازی کنیم که هم اخبار و احوالات کتابخانه و اعضای پرتعداد آن را به گوش همه فرهنگدوستان برساند و هم اینکه این رادیو صدای تمام اهالی کتابخوان روستاهای کشور بشود.
در اینستاگرام نیز برنامهای تحت عنوان «درکتاب» را تدارک دیدهایم که روزهای چهارشنبه با اهالی کتاب به گفتوگوی زنده بنشینیم.
میخواهم در اینجا از تمام عزیزانی که به هر طریق حامی ما در یک دهه فعالیت فرهنگی بودهاند تشکر کنم:
موسسه مهر گیتی، بنیاد نیکوکاری رایحه
انجمن دوستدار کودک کرمان
شهر کتاب دانشگاه تهران
نشر افق، نشر قطره و انتشارات لوپه تو
و مهمتر از همه، نویسندگان متعهد کشورم که همیشه کنارمان بودند:هوشنگ مرادی کرمانی، رضا امیرخانی، مصطفی رحماندوست و افسانه شعباننژاد