ویروس ناشناخته کرونا همچنان در حال قربانی گرفتن است. برخلاف روزهای نخست، نه چین و ایران که پای این ویروس به قاره سبز و حتی آمریکا هم رسیده و بسیاری از امور را در کشور‌های این دو قاره مختل کرده است. تا به امروز این ویروس حدود ۱۴۱۰۰۰ نفر را در جهان مبتلا کرده و حدود ۵۵۰۰ نفر را به کام مرگ کشانده است ولی با این حال هنوز برای این ویروس که سازمان بهداشت جهانی آن را «بیماری همه گیر» خوانده، درمانی یافت نشده است.

متخصصان در تحقیقاتشان درباره این ویروس هنوز با ۲ سوال بی پاسخ مواجه هستند؛ اول اینکه منشا این بیماری کجاست و دوم اینکه چگونه باید آن را درمان کرد؟ شاید اگر دانشمندان بتوانند پاسخ پرسش نخست را بیابند، در زمان کوتاه تری داروی درمان کرونا را کشف کنند. آیا کرونا ویروسی مشابه با سارس است و از خفاش به انسان منتقل شده و یا اینکه حاصل تحقیقات بر روی سلاح‌های بیولوژیکی است که در آزمایشگاه‌های نظامی تولید می‌شود؟ این اصلی‌ترین موضوعی است که نه تنها دانشمندان علم پزشکی که سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی کشور‌ها به دنبال یافتن پاسخ برای آن هستند.

احتمال «جنگ بیولوژیکی» بودن شیوع کرونا هر روز ابعاد جدیدی به خود می‌گیرد و کارشناسان معتقدند «بررسی ژنوم ویروس» می‌تواند به رد یا تائید این فرضیه کمک کند. سازمان بهداشت جهانی به عنوان متولی این مسئله می‌تواند ضمن بررسی، نتیجه یافته های خود را در دسترس افکار عمومی قرار دهد اما این نگرانی وجود دارد که کشورهای شمال که معمولاً با زور امورات را مدیریت می‌کنند و نه با منطق، مانع چنین شفافیتی شوند.

اگر فرضیه فوق تائید شود، رژیم آمریکا متهم اصلی آن خواهد بود چرا که برای دست یافتن به اهداف خود از هیچ جناتی فروگذار نمی کند .

مقابله اقتصادی با چین که این روزها با آن درگیر است و مقابله سیاسی با ایران، مهمترین فرضیه هایی است که می تواند انگیزه رژیم آمریکا برای شروع چنین جنگ بیولوژیکی است.

نخستین احتمال درباره منشاء این ویروس را یک تیم ویروس‎شناسی چینی مطرح کرد. این تیم در همان روزهای نخست ادعا کرد آنفلوآنزای ناشی از ویروس کرونا همچون بیماری سارس، از خفاش‌ها به انسان انتقال یافته است اما پذیرش این یافته کمی دور از واقعیت بود چرا که چینی ها چندین دهه سوپ خفاش خورده اند و گرفتار این بیماری نشده بودند.

اما روند گسترش این بیماری در چین، فضاسازی رسانه ای سنگین آمریکایی ها و اینکه این برای چندمین بار است که سرو کله یک ویروس کشنده از چین پیدا می شود، گمانه ها درباره منشا غیر طبیعی کرونا را شدت بخشید. یکی از دلایلی که کارشناسان را به این جمع بندی رساند، سیکل بیماری کرونا بود. این بیماری تفاوت های چندانی با بیماری سارس نداشت.

به عبارت بهتر ویروس کرونا از سرماخوردگی آغاز و به سارس منتهی می شد. سارس در سال 2002 توانست 774 نفر را به کام مرگ بکشاند. این ویروس، سندروم حاد تنفسی بود و بیمار مبتلا به آن ابتدا نشانه هایی همچون تب بالا، بی‌حالی و بدن‌درد داشت و بعد از مدتی، دچار سرفه‌های خشک و اشکالات تنفسی و کمبود اکسیژن در خون می شد. در کرونا هم بیمار علائمی اینچنینی دارد و وقتی بیماری به سندروم حاد تنفسی یا همان «سارس» منهی می شود، بیمار جانش را از دست می دهد.

نکته دیگر اینکه در حال حاضر برای تشخیص این ویروس از روش هایی استفاده می شود که برای تشخیص ایدز یا سارس استفاده می‌شده است. این نشانه ها شاید نتواند به تنهایی ثابت کند کرونا حاصل یک عملیات بیولوژیک است اما یافته های محققین این گزاره را تا حدی مهم می کند. علاوه بر کارشناسان بیماری‌های عفونی روسیه که می‌گویند کرونا، ترکیبی از ویروس اوریون و سرخک است و این ترکیب هرگز نمی‌تواند در طبیعت ظاهر شود و تنها در آزمایشگاه به ‌دست می‌آید، بسیاری از مقامات سیاسی و امنیتی نیز به این مساله اشاره کرده اند.

به عنوان نمونه اورلی لوی ابکاسیس عضو کنست رژیم صهیونیستی و گزینه وزارت بهداشت این رژیم گفته که ویروس کرونا بیماری منتقل شده از حیوان به انسان نیست، بلکه این ویروس یک سلاح بیولوژیکی است که در آزمایشگاه ساخته شده است. «دیمیتری نوویکوف» معاون اول رئیس کمیته بین‌الملل پارلمان روسیه، نیز صراحتا از فعالیت برخی کشورها برای ساخت سلاح‌های بیولوژیک سخن گفته و این موضوع را دیگر یک مساله محرمانه نخوانده است.مجموع این گفته ها باعث شد تا در روزهای گذشته سخنگوی دولت چین بدون اشاره به بیولوژیک بودن ویروس کرونا، اعلام کند این ارتش آمریکا بود که باعث رسیدن کووید 19 به ووهان چین شده است.

اثبات بیولوژیک بودن ویروس های ساخته دست بشر، به آسانی امکان پذیر نیست و تاکنون هم هیچ یافته علمی نتوانسته به طور قاطع یک ویروس را ساخته و پرداخته آزمایشگاه های نظامی معرفی کند. حتی اگر کشوری که درگیر ویروشی شبیه کرونا شده، آن را بیولوژیک بخواند، تا زمانی که سازمان بهداشت جهانی که مسئول اعلام این موضوع است، آن را اعلام نکند، این موضوع به رسمیت شناخته نمی شود.

سازمان بهداشت جهانی تا به امروز تنها به این نکته بسنده کرده که « بیماری کرونا می‌تواند به‌عنوان یک بیماری همه‌گیر جهانی شناخته شود.» با این حال چه سازمان بهداشت جهانی کرونا را ویروس بیولوژیک بخواند و چه نخواند، به طور حتم کشورهای دارای توانمندی علمی و قدرتهای برتر نظامی، رقابت جدیدی را در این عرصه آغاز خواهند کرد.

البته در حال حاضر هم این کشورها دارای آزمایشگاه های بیولوژیک هستند و به طور رسمی فعالیت می کنند. به عنوان نمونه هفته گذشته منابع روسی فاش کردند که پنتاگون آزمایشگاه‌های سلاح بیولوژیک را در کشور گرجستان ساخته است و در تلاش است که برخی از بندهای پیمان منع استفاده از سلاح‌های میکروبی و شیمیایی را دور بزند و توان بیولوژیکی و شیمیایی خود را در پوشش پژوهش‌های مسالمت‌آمیز تقویت کند. تنها 25 عدد از این آزمایشگاه های آمریکا که به آن «آزمایشگاه‌های درجه 4» می گویند و وظیفه تولید سلاح‌های غیرنظامی ولی کشنده را برعهده دارند، در اطراف ایران قرار دارند.

در جریان جنگ ایران و عراق هم همین آزمایشگاه های بیولوژیک در کشورهای اروپایی بودند که سلاح های شیمیایی به ارتش صدام می فروختند تا علیه ایران استفاده کند.

فارغ از صحت بیولوژیک بودن کرونا، ضربات این ویروس بر اقتصاد چین، نشان داد که هنوز سلاح هایی هست که موثرتر از سلاح نظامی و اتمی باشد. با این وضعیت باید در آینده نزدیک شاهد کاربرد بیشتر کشورهای قدرتمند از این سلاح کاربردی باشیم. از این به بعد رقابت نظامی نه در برد موشک ها و جنگ ستارگان که در درون آزمایشگاه های بیولوژیک شکل خواهد گرفت.

حال که رژیم آمریکا با سردمداری رئیس جمهور سبک سری همچون ترامپ از معاهدات و نظام‌های حقوقی بین‌المللی خارج شده است انتظار نمی‌رود از تعهدات کنوانسیون‌هایی مثل «کنوانسیون منع تکمیل و توسعه و تولید و ذخیره سلاحهای باکتریولوژیک(‌بیولوژیک)» پیروی کند از این روی جهان باید نگران اقدامات ضدانسانی و وحشیانه این رژیم باشد چه آنکه اولین رژیمی بود که از سلاح اتمی علیه یک کشور آسیای شرقی استفاده کرد. حال باید منتظر ماند و دید که با روند پیش‌رو به «نابسامانی‌های» قبل از جنگ جهانی دوم برخواهیم گشت یا خرد جمعی دنیا مانع آتش‌افروزی رژیم تروریستی مثل آمریکا می‌شود.