از زماني كه آقاي روحاني از «تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض، تهديد در برابر تهديد و گام در برابر گام» گفت، مشخص شد كه «مبادله بدون مذاكره» روش انتخابي ايران در رويارويي با آمريكا است.
«امنيت در برابر امنيت و تنگه در برابر تنگه» توصيفي ديگر از همين روش انتخابي ايران محسوب ميشود. بالا بردن هزينههاي وحشت افكني آمريكا، به تربيت شدن زمامداران واشنگتن كمك خواهد كرد تا در نتيجه آن، كيفيت رفتار مناسب با ايران را بياموزند. آهنگ رام كردن آمريكاي متكبر، يك هدفگيري بلندپروازانه و مانور قدرتي از سوي ايران است. ايران حتي طي تلاش براي جبران خسارات برجام، از كاناليزه كردن رفتار آمريكا غافل نيست زيرا آنچنان كه وزير خارجه تصريح داشت، رفتار اروپا هم تابعي از تمايلات آمريكا است. در مراحل نخستين «مبادله بدون مذاكره»، بلافاصله پس از تروريستي ناميدن سپاه پاسداران، ايران هم سنتكام را به ليست تروريستي برد. پس از آن نيز گامهاي كاهش تعهدات برجامي، هماهنگ با واكنش هاي متناسب به اقدامات احساساتي امريكا، دنبال ميشود. مبادله زندانيها، پيشنهاد هوشمندانه ظريف در راستاي همين سياق بود.*
انجام مبادله اخير دو زنداني، از اين زاويه يك موفقيت محسوب ميشود كه به نهادينه شدن روش ابتكاري ايران كمك ميكند. ترامپ طي واكنش اوليه به مبادله، گاف ديگري داد و از تبادل «گروگانها» گفت اما طي یک توئیت، شادمانه از اين مبادله به عنوان معامله اي موفق نام برد. همين سطح پيغام و پسغام هاي مربوط به مبادله نقدي، آنچنان رضايت ترامپ را جلب كرد كه از مذاكره منصفانه ايران متشكر شد.
سخنگويان دولت ايران تاكيد ميكنند كه «مبادله، بدون مذاكره» بود. اينك ترامپ آلوده بازي با قواعد ايران شده است. او حتي گفت كه اين روش ميتواند براي كارهاي ديگر نيز استفاده داشته باشد. به عبارتي رفته رفته طعمه قلاب «گام در برابر گام» توجه ترامپ مستاصل را جلب كرده است. اعتبار يافتن روش گام در برابر گام و مبادله نقد بدون مذاكره رسمي، به راه حلهاي پيشنهادي اروپاييان نيز امكان بروز مجدد ميدهد. روح حاكم بر پيشنهادات اروپايي، ميانجيگري براي پيشبرد اقدام در برابر اقدام است. ايران طي هر «مبادله بدون مذاكره» احتمالي، متضرر نخواهد شد چون كه در برابر هر تحميلي مقاوم است و در اين الگو هرگز نقد خود را به نسيه نخواهد فروخت. پروندههايي از جمله برنامه موشكي ايران هم بيرون از اين روش معامله هستند چون كه قيمتي فراي توان پرداخت آمريكا دارند. در مقابل، ترغيب و تشويق تلويحي شركاي آمريكا به چانه زني با ترامپ، ايشان را به اختلاف نظراتشان مشغول خواهد كرد و هزينه اقدامات تندتر آمريكا را بالاتر ميبرد. از اين منظر سفر آينده آقاي روحاني به ژاپن، مكمل همين سياست ابتكاري ايران است.
مبادله زنداني بيسابقه نيست اما اين تبادل در قالب ابتكار عمل ايران، در خدمت برنامهريزي دستگاه خارجه بود و پيام قدرتمندي را مخابره كرد. اين موفقيت دستگاه ديپلماسي را نميتوان دست كم گرفت اگر چه واضح است كه نتايج عيني آن در كوتاه مدت بروز نخواهد كرد. مدت طولاني تري نياز است تا انضباط و انسجام سياست خارجي، موضع ايران را متناسب با مبادلات بزرگ، تجهيز و سازماندهي كند. علي رغم هر نقص و ايرادي، اخيرا نمايندگان زبده ايران در چند دادگاه بينالمللي عليه حقوقدانان پر ادعاي آمريكايي درخشيدند و اكنون تهران، زيركي و اعتماد بنفس و توانش خود جهت تنظيم مقررات ميدان بازي را به رخ ميكشد. اينها حتي اگر دستاوردهاي عيني و فوري نداشته باشند، نشانههاي اميد بخشي از هوشمندي طي تنظيم روابط خارجي هستند.
الگويي كه از آن برجام حاصل آمد، تجربه تلخي را رقم زد اما چند روز پيش آقاي روحاني از آغاز فصلي نو گفت، فصلي كه «ديگر نمي پذيريم سرمان كلاه برود.»