خداحافظی نیلی از دولت و لزوم مسئولیتپذیری
مسعود نیلی در ۵ سال گذشته دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقتصادی و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت بود. چند روز پیش، خبر استعفای نیلی از مسئولیتهایش در دولت منتشر شد. با توجه به اوضاع اقتصاد کشور، این استعفا با استقبال رسانهها روبرو شد.
روزنامه شرق نوشت: «مروری بر تاریخ 30ساله ایران پس از جنگ نشان میدهد در هر دوره که دستکاری در نرخ ارز و تعدیل اقتصادی به تشویق اقتصاددانهای همفکر دکتر نیلی توسط دولت انجام شده، جامعه با تنشهای اقتصادی و تکانههای اجتماعی و سیاسی درگیر شده است و نتیجه دستگیری چند سلطان اختلاس و اخلالگر اقتصادی و معرفی کسانی بهعنوان عامل اصلی فساد و رانتخواری و برهمزننده نظم اقتصادی بدون توجه به عامل و محرکهای اصلی آن که همانا سیاستهای آزادسازی اقتصادی، خصوصیسازی و واقعیکردن نرخ ارز بوده است.»
بیشتر بخوانید:
تیم اقتصادی با اقدامات خود دولت را به انحراف برد/ نیلی در تشدید مشکلات اقتصادی نقش داشت
روزنامه فرهیختگان نوشت: «بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند اظهارنظرها و مشاورههای مسعود نیلی تاثیر مستقیمی بر بازار ارز داشته و حتی در اتفاقات اخیر بازار ارز، وی نقش پررنگی ایفا کرده است. نیلی معتقد است دلار در ایران باید به بالاترین نرخ خود برسد. بدیهی است که این نظریه میتواند موید نقش او در نوسانات بیسابقه نرخ ارز در کشور باشد. طرفداران افزایش قیمت دلار بر این باورند که دولت باید اجازه جهش نرخ ارز همراه با واقعیتهای اقتصادی را فراهم کند تا صادرات در یک فضای رقابتی قرار گیرد و این امر باعث افزایش صادرات و کاهش واردات شود...»
بهنظر میرسد آنچه بسیار مهم است لزوم مسئولیتپذیری آقای نیلی درباره وضعیت کنونی اقتصاد کشور است. ایشان باید نقش خود را در وضعیت بغرنج امروز اقتصاد کشور بپذیرند و از پاسخگویی فرار نکنند.
***
حزب اتحاد ملت؛ برگزاری کنگره و عملکرد پرتناقض
دیروز کنگره حزب اتحاد ملت برگزار شد. آنچه در رسانهها از کنگره این حزب منتشر شد حضور جمعی از اصلاحطلبان، پیام خاتمی و سخنان شکوریراد دبیرکل این حزب بود. اما آنچه در هفته گذشته باعث پرسش درباره این حزب شد، عملکرد آن در رای به شهردار تهران بود.
در مرحله نخست انتخاب شهردار تهران، غلامرضا انصاری از اعضای بلندپایه این حزب نتوانست رای لازم را به دست آورد و از رسیدن به دور نهایی انتخاب شهردار بازماند.
اتفاق سوالبرانگیزتر، رای دستهجمعی اعضای این حزب به عباس آخوندی برای شهرداری تهران بود. در دور نهایی انتخاب شهردار تهران اعضای فراکسیون اتحاد ملت در شورای شهر تهران به عباس آخوندی رای دادند که گزینهای اصلاحطلب به شمار نمیرود و بهشدت از اقتصاد لیبرال دفاع میکند.
این انتخاب برای بسیاری از کنشگران سیاسی-حتی برخی اصلاحطلبان- تعجب برانگیز بود. مثلا یک کاربر توییتر از این رای ابراز تعجب کرد از این حزب خواست در مورد این انتخاب توضیح دهند و عبدالله رمضانزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب و سخنگوی دولت اصلاحات از این پرسش استقبال کرد:
حزب اتحاد ملت باید توضیح دهد چرا به آخوندی رای داده است. این پرسش برای بسیاری از کنشگران سیاسی بهخصوص برخی جوانان اصلاحطلب مطرح است.
***
برادران خاتمی؛ تمنای قدرت با ژست اپوزیسیون
سایت انتخاب در یادداشتی با اشاره به عملکرد ضعیف اصلاحطلبان در ۵ سال گذشته در دولت، مجلس و شورای شهر نوشته است: «به نظر میرسد [اصلاحطلبان] تمایل چندانی به پذیرش مسئولیت ندارند. به عنوان یکی از آخرین اظهارات یکی از چهرههای موثر اصلاح طلبان، محمدرضا خاتمی، دبیرکل پیشین مشارکت اظهاراتی را بر زبان رانده که چه بسا همین عدم مسئولیت پذیری را نشان میدهد. خاتمی با اشاره به محدودیتهای اصلاح طلبان در معرفی کاندیدا گفته: «شاید ۱۴۰۰ به این نتیجه برسیم که اصلا کاندیدایی معرفی نکنیم». او حتی به انتخابات سال ۸۸ هم اشاره و همین نظر را درباره آن تکرار کرده و گفته: «بزرگترین اشتباه اصلاح طلبان در سال ۸۸ این بود که کاندیدا معرفی کردند، نباید این کار را میکردیم». به گفته او، «معتقد هستم که امکان اینکه بگذارند یک نفر از اصلاح طلبان رئیس جمهور شود وجود نداشت.»
اظهارات محمدرضا خاتمی آن هم ۵ سال پس از انتخاب گزینه مورد حمایت اصلاح طلبان در ریاست جمهوری و نیز پس از به دست گرفتن تمام کرسیهای شوراسی شهر تهران و درصد زیادی از کرسیهای مجلس، به راحتی میتواند به شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت تعبیر شود. افکار عمومی حق دارد این پرسش را مطرح کند که اگر فکر میکردید معرفی کاندیدا و شرکت در انتخابات، نتیجه مطلوبی ندارد، چرا اکنون و در روزهایی که مردم به دعوت شما به کاندیداهایتان رای داده اند و باید پاسخگو باشید، به چنین نتیجهای رسیده اید؟...
در این بین، عملکرد فراکسیون امید در مجلس و نیز اعضای شورای شهر، خواه ناخواه به [سیدمحمد خاتمی] نسبت داده میشود و حتی بسیاری از اعضای این دو نهاد، تصمیمات خود را با نظر خاتمی منطبق میکنند. در این میان اعضای شورای شهر، تصمیمات و انتخاب های خود در مسائل حیاتی از جمله انتخاب شهردار را به شخص خاتمی نسبت داده و میدهند...
برادران عزیز خاتمی باید بدانند نمی توان هم ژست اپوزیسیون گرفت، هم لذت پوزیسیون را چشید! نمی شود هم منتقد حاکمیت بود، هم نقش اولِ بستن لیست های انتخاباتی، انتخاب شهرداربود و بر حذف چهره های مردمی که حاضر به امتیازدهی به پدرخواندگان خودخوانده اصلاح طلب نیستند اصرار ورزید! اندکی صداقت با مردم، بد نیست؛ "توصیه به راستگویی" تنها برای استفاده در سخنرانی های زیبا نیست. بی شک "تَکرار" بی صداقتی، آفتیست که گریبان همه را می گیرد.»
***
وضع کنونی مجمع تشخیص به روایت باهنر
محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با ایرنا درباره وضعیت این روزهای مجمع تشخیص گفت: «این دوره هنوز مجمع سرخط نیامده است. دو علت دارد؛ یکی متاسفانه رئیس مجمع وضعیت جسمانی خوبی ندارند و نمیتوانند حضور جدی داشته باشند.
نکته دوم اینکه در حکم جدید رهبری برای مجمع، یک پیوست هست که در آن مطالباتی از مجمع مطرح شده است و همین، مقدار زیادی ساختار مجمع را به هم ریخته و متغیر شده است. تا دورههای گذشته مجمع فقط به رهبری برای تعیین سیاست کلی مشورت میداد ولی حالا مجمع عملاً باید سیاستگذاری کند.
قبلاً ما سیاستنویسی داشتیم ولی الان سیاستگذاری، تدوین، اجرا و همچنین گرفتن بازخورد و اصلاح هم به آن اضافه شده است. این فرآیندها هنوز در مجمع و دبیرخانه نهایی نشده و مقداری کار لنگ است...
آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص هستند. بله! در غیبت رئیس عملاً کارهای اداری و تحقیقی در دست ایشان است و دستور کار جلسه را تعیین میکنند.»
***
ده ونک، نیشکر هفتتپه و غفلت رسانههای رسمی
چند هفتهایست دو اعتراض و مطالبه از جانب بخشی از مردم مطرح شده است: یکی اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه نسبت به عدم پرداخت حقوق و دیگری اعتراض جمعی از ساکنان ده ونک نسبت به تخلیه اجباری خانههایی که دانشگاه الزهرا مدعی مالکیت آنها است.
نکته قابل توجه، غفلت رسانههای رسمی از این دو ماجرا است. رسانههای رسمی تا چند روز پیش هیچ واکنشی به اعتراض اهالی ده ونک نداشتند و در چند روز اخیر با فعالیت برخی گروههای دانشجویی توجه بعضی از رسانهها به ده ونک جلب شده است.
درباره نیشکر هفتتپه، هرچند اخباری درباره آن مخابره شد اما توجه رسانهای شایسته به آن نشده است. در غفلت رسانههای رسمی، رسانههای ضدایرانی پیشگام خبررسانی درباره مطالبات غیرسیاسی مردم میشوند و طبیعتا بهدنبال بهرهبرداری سیاسی بر ضد نظام هستند.
درحالیکه رسانهها، بهخصوص رسانههایی که علاقمند به آرمانهای انقلاب هستند باید در بررسی و پوشش رسانهای مطالبات مردمی پیشگام باشند و تلاش کنند مانع بهرهبرداری سیاسی رسانههای ضدانقلاب شوند.
شایسته و بایسته است صدا و سیما و دیگر رسانههای رسمی بیشتر و بهتر به مطالبات مردمی بپردازند.
***
مذاکره با عربستان؛ آیا اکنون زمان مذاکره است؟
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم دبیر پایگاه اطلاعرسانی آیتا... هاشمی(ره) نوشته است: «عملگرایی در مکتب هاشمی به ما میگوید. دیروز را فراموش کنید تا فردا را بسازید. پس اگر سخنان رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی برای تمایل به نشستن بر سر میز مذاکره با عربستان جدی باشد باید شرایط آن را هرچه سریعتر مهیا کرد، چرا که تجربه نشان داده در سیاست خارجی، خیلی زود، دیر میشود و ترامپ و سران رژیم صهیونیستی-همچون اسلاف خود- دست به هر اقدامی خواهند زد تا اتفاق تاریخی و سرنوشت ساز مذاکره و مصالحه احتمالی ایران-عربستان به منصه ظهور نرسد.»
بهنظر میرسد این برادر گرامی اساسا درکی از سیاست خارجی و از آن مهمتر وضع کنونی ایران و عربستان ندارد. در زمانی که عربستان تحت شدیدترین فشارهای رسانهای بابت قتل خاشقچی است و از آن مهمتر هر روز در یکی از روزنامههای معتبر غربی خبری از نقشههای شوم بنسلمان بر ضد کشورمان افشا میشود اظهار تمایل به مذاکره با عربستان بسیار تعجببرانگیز است.
ای کاش روزنامه آرمان در این باره بیشتر تامل میکرد.